معنی گنج حکمت چو سرو باش فارسی یازدهم صفحه ۳۳

در گنجینهٔ حکمت و دانش، پندی زیبا وجود دارد که می‌گوید: مانند درخت سرو باش. سرو، درختی است راست و بلند که همیشه سبز و پابرجاست. این درخت، حتی در سخت‌ترین شرایط نیز خم نمی‌شود و استوار می‌ماند.

این حکمت به ما می‌آموزد که در زندگی باید مانند سرو، راستگو و استوار باشیم. در برابر مشکلات و سختی‌ها، تسلیم نشویم و همچون آن درخت، ایستادگی و پایداری از خود نشان دهیم. آرامش و وقار سرو، الگویی برای ماست تا در عین استواری، آرام و با متانت باشیم.

پس بیاموزیم که در مسیر زندگی، قامتی راست و دلی استوار داشته باشیم و در هر شرایطی، شرافت و پایداری خود را حفظ کنیم، همان‌گونه که سرو، در تمام طول سال، سبز و باشکوه می‌ماند.

 معنی گج حکمت چو سرو باش فارسی یازدهم صفحه ۳۳

**عنوان درس: گنج حکمت**
**موضوع: درک معنای واژه‌ها و مفهوم شعر**

در این بخش، می‌خواهیم با معنی واژه‌ها و مفهوم شعر آشنا شویم. هدف این است که بتوانیم شعر را بهتر بفهمیم و با واژه‌های آن به خوبی ارتباط برقرار کنیم. هر شعر، دنیایی از معنا و احساس است که با واژه‌ها ساخته می‌شود. با یادگیری معنای درست کلمات، می‌توانیم عمق و زیبایی شعر را بیشتر درک کنیم.

در این درس، به بررسی معنی واژه‌های مهم و توضیح مفهوم کلی شعر می‌پردازیم تا شما بتوانید به راحتی با شعر ارتباط بگیرید و از آن لذت ببرید.

معنی گنج حکمت چو سرو باش یازدهم

از یک فرد دانا پرسیدند: «در میان همه درختان بزرگ و مشهوری که خداوند بزرگ آفریده است، هیچ کدام را آزاد نمی‌نامند، به جز سرو که میوه‌ای ندارد. دلیل این نامگذاری چیست؟»

دانا پاسخ داد: «هر درختی میوه‌ی مشخصی دارد که در زمان معینی می‌روید و با آمدنش، درخت تازه و شاداب می‌شود و با نبودنش، پژمرده می‌گردد. اما سرو چنین نیست؛ همیشه سبز و شاداب است و این ویژگی آزادگان است.»

۱- به آنچه می گذرد دل منه که دجله بسی پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد

در زندگی به چیزهای ناپایدار وابسته نشو، چون دنیا پس از تو نیز به راه خود ادامه خواهد داد. همان‌طور که رود دجله هنوز در بغداد جاری است، حتی زمانی که خلیفه‌ها دیگر نیستند.

**معنی:**
به آنچه پایدار نیست دل بسته نشو؛ زیرا دجله بسیار پس از خلیفه در بغداد روان خواهد بود.
(ما می‌میریم اما دنیا می‌ماند)

**قلمرو زبانی:**
که: زیرا
بسی: بسیار

**قلمرو ادبی:**
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
دل نهادن: کنایه از علاقمند شدن، دلبستگی شدن

۲- گرت ز دست برآید، چو نخل باشد کریم ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد

اگر از دستت برمی‌آید، مانند درخت نخل بخشنده باش و اگر نمی‌توانی، مثل سروی آزاده و بلندقامت باش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن