بیوگرافی و زندگینامه مهراوه شریفی نیا

بیوگرافی مهراوه شریفی نیا
مهراوه شریفینیا، بازیگر ایرانی، در بیستونهم فروردینماه سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شد.
او دیپلم خود را در رشته ریاضی-فیزیک گرفت و پس از آن، تنها یک ترم در رشته کارگردانی سینما تحصیل کرد، اما به سرعت از این رشته انصراف داد. سپس در دانشگاه تهران، دانشکده هنر، به تحصیل در رشته موسیقی پرداخت و در نهایت موفق به دریافت مدرک کارشناسی از این رشته شد. ساز تخصصی مهراوه شریفینیا پیانو است. او در زمان ساخت فیلم «شاخه گلی برای دیورا» به عنوان دستیار کارگردان، با ضیاءالدین دری همکاری داشت.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
ازدواج و همسرگزینی
صفحات مجازی
فعالیتهای هنری
آثار سینمایی
دستاوردها و تقدیرها
حواشی و رویدادها
گفتوگوها
خلاصه زندگینامه
نام: مهراوه
نام خانوادگی: شریفینیا
تاریخ تولد: ۲۹ فروردین ۱۳۶۰ (سن: ۴۳ سال)
محل تولد: تهران، ایران
تحصیلات: دارای مدرک کارشناسی در رشته موسیقی
شغل: بازیگری
سالهای فعالیت: از ۱۳۶۸ تا امروز
پدر و مادر: محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان
فرد مرتبط در خانواده: ملیکا شریفینیا (خواهر)

زندگینامه
ملیکا شریفینیا فرزند بزرگ محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان است و یک خواهر کوچکتر به نام ملیکا دارد. او در زمینههای بازیگری و نقاشی فعالیت میکند. والدین ملیکا در سال ۱۳۸۸ از هم جدا شدند.
پدرش، محمدرضا شریفینیا، در ۲۵ خرداد ۱۳۳۴ در روستای خاتونآباد از توابع خوراسگان اصفهان متولد شد. او اولین بار با ایفای نقش یک استاد دانشگاه در فیلم “پری” به کارگردانی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۷۳ پا به عرصه سینما گذاشت.
مادرش، آزیتا حاجیان، متولد ۲۱ دی ۱۳۳۶ در ملایر است و به عنوان بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون شناخته میشود. او در رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه هنر فارغالتحصیل شده است.
خواهر کوچکترش، ملیکا شریفینیا، در ۲۱ آبان ۱۳۶۵ در تهران به دنیا آمده و حرفه بازیگری را دنبال میکند. او علاوه بر بازیگری، در رشته گرافیک تحصیل کرده و در زمینههای گرافیک، عکاسی، تصویرسازی کتاب و ساخت آثار حجمی نیز فعالیت دارد. ملیکا کار بازیگری را از سال ۱۳۷۰ با بازی در فیلم سینمایی “اوینار” ساخته شهرام اسدی آغاز کرد.
جریان انتخاب نام مهراوه:
محمدرضا شریفینیا مدتی شاگرد دکتر علی شریعتی بود. او تعریف کرده که در آن زمان دکتر شریعتی میخواست نام دخترش را “مهراوه” بگذارد، اما اداره ثبت احوال با این نام موافقت نکرد.
به همین خاطر، دکتر شریعتی به شریفینیا گفت: اگر روزی خدا به تو دختری داد، نامش را مهراوه بگذار که به معنای “آمیخته با محبت” است. این پیشنهاد دکتر شریعتی باعث شد که نام مهراوه برای همیشه در ذهن او باقی بماند.
زندگی مستقل مجردی:
در سالهای اخیر، مهراوه شریفینیا به تنهایی و مستقل در محله پاسداران زندگی میکند. این شرایط پس از آن به وجود آمد که مادرش از پدرش جدا شد و سپس برای بار دوم ازدواج کرد. ملیکا، خواهر مهراوه، نیز در سنین نوجوانی ازدواج کرد، اما این ازدواج به جدایی انجامید.
ازدواج

در گذشته، بعضی از صفحات فضای مجازی، پوریا پورسرخ را به عنوان همسر احتمالی مهراوه شریفینیا معرفی میکردند. این شایعه آنقدر گسترده شد که در نهایت پوریا پورسرخ به طور رسمی اعلام کرد که مهراوه برای او مانند یک خواهر است.
مهراوه شریفی نیا در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
mehraveee@
زندگی هنری

دزد عروسک ها:
اولین باری که مهراوه شریفینیا بازیگری را تجربه کرد، هشت سال داشت. او به همراه مادرش، آزیتا حاجیان، در فیلم سینمایی “دزد عروسکها” بازی کرد و جلوی دوربین رفت. این فیلم را محمدرضا هنرمند ساخته است و در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. بازیگران اصلی آن اکبر عبدی، آزیتا حاجیان و خود مهراوه شریفینیا بودند.
داستان فیلم درباره مادری است که دو فرزند به نامهای لیلا و بهرام دارد. این مادر تلاش میکند با گرفتن وام مسکن و خرید یک خانه، بچههایش را از آزارهای صاحبخانهشان، آقایی به نام خورخور، نجات دهد. اما در این راه، زنی به نام عجوزه که نزدیک شهر زندگی میکند، با کارهایی سعی دارد مانع شود و نگذارد این خانواده به آرامش برسند.
سریال امام علی (ع) و فیلم پایان باخ:
مهراوه شریفینیا وقتی ده ساله بود، در سال ۱۳۷۰ در سریال امام علی (ع) نقش کوچکی را بازی کرد و در آن، نقش کودکانهٔ شخصیت قطام را بر عهده داشت.
پس از آن، در فیلم سینمایی «دایان باخ» که فرهاد پوراعظم کارگردانی آن را بر عهده داشت، نیز ایفای نقش کرد. این فیلم در سال ۱۳۷۱ ساخته شد. بعد از این تجربه، مهراوه به مدت هفت سال در هیچ فیلم یا مجموعهی دیگری حضور پیدا نکرد.
زیر پوست شهر:
مهراوه شریفینیا در سال ۱۳۷۸ در فیلمی به نام «زیر پوست شهر» بازی کرد و در این فیلم، همراه با باران کوثری، نقشآفرینی قابل توجهی داشت. این فیلم، نهمین کار سینمایی کارگردان نامآشنا، رخشان بنیاعتماد، است که در سال ۱۳۷۹ ساخته شد.
آشپزباشی:
مهراوه در سال ۱۳۸۸ این فرصت را پیدا کرد تا به همراه خواهرش، ملیکا شریفینیا، در مجموعه تلویزیونی «آشپزباشی» بازی کند. این سریال را علیرضا هنرمند کارگردانی کرد و بازیگران شناختهشدهای مانند پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، مهراوه و ملیکا شریفینیا در آن نقشآفرینی کردند. این مجموعه از شبکه یک سیما پخش شد و با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان روبرو گردید.
داستان سریال «آشپزباشی» درباره زندگی یک زن و شوهر است که نقشهایشان را پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا بازی میکنند. این دو، با وجود داشتن چهار فرزند در سنین نوجوانی و جوانی، قصد دارند از هم جدا شوند. اما در طول داستان، اتفاقهایی میافتد که مانع از جدایی آنها میشود.
پشت در خبری نیست:
مهراوه شریفینیا با بازی در فیلم «پشت در خبری نیست» توانست جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از چهارمین دورهٔ جشنواره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در سال ۱۳۸۹ دریافت کند.
این فیلم داستان مردی به نام نادر را روایت میکند که پس از سرقت از یک جواهرفروشی، به خانهای پناه میبرد. در این خانه، خواهرش پروین از یک پیرزن مراقبت میکند. پس از این سرقت، رویدادهای پرفراز و نشیبی برای نادر پیش میآید که ماجرا را پیچیده و پرچالش میکند.
سریال معمای شاه:
یکی از سریالهای تاریخی به کارگردانی محمدرضا ورزی، “معمای شاه” است.
در این مجموعه، مهراوه شریفینیا در نقش همسر دوم محمدرضا شاه بازی میکند و عملکرد قابل توجهی دارد.
همچنین در “معمای شاه”، مهراوه شریفینیا و حدیث فولادوند به ترتیب نقش همسر دوم و همسر اول محمدرضا پهلوی را بر عهده دارند.
از معروفیت تا هیاهوی کیمیا:
در سال ۱۳۸۷، مهراوه شریفینیا در یک سریال تلویزیونی با نام «روز حسرت» بازی کرد.
دو سال بعد، در سال ۱۳۸۹، با حضور در مجموعهای به نام «قلب یخی» که از طریق شبکه نمایش خانگی پخش شد، به شهرت زیادی رسید.
در سال ۱۳۹۱ نیز با بازی در سریال «خداحافظ بچه» نقش آفرینی قابل توجهی داشت.
اما اوج بازیگری مهراوه شریفینیا، ایفای نقش در سریال «کیمیا» در سال ۱۳۹۴ بود. این مجموعه ۱۱۰ قسمتی بود و آرایش و گریم او برای نشان دادن چهرهی میانسالی، مدتها موضوع بحث در فضای مجازی شد.
کیمیا:
مهراوه شریفینیا برای دومین بار این فرصت را پیدا کرد تا در کنار مادرش، آزیتا حاجیان، بازی کند و در مجموعه تلویزیونی «کیمیا» نقشآفرینی کند. این سریال در مهرماه سال ۱۳۹۴ از شبکه اول سیما پخش شد.
داستان این مجموعه درباره تأثیر تغییرات جامعه روی روابط خانوادگی دختری به نام کیمیا است. این تغییرات باعث میشود پدر و دختر در یک موضوع مهم، مقابل یکدیگر قرار بگیرند. کیمیا، به عنوان دختر خانواده، سوالات و اعتراضات زیادی در ذهن دارد. در مقابل، پدرش فردی نظامی، منظم و پایبند به قوانین است.
رویدادهای داستان در دل همین خانواده رخ میدهد و هر یک از اعضا در دام فتنهها و دسیسههای افراد پلید گرفتار میشوند. کیمیا در هر موقعیت سخت، با تلاش و پشتکار میکوشد راه نجات خانواده را پیدا کند. این تلاشها او را به چهرهای قوی و متعهد تبدیل میکند. در واقع، شخصیت کیمیا نمادی از زنان مقاوم و شجاع مسلمان ایرانی است که در دوران جنگ تحمیلی و شرایط سخت جامعه، تمام توان خود را برای حفظ و حراست از خانواده به کار گرفتند.
داور بند بازی:
مهراوه شریفی نیا به دلیل استعداد و مهارت بالایی که در زمینه موسیقی دارد، در سال ۱۴۰۰ به عنوان داور در یک مسابقه استعدادیابی موسیقی به نام “بند بازی” حاضر شد. این برنامه که در سبک پاپ برگزار میشد، از شبکه خانگی فیلم نت پخش میشد.
داوران دیگر این برنامه علیرضا عصار، امید نعمتی، بهروز صفاریان و امید حاجیلو بودند که همگی در طول اجرای مسابقه، به ارزیابی شرکتکنندگان میپرداختند.
فیلم شناسی

مجموعه های تلویزیونی:
| سال | نام مجموعه | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۷۰ | امام علی | داوود میرباقری |
| ۱۳۶۹ | قافله این عمر | مجید بهشتی |
| ۱۳۷۴ | شبحی در تاریکی | محسن شاهمحمدی |
| ۱۳۷۸ | قصههای رودخانه سیاکیا | کمال تبریزی |
| ۱۳۸۶ | ساعت شنی | بهرام بهرامیان |
| ۱۳۸۷ | روز حسرت | سیروس مقدم |
| ۱۳۸۸ | آشپزباشی | محمدرضا هنرمند |
| ۱۳۸۹-۱۳۹۰ | قلب یخی
فصل ۱ و ۲ |
محمدحسین لطیفی |
| ۱۳۹۱ | خداحافظ بچه | منوچهر هادی |
| ۱۳۹۴ | کیمیا | جواد افشار |
| معمای شاه | محمدرضا ورزی | |
| ۱۳۹۵ | پیکسل | محمود معظمی |
| ۱۳۹۸ | برسر دو راهی | بهرنگ توفیقی |
| ۱۳۹۸ | دل | منوچهر هادی |
| ۱۴۰۰ | بند بازی | نیما بانک |
| ۱۴۰۱ | آکتور | نیما جاویدی |
| سرگیجه | بهرنگ توفیقی | |
| ۱۴۰۲ | زخم کاری: بازگشت | محمد حسین مهدویان |
| ۱۴۰۳ | زخم کاری: انتقام | محمد حسین مهدویان |
فیلم های سینمایی:
| سال | نام فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۶۸ | دزد عروسکها | محمدرضا هنرمند |
| ۱۳۷۸ | زیر پوست شهر | رخشان بنیاعتماد |
| ۱۳۷۹ | دختری به نام تندر | حمیدرضا آشتیانیپور |
| به من نگاه کن | شهرام اسدی | |
| ۱۳۸۶ | عروس زندان (تلویزیونی) | پرند زاهدی |
| ۱۳۸۷ | کابوس | سیروس مقدم |
| اخراجیها ۲ | مسعود دهنمکی | |
| اگر باران ببارد (تلویزیونی) | روحالله حجازی | |
| ۱۳۸۸ | پشت در خبری نیست | شبنم عرفینژاد |
| ۱۳۸۹ | یک سطر واقعیت | علی وزیریان |
| ۱۳۹۰ | یک عاشقانه ساده | سامان مقدم |
| قصهها | رخشان بنیاعتماد | |
| ۱۳۹۱ | قصه عشق پدرم | محمدرضا ورزی |
| ۱۳۹۵ | پرسه در حوالی من | غزاله سلطانی |
| ۱۳۹۶ | درخونگاه | سیاوش اسعدی |
| ۱۳۹۷ | مدیترانه | هادی حاجتمند |
| پیاده (فیلم کوتاه) | شکوفا کریمی | |
| ۱۳۹۸ | گورکن | کاظم ملایی |
| ۱۳۹۹ | عروس خیابان فرشته | مهدیخسروی |
تئاتر:
| نام نمایش | مکان | تاریخ |
|---|---|---|
| ترن | تئاترشهر | بهمن و اسفند ۱۳۹۵ |
| دی روز(کوکوی کبوتران حرم) | تئاترشهر | خرداد ۱۳۹۶ |
| مری پاپینز | تالار وحدت | آبان و آذر سال ۱۳۹۸ |
جوایز و افتخارات
| سال | جایزه | رده | اثر |
|---|---|---|---|
| ۱۳۸۹ | چهارمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران | بهترین بازیگر نقش مکمل زن | پشت در خبری نیست |
| ۱۳۹۳ | چهاردهمین جشن حافظ | بهترین بازیگر زن درام تلویزیونی | خداحافظ بچه |
| ۱۳۹۴ | سه ستاره | بهترین و دومین بازیگر زن تلویزیون | کیمیا |
| ۱۳۹۶ | جشنواره بین المللی Bridges | بهترین بازیگر زن | پرسه در حوالی من |
| ۱۳۹۸ | جشنواره فیلم دیاموند ایتالیا | بهترین بازیگر زن | پیاده |
حاشیههای زندگی مهراوه شریفی نیا

برخی از کارشناسان، نقدهایی به سریال کیمیا وارد کردند که بیشتر آنها مربوط به آرایش و گریم بازیگران بود. نکته مهمی که توجه بسیاری را جلب کرد، این بود که گریم شخصیت کیمیا در دوران میانسالی، به خوبی و طبیعی به نظر نمیرسید.
مهراوه شریفینیا در مصاحبهای در سال ۱۳۹۴ گفت که نقش کیمیا یکی از سختترین و پراسترسترین نقشهایی بوده که تا آن زمان بازی کرده. این نقش تا حدی بر او تأثیر گذاشته بود که حتی در خواب هم تصویر کیمیا را میدید. او همچنین اعتراف کرد پس از پایان فیلمبرداری متوجه شد به دلیل فشار و نگرانی ناشی از یک سال و نیم کار مداوم در این سریال، حدود یکسوم موهایش سفید شده است.
انتشار عکس های خصوصی:
بعد از پخش سریال کیمیا با بازی مهراوه شریفینیا از تلویزیون، ناگهان تعدادی عکس خصوصی و بیحجاب از او در فضای اینترنت پخش شد. این اتفاق، حاشیهها و بحثهای زیادی برای این بازیگر به وجود آورد. برخی از افراد با زبان تند و کلمات نامناسب، برای او پیامهای انتقادی فرستادند. این فشارها باعث شد که مهراوه صفحههای خود در شبکههای اجتماعی را ببندد.
او در یک مصاحبه توضیح داد که گوشی همراه شخصیاش هک شده و عکسهایش بدون اجازه منتشر شده است.
مصاحبه

نود می دیدیم:
مهراوه گفته است: بخشهای جنبی برنامه نود که راوی آن عادل فردوسیپور بود، برای من جذاب بود و تماشا میکردم. به طور کلی، من علاقه زیادی به برنامههایی که فردوسیپور در مجموعه نود تولید میکرد، داشتم.
پرسپولیسی:
مهراوه شریفینیا از طرفداران پر و پا قرص تیم پرسپولیس است. او به عنوان یک خانم پرسپولیسی، در بحثها و جدالهای همیشگی با طرفداران تیم استقلال، همیشه در خط مقدم حاضر است و کمتر کسی میتواند در بحث با او حرفی برای گفتن داشته باشد. حتی در فضای مجازی نیز او یکی از افرادی است که در جنگ اینترنتی بین هواداران پرسپولیس و استقلال، نقش فعالی دارد.
پیشنهاد میکنیم نگاهی به صفحات او در شبکههای اجتماعی بیندازید. در آنجا عکسهای زیادی از او با نمادهای پرسپولیسی میبینید. در بسیاری از این تصاویر، عدد ۶ به وضوح دیده میشود.
مهراوه از جمله هواداران تیم پرسپولیس است که گفته است: “زمانی که افشین قطبی مربی تیم بود، پرسپولیس را بیشتر دوست داشتم. اگرچه الان مثل گذشته پیگیر نیستم، ولی هیچ وقت بازیهای دربی را از دست نمیدهم.”
گل ها و آشپزی:
از آنجایی که بیشتر وقتم را سر کار میگذرانم، خیلی دوست دارم هر چه زودتر به خانه برگردم و با رسیدگی به گلها و درختانم و درست کردن غذا، احساس خوشحالی کنم. راستش را بخواهید، من یک زندگی ساده و معمولی را خیلی دوست دارم، حتی اگر در آن پُست و مقام، پول زیاد و شهرت وجود نداشته باشد.
فقط یکبار رای دادم:
از مسائل سیاسی خسته شدهام. نه دانش خاصی در این زمینه دارم و نه از آنچه در پشت صحنه میگذرد خبردارم. علاوه بر این، این قبیل موضوعات برایم جذابیتی ندارند. به همین دلیل، من هم مانند بسیاری از مردم، معمولاً سکوت میکنم و فقط یک بار در سال ۸۸ در انتخابات شرکت کردم و رأی دادم.
طرفدار کاسیاس:
من با صراحت اعلام میکنم که از طرفداران کاسیاس هستم. کاسیاس که یکی از بهترین دروازهبانان دنیا محسوب میشد، امروز دیگر در میدانهای فوتبال حضور ندارد، اما جایگاه ویژهای در دل من دارد. همچنین در میان باشگاههای خارجی، هوادار تیم رئال مادرید هستم.
کتاب خوان:
در خانه ما، دوران بچگی و نوجوانیام طوری گذشت که حتی یک دیوار خالی هم پیدا نمیکردی. همه جای خانه پر از قفسههای کتاب بود. این کتابها مال پدرم بودند و او همهشان را با دقت خوانده و ازشان یادداشت برمیداشت.
این فضای پر از کتاب، علاقهی شدیدی به خواندن در من به وجود آورد. در واقع این پدرم بود که این علاقه را در دل من کاشت.
من باور دارم که کتابخوانی باید برای هر کسی، یکی از جذابترین و باارزشترین بخشهای زندگی باشد. حتی سر کار هم همیشه در حال مطالعهام؛ یا کتاب میخوانم یا مطالب تازه را در اینترنت دنبال میکنم.
این عادت آنقدر در من قوی است که اگر روزی مطالعه نکنم، احساس ناراحتی و بیحوصلگی میکنم. همهی اینها به این خاطر است که از کوچکی با کتاب بزرگ شدم و به آن خو گرفتم.
از تویوتا تا فولکس:
برای ده سال، یک تویوتا کرولا داشتم. خیلی از دوستان و آشنایانم به من میگفتند که این ماشین ظاهر زیبایی ندارد. بعد از آن، خودروی فولکس توجه مرا جلب کرد. با اینکه بسیاری از مدلهای فولکس قیمت بالایی دارند، ولی مدلی که من انتخاب کردم، از انواع گرانقیمت و لوکس نیست.
اهل کادو گرفتن نیستم:
ملیکا شریفینیا گفته که زیاد علاقهای به دریافت کادو ندارد. اما ترجیح میدهد افراد به هدیهای که میگیرند، اهمیت بدهند و فقط به ارزش مالی آن فکر نکنند.
ممکن است یکی از دوستانم با نوشتن یک شعر، آن را به من هدیه بدهد. چنین هدیهای برای من ارزشی بسیار زیاد، شاید چندین هزار برابر بیشتر دارد. چون خود من هم وقتی میخواهم برای کسی کادو بخرم، با دقت و از زوایای مختلف به آن نگاه میکنم.











































