جواب فعالیت درس حکایت تربیت تفکر هفتم ؛ ۶۰ و ۶۱ و ۶۲
پاسخ تمرینهای بخش حکایت تربیت (درس تفکر و سبک زندگی پایه هفتم) – صفحات ۶۰، ۶۱ و ۶۲
**پاسخ فعالیت صفحه ۶۰:**
**بخش اول: برداشت خودم**
به نظر من، نکته اصلی این حکایت این است که تربیت واقعی فقط با نصیحت و حرف پیش نمیرود. پدر باید در عمل نشان میداد که بردباری و صبر چیست. وقتی خودش کنترل خود را از دست داد، دیگر حرفهایش اثرگذاری خود را از دست داد. تربیت نیاز به الگوی عملی دارد.
**بخش دوم: پرسشها**
۱. **علت شکست پدر در تربیت پسرش چه بود؟**
شکست پدر به این دلیل بود که فقط حرف میزد و خودش به آن حرفها عمل نمیکرد. او از پسرش میخواست صبور باشد، اما وقتی با موقعیت دشواری روبرو شد، خودش عصبانی شد و کنترلش را از دست داد. این رفتار دوگانه، باعث شد پسر به حرفهای او توجهی نکند.
۲. **اگر شما جای پدر بودید، برای آموزش بردباری به پسرتان چه میکردید؟**
اگر من جای پدر بودم، سعی میکردم اول از همه در زندگی روزمره، خودم یک الگوی عملی از بردباری باشم. سپس در موقعیتهای مختلف، با آرامش و با مثالهای ملموس، مفهوم صبر و نتایج خوب آن را برای او توضیح میدادم. وقتی او اشتباه میکرد، به جای عصبانی شدن، با مهربانی و قاطعانه دلیل اشتباه را برایش روشن میکردم.
—
**پاسخ فعالیت صفحه ۶۱:**
**بخش اول: برداشت گروه ما**
اعضای گروه ما معتقدند پیام اصلی این داستان، اهمیت “هماهنگی بین حرف و عمل” در تربیت است. یک مربی یا پدر و مادر زمانی میتوانند در تربیت موفق باشند که خودشان به آنچه میگویند، پایبند باشند. در غیر این صورت، حرفهایشان بیاثر میشود.
**بخش دوم: خلاصه پاسخ گروههای دیگر**
* **گروه اول:** تمرکز این گروه بیشتر روی نقش “الگوی عملی” بود. آنها گفتند پسران و دختران بیشتر از آنچه میشنوند، از آنچه میبینند یاد میگیرند.
* **گروه دوم:** این گروه روی موضوع “عواقب رفتار دوگانه” تأکید کردند و گفتند که این کار باعث از بین رفتن اعتماد و احترام بین والدین و فرزند میشود.
—
**پاسخ فعالیت صفحه ۶۲:**
**بخش اول: برداشت نهایی من از حکایت**
برداشت نهایی من این است که تربیت، هنری است که به “عمل” نیاز دارد. نمیتوان فقط با گفتن “این کار را بکن” یا “آن کار را نکن” کسی را تربیت کرد. مربی باید خودش مجری و نماد آن ویژگیهای خوب باشد. این داستان به ما یادآوری میکند که برای تغییر دیگران، باید اول از خودمان شروع کنیم.
**بخش دوم: کاربرد حکایت در زندگی**
* **در خانه:** وقتی از برادر یا خواهرم میخواهم که وسایلش را مرتب کند، من هم باید این کار را انجام دهم. اگر من بینظم باشم، حرف من تأثیری روی او ندارد.
* **در مدرسه:** اگر به عنوان یک دانشآموز از دیگران میخواهم در کلاس سکوت را رعایت کنند، خودم باید اول از همه این قانون را رعایت کنم.
* **در ارتباط با دوستان:** اگر از دوستم توقع راستگویی دارم، خودم نیز باید در تمام حرفهایم صادق باشم.

**عنوان درس: بخش سوم – داستانِ پرورش | موضوع: یادگیری گام به گام | پایه هفتم**
در این بخش، با داستانی دربارهٔ تربیت و پرورش آشنا میشویم. این حکایت به ما نشان میدهد که چگونه میتوان با صبر و حوصله، گامبهگام پیش رفت و به نتیجهٔ مطلوب رسید.
در زندگی، گاهی اوقات برای یادگیری و رشد، نیازمند زمان و تلاش مستمر هستیم. این داستان به ما یادآوری میکند که مسیر تربیت، مانند کاشتن یک نهال است؛ باید به آن رسیدگی کرد و شاهد رشد تدریجی آن بود.
هدف اصلی این درس، درک اهمیت آموزش مرحلهای و تأثیر آن در شکلگیری شخصیت است. با مطالعهٔ این بخش، بهتر متوجه میشویم که چگونه هر قدم کوچک میتواند در نهایت به موفقیتی بزرگ تبدیل شود.
جواب فعالیت های بخش 3 تفکر هفتم(حکایت تربیت)
انتخاب سریع بخشها:
پاسخ تمرینهای بخش ۳ تفکر هفتم (حکایت تربیت)
پاسخ بخش گفتوگو صفحههای ۶۰ و ۶۱ حکایت تربیت تفکر هفتم
پاسخ تمرین تکمیلی صفحه ۶۱ حکایت تربیت تفکر هفتم
پاسخ تمرین مربوط به خانه صفحه ۶۲ حکایت تربیت تفکر هفتم
پرسشهای گفتوگو، تمرین تکمیلی صفحه ۵۹ و تمرین خانه صفحه ۶۰ حکایت تربیت تفکر هفتم
بخش سوم: حکایت تربیت
جواب گفت و گو کنید صفحه 60 و 61 حکایت تربیت تفکر هفتم
هر یک از شعرهای صفحهٔ قبل را به زبان ساده توضیح دهید و مفهوم آنها را بنویسید.
| سگ اصحاب کهف روزی چند *** پی نیکان گرفت و مردم شد سگ اصحاب کهف (یاران غار) بر اثر چند روز همراهی و همنشینی با انسان های خوب، به مقام و مرتبه ی انسانی رسید. |
| گرگ زاده عاقبت گرگ شود *** گر چه با آدمی بزرگ شود فرزند گرگ حتی اگر با انسانها زندگی کند اما نهایتاً همان گرگ است و هیچ موقع انسان نمیشود. |
🔵 به نظر شما مفهوم اصلی این دو بیت شعر چیست؟
پاسخ: یعنی اگر با آدمهای خوب و شایسته معاشرت کنیم، کمکم خودمان هم مانند آنها میشویم و به جایگاه خوبی میرسیم.
🔵 نظر شما دربارهٔ پیامی که هر بیت دارد چیست؟ با کدام یک موافقید و چرا؟
پاسخ: من با بیت دوم بیشتر موافقم، چون تأکید دارد که انسان خودش سازندهٔ شخصیت خویش است و ظاهر و پوشش را ملاک اصلی قرار نمیدهد.
🔵 آیا فکر میکنید این نظر به عنوان یک قانون همیشگی و همگانی درست است؟ چرا؟
پاسخ: خیر، چون هر فردی ویژگیهای خاص خود را دارد و شرایط افراد با هم متفاوت است.
جواب فعالیت تکمیلی صفحه 61 حکایت تربیت تفکر هفتم
متنی که ارائه دادید یک دستورالعمل است، نه یک متن برای بازنویسی. بنابراین، آن را به صورت کامل و با لحنی ساده و واضح بازنویسی میکنم:
**دستورالعمل جدید:**
جملات داده شده را بخوانید و آنها را در دو دستهی «درست» و «نادرست» قرار دهید.

کدام یک از گفتههای بالا را میتوان با اطمینان کامل درست دانست؟ چرا؟
پاسخ: جملههای دوم، سوم و ششم — چون استدلالهایی منطقی و درست دارند.
کدام یک از گفتههای بالا را نمیتوان با قطعیت درست دانست و دارای درجات مختلفی از درستی و نادرستی هستند؟ توضیح دهید.
پاسخ: جملههای اول، چهارم، پنجم و هفتم — زیرا استدلالهای آنها نادرست است و حتی اگر در نگاه اول درست به نظر برسند، در واقعیت اینطور نیستند.
جواب فعالیت در خانه صفحه 62 حکایت تربیت تفکر هفتم
هویت شما از چه چیزهایی درست شده و چطور به وجود میآید؟ در پاسخ به این سوال باید به ویژگیهای جسمی و زیستی، باورها و عقاید، فرهنگ و جامعه، اخلاقیات، احساسات، دیدگاه نسبت به زیبایی و مواردی از این دست توجه کرد.
پاسخ: هویت من بر پایه شادی و احساس خوشبختی است. اخلاقم بسیار مهربانانه است. من روحیه لطیفی دارم و به راحتی ناراحت میشوم، اما خیلی زود آن را فراموش میکنم.
محیط، ژنتیک و اراده شخصی شما چطور روی هویت و روش زندگیتان اثر میگذارند؟
پاسخ: عواملی مانند ویژگیهای جسمی از جمله میزان هوش، اندازه اعضای بدن و قد، و همچنین موارد دیگری مثل پدر و مادر، محیط اطراف، جایی که زندگی میکنیم، وضعیت مالی خانواده، و نیز یادگیری مهارتهای زندگی و داشتن هدف در شکلگیری هویت و سبک زندگی ما نقش مهمی ایفا میکنند.