جواب درس پرواز کن پرواز تفکر و پژوهش ششم ؛ صفحه ۹۷ و ۹۸

در تمرین‌های درس «پرواز کن، پرواز!» از کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم، از دانش‌آموزان خواسته شده تا دربارهٔ چند موضوع مهم فکر کنند و پاسخ خود را بنویسند.

در بخش اول، باید توضیح دهید که چرا انسان‌ها دوست دارند بتوانند پرواز کنند. برای پاسخ می‌توانید به آرزوهای بزرگ انسان، مانند کشف ناشناخته‌ها، دیدن جهان از بالا، سریع‌تر رسیدن به مقصد و احساس آزادی اشاره کنید.

در بخش دوم، باید بگویید که داشتن توانایی پرواز چه تغییراتی در زندگی روزمره ما ایجاد می‌کند. در این قسمت می‌توانید به مواردی مانند کاهش ترافیک، دیدن مکان‌های جدید، کمک به دیگران در مواقع اضطراری و تغییر در ساخت خانه‌ها و شهرها فکر کنید.

در بخش سوم، از شما خواسته شده تا توضیح دهید که برای رسیدن به یک هدف بزرگ (مانند پرواز)، چه مراحلی باید طی شود. پاسخ شما می‌تواند شامل داشتن یک آرزو و رویا، مطالعه و یادگیری، تمرین و تلاش بسیار، صبر و پشتکار، و در نهایت، به دست آوردن موفقیت باشد.

این تمرین‌ها به شما کمک می‌کند تا قدرت تخیل و تفکر خود را تقویت کنید و مراحل رسیدن از یک ایده به یک دستاورد واقعی را بهتر درک کنید.

جواب درس پرواز کن پرواز تفکر و پژوهش ششم ؛ صفحه 97 و 98

نام درس: پرواز کن پرواز
موضوع: پاسخ فعالیت‌ها
پایه: ششم دبستان

پاسخ درس پرواز کن پرواز

در این درس، با فعالیت‌های مختلفی روبرو می‌شویم که به ما کمک می‌کنند مفهوم پرواز را بهتر درک کنیم. در ادامه، پاسخ این فعالیت‌ها را به زبانی ساده و قابل فهم بررسی می‌کنیم.

**فعالیت اول: درک مطلب**
در این بخش، باید به سوالات مربوط به متن درس پاسخ دهیم. متن دربارهٔ پرواز پرندگان و چگونگی حرکت آن‌ها در آسمان صحبت می‌کند. برای پاسخ به سوالات، باید به دقت متن را خوانده و نکات اصلی را استخراج کنیم.

**فعالیت دوم: مشاهده و تجربه**
در این فعالیت، از دانش‌آموزان خواسته می‌شود تا محیط اطراف خود را مشاهده کنند و پرندگانی را که پرواز می‌کنند، بررسی نمایند. سپس، باید ویژگی‌های پرواز آن‌ها را یادداشت کرده و با همکلاسی‌های خود به اشتراک بگذارند.

**فعالیت سوم: رسم شکل**
در این بخش، باید یک پرنده در حال پرواز را رسم کنید. توجه داشته باشید که شکل‌ها باید ساده و گویا باشند و جزئیات مهم مانند بال‌ها و جهت پرواز را نشان دهند.

**فعالیت چهارم: جمع‌آوری اطلاعات**
این فعالیت شامل تحقیق در مورد انواع پرندگان و نحوهٔ پرواز آن‌هاست. دانش‌آموزان می‌توانند از کتاب‌ها، اینترنت یا مشاهدهٔ مستقیم استفاده کنند و اطلاعات خود را در قالب یک گزارش کوتاه ارائه دهند.

**فعالیت پنجم: بحث گروهی**
در این بخش، دانش‌آموزان در گروه‌های کوچک قرار می‌گیرند و دربارهٔ اهمیت پرواز برای پرندگان و دیگر موجودات صحبت می‌کنند. این بحث به درک بهتر موضوع و تقویت مهارت‌های اجتماعی کمک می‌کند.

با انجام این فعالیت‌ها، دانش‌آموزان نه تنها با مفهوم پرواز آشنا می‌شوند، بلکه مهارت‌های مشاهده، تحقیق و کار گروهی را نیز فرا می‌گیرند.

جواب گفت و گو کنید صفحه 97 درس پرواز کن تفکر و پژوهش ششم

عقاب در پایان ماجرا چه فرقی با عقاب اول داستان کرده بود و چه چیزهایی در او ثابت مانده بود؟
پاسخ: عقاب اول فکر می‌کرد یک جوجهٔ معمولی است، اما آخر سر فهمید که یک عقاب واقعی است و توانایی پرواز دارد.

به نظر شما اگر دوست کشاورز، عقاب را به کوهستان نمی‌برد، سرنوشت آن چگونه می‌شد؟
پاسخ: همچنان خودش را یک جوجه می‌دانست و در مزرعه کنار کشاورز روزگار می‌گذراند.

اگر به جای جوجه‌عقاب بودید، کدام زندگی را برایش انتخاب می‌کردید؟ چرا؟
پاسخ: زندگی به شکل یک عقاب واقعی را ترجیح می‌دادم، چون هر کسی باید به گونه‌ای زندگی کند که با توانایی‌ها و ویژگی‌های درونی‌اش هماهنگ باشد.

پنج دقیقه به خودتان فکر کنید. چه توانایی‌هایی در شما وجود دارد که می‌توانید آن‌ها را پرورش دهید؟ برای رشد این استعدادها چه کارهایی از دستتان برمی‌آید؟
پاسخ: من می‌توانم نقاشی‌های قشنگ بکشم. برای بهتر شدن در نقاشی باید بیشتر تمرین کنم و در کلاس‌های آموزشی شرکت کنم.

جواب فعالیت در خانه صفحه 98  تفکر و پژوهش ششم

از پدر، مادر یا بزرگان فامیل بپرسید: آیا در کتاب‌های فارسی یا خاطراتشان داستانی شنیده‌اند که نتیجه‌اش شبیه به ماجرای جوجه عقاب باشد؟ خلاصهٔ آن داستان را در کتابتان یادداشت کنید.

پاسخ:
کلاغی متوجه شد که همه حیوانات، راه رفتن زیبا و باوقار کبک را تمجید می‌کنند.
کبک با ناز و زیبایی قدم برمی‌داشت و کلاغ هر روز این صحنه را تماشا می‌کرد.
روزی به خودش گفت: چرا من هم مثل او راه نروم؟ مگر نه این است که هر دو شبیه هم هستیم؟ هر دو دو پا و دو بال داریم.

این فکر، کلاغ را آنقدر مشغول کرد که در پایان تصمیم گرفت راه رفتن کبک را تقلید کند تا مورد تشویق دیگران قرار بگیرد.
پس هر روز پنهانی به تماشای کبک می‌رفت و وقتی احساس کرد به اندازهٔ کافی یاد گرفته، یک روز به میان جنگل رفت و سعی کرد مثل کبک راه برود.

حیوانات دیگر با تعجب و خنده به او نگاه می‌کردند و می‌پرسیدند: چرا اینطوری راه می‌روی؟
اما کلاغ به حرف کسی گوش نمی‌داد و به راه خود ادامه می‌داد.
ناگهان پایش پیچ خورد و به زمین افتاد و درد زیادی کشید.
آنقدر آسیب دید که تا مدتی نمی‌توانست درست راه برود.

در همین حال، جغد خردمند به او گفت:
تو می‌خواستی مثل کبک راه بروی، اما در آخر حتی راه رفتن خودت را هم فراموش کردی.

کلاغ تازه فهمید که اشتباه کرده و قول داد از این به بعد، فقط خودش باشد؛ نه مانند کبک و نه شبیه هیچ حیوان دیگری.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن