جواب درس خرسی که میخواست تفکر و پژوهش ششم ؛ صفحه ۹۵ و ۹۶

**جواب فعالیت‌های درس «خرسی که می‌خواست خرس باقی بماند» – کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم (صفحه‌های ۹۵ و ۹۶)**

**پاسخ‌های پیشنهادی:**

**صفحه ۹۵:**
در این بخش، داستان کوتاهی دربارهٔ یک خرس می‌خوانیم. این خرس از زندگی خودش خسته شده بود و دوست داشت برای مدتی شبیه به حیوانات دیگر شود. او فکر می‌کرد زندگی بقیهٔ حیوانات ساده‌تر و بهتر است.

اما پس از اینکه تلاش کرد شبیه به آن‌ها شود، متوجه شد که این تغییرات برایش سخت و ناراحت‌کننده است. در پایان فهمید که هر کسی باید خودش باشد و هر موجودی ویژگی‌های منحصر به فرد خودش را دارد. تلاش برای شبیه دیگران شدن، فقط ما را از خود واقعی‌مان دور می‌کند.

**صفحه ۹۶:**
در این صفحه، از شما خواسته شده تا دربارهٔ داستان فکر کنید و به چند پرسش پاسخ دهید.

۱. **چرا خرس از زندگی خودش ناراضی بود؟**
– او فکر می‌کرد زندگی حیوانات دیگر مانند سنجاب، غاز یا روباه، جذاب‌تر و آسان‌تر است. به همین دلیل، دوست داشت برای مدتی جای آن‌ها باشد.

۲. **آیا تغییر کردن خرس به نفع او بود؟ چرا؟**
– خیر، این تغییرات به نفع او نبود. چون هر بار که سعی می‌کرد شبیه حیوان دیگری شود، احساس راحتی نمی‌کرد و با مشکلات جدیدی روبرو می‌شد. در نهایت فهمید که نمی‌تواند واقعاً مانند آن‌ها باشد.

۳. **چه زمانی خرس احساس کرد که باید به حالت اول خود برگردد؟**
– وقتی که همهٔ تلاش‌هایش برای شبیه شدن به دیگران با شکست مواجه شد و فهمید که این تغییرات او را خوشحال نکرده است. در عوض، احساس کرد که بودنِ خودش بهتر و راحت‌تر است.

۴. **نتیجه‌ای که از این داستان می‌گیریم چیست؟**
– نتیجه این است که هر کسی باید خودش باشد و ویژگی‌های منحصر به فرد خود را بپذیرد. تقلید از دیگران و دوست داشتن زندگی آن‌ها، معمولاً ما را خوشحال نمی‌کند. وقتی ما خود واقعی‌مان باشیم، زندگی شادتر و آرام‌تری خواهیم داشت.

جواب درس خرسی که میخواست تفکر و پژوهش ششم ؛ صفحه 70 , 95 و 96

یک خرس بود که دلش می‌خواست همیشه خرس باشد.

او به زندگی خود به عنوان یک خرس فکر می‌کرد و به این نتیجه رسیده بود که هیچ چیز بهتر از این نیست که همان‌طور که هستی، باشی. او دوست نداشت شبیه حیوانات دیگر شود یا کارهایی را انجام دهد که به طبیعت او نمی‌خورد.

این خرس کوچولو، با خودش عهد بست که همیشه وفادار به خودش و ذات خرسی‌اش باشد. او می‌دانست که هر کسی جایگاه و ویژگی‌های منحصر به فرد خودش را دارد و ارزشمند است.

پایان درس به ما یادآوری می‌کند که بهترین کار این است که خود واقعی‌مان باشیم و سعی نکنیم شبیه دیگران شویم.

جواب گفت و گو کنید صفحه 95 درس خرسی که میخواست تفکر و پژوهش ششم

بعد از خواندن داستان، دربارهٔ این پرسش‌ها با هم گفت‌وگو کنید.

🔸 آن موجودی که در کارخانه استخدام شد، در نهایت خرس بود یا انسان؟ چه ویژگی‌هایی باعث شده شما بر خرس بودن یا انسان بودن او تأکید کنید؟
پاسخ: خرس بود، چون در جنگل زندگی می‌کرد و پیش از ساخته شدن کارخانه، در غاری زیر محل ساخت کارخانه به خواب رفته بود.

🔸 شخصیت اصلی داستان چه چیزی را فراموش کرده بود؟
پاسخ: هویت واقعی خودش را فراموش کرده بود، چون در موقعیت‌های مختلفی قرار گرفته بود، مرتب به او گفته می‌شد که انسان است و مدتی هم شبیه انسان‌ها زندگی کرده بود.

🔸 به نظر شما برای شخصیت اصلی داستان، خرس بودن بهتر است یا انسان بودن؟ چرا؟
پاسخ: خرس بودن، چون ذات او خرس است و یک حیوان باید مانند حیوانی آزاد و رها در جنگل زندگی کند.

🔸 آیا با عوض کردن لباس یا ظاهر می‌توانیم ماهیت واقعی کسی را تغییر دهیم؟
پاسخ: خیر، چون اصل هرکس چیزی است که در درونش است و تغییر ظاهر، آن اصل را عوض نمی‌کند.

🔸 چه مشکلاتی برای کسی که هویت واقعی خود را گم می‌کند، پیش می‌آید؟
پاسخ: او خود واقعی‌اش را گم می‌کند، نمی‌تواند خودش را پیدا کند و اختیار و ارادهٔ خود را از دست می‌دهد.

🔸 آیا در زندگی آدم‌ها هم می‌توان نمونه‌هایی شبیه این پیدا کرد؟ پنج دقیقه در این باره فکر کنید و سپس با هم گفت‌وگو کنید.
پاسخ: بله، مثلاً کسی که یک بازیگر یا فرد مشهور را می‌بیند و از او تقلید می‌کند، بدون اینکه به درست یا غلط بودن کارهایش فکر کند، و در نتیجه هویت اصلی خود را از دست می‌دهد.

جواب فعالیت در خانه صفحه 96 تفکر و پژوهش ششم

داستان “خرسی که میخواست خرس باقی بماند” را برای کسانی که با شما زندگی می‌کنند تعریف کنید. سپس با یکدیگر در این مورد صحبت کنید که شخصیت و هویت هر فرد از چه چیزهایی ساخته می‌شود و نتیجه این گفتگو را در کتاب خود یادداشت کنید.

پاسخ: آنچه یک شخص را می‌سازد، ترکیبی از این عوامل است: خانواده‌ای که در آن بزرگ شده، محیط و رویدادهای زندگی‌اش، افرادی که با آنها دوست می‌شود و وقت می‌گذراند، و همچنین ایمان و عقایدی که به آنها باور دارد.
اگر همه این عوامل، خوب و سازنده باشند، آن فرد دارای هویتی سالم و ارزشمند می‌شود که مال خود اوست. اما اگر این عوامل نادرست و مضر باشند، شخصیت فرد دچار مشکل می‌شود. در چنین شرایطی، ممکن است فرد از خودش ناراضی باشد و بدون فکر، از دیگران تقلید کند. متأسفانه، معمولاً کسانی که از آنها تقلید می‌شود نیز الگوهای مناسبی نیستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن