بیوگرافی و زندگی نامه رضا عطاران

بیوگرافی رضا عطاران
رضا عطاران، بازیگر، کارگردان و کارشناس سینمای ایران، در بیستم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۷ به دنیا آمد. او دوران دبیرستان را در رشته اقتصاد گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت. اما پس از مدتی، دانشگاه را رها کرد و بهطور کامل به دنیای سینما پیوست. فعالیت جدی او در عرصه بازیگری تئاتر از دهه ۱۳۶۹ آغاز شد.
منوی دسترسی سریع
زندگی در یک نگاه
درباره من
فعالیت در فضای مجازی
ازدواج و خانواده
عالم بازیگری
دستاوردها و تقدیرها
گفتوگو با رضا عطاران

خلاصه زندگی نامه
تاریخ تولد: بیستم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۷
محل تولد: شهر مشهد، ایران
حرفهها: بازیگری، کارگردانی، نویسندگی فیلمنامه، تدوین و خوانندگی
سالهای فعالیت: از سال ۱۳۶۹ تا امروز
همسر: فریده فرامرزی (ازدواج در سال ۱۳۷۳)
پدر: ذبیح الله عطاران
قد: ۱۷ سانتیمتر
زندگی نامه
رضا عطاران فعالیت هنری خود در تلویزیون را از سال ۱۳۶۹ با بازی در مجموعه «بیداران» شروع کرد. اما نقطه عطف و پیشرفت واقعی او، مربوط به مجموعه «پرواز ۵۷» در سال ۱۳۷۲ و پس از آن برنامه «ساعت خوش» بود که بین سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۴ زیر نظر مهران مدیری ساخته شد. او اولین برنامه خود با نام «سیب خنده» را در سال ۱۳۷۶ برای کودکان و نوجوانان تولید کرد. همچنین در همان سال، اولین تجربه سینمایی خود را با فیلم «کلید ازدواج» پشت سر گذاشت.
پس از آن، عطاران در فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و سروناز» در سال ۱۳۸۱ نقش آفرینی کرد. او در فاصله سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۴ همزمان دو سریال «خانه به دوش» و «متهم گریخت» را هم کارگردانی کرد و هم در آنها بازی کرد. در سال ۱۳۸۶ با بازی در فیلم «خروس جنگی» توجه بسیاری را جلب کرد و در سال ۱۳۸۹ به خاطر نقشآفرینی در فیلمهای «ورود آقایان ممنوع» و «اسب حیوان نجیبی است»، توانست تندیس لبخند زرین و دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد را در دومین جشن «لبخند آفتاب» دریافت کند.
در سال ۱۳۹۰، رضا عطاران با کارگردانی و بازی در فیلم «خوابم میاد»، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را به دست آورد. همچنین در همان سال، به خاطر بازی در فیلم «بیخود و بیجهت»، از سوی انجمن منتقدان سینما، دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. او با بازی در فیلم «دهلیز» (۱۳۹۱) و «طبقه هساث» (۱۳۹۲) دوباره سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را کسب کرد. عطاران در سال ۱۳۹۲ به دلیل موفقیتهایش در فیلمهایی مانند «طبقه هساث»، «رد کارپت» و «کلاشینکف»، حدود ۱.۶ میلیارد تومان درآمد داشت و در سال ۱۳۹۳ به عنوان سودآورترین بازیگر سینمای ایران شناخته شد.
پس از آن، او در فیلمهای پرفروش و محبوبی مانند «نهنگ عنبر» (۱۳۹۴)، «نهنگ عنبر ۲: سلکشن رؤیا» (۱۳۹۶)، «هزارپا» (۱۳۹۷) و «انفرادی» (۱۳۹۸) بازی کرد. رضا عطاران در سال ۱۳۹۹ نیز با بازی در فیلم «روشن»، یک بار دیگر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد.

اوایل زندگی:
رضا عطاران در بیستم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۷ در مشهد به دنیا آمد. او سومین فرزند خانواده است و دو خواهر بزرگتر و یک برادر ناتنی کوچکتر دارد. خانواده او اصالتاً اهل کاخک هستند. متأسفانه مادرش وقتی رضا تنها چند سال داشت، در اثر زلزلهای که در کاخک رخ داد، از دنیا رفت. رضا در دوران مدرسه، دانشآموزی کوشا و بااستعداد بود. پدرش در دفتر ترمینال اتوبوسرانی ایرانپیما کار میکرد و رضا هم برای مدتی کوتاه در همان ترمینال مشغول فروش بلیت شد.
تحصیلات:
رضا عطاران دوران دبیرستان را در مشهد گذراند و در رشتهٔ اقتصاد دیپلم گرفت. سپس برای ادامهٔ تحصیل به تهران رفت و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، در رشته طراحی صنعتی مشغول به تحصیل شد. اما پس از مدتی، دانشگاه را رها کرد و به طور جدی وارد عرصه سینما و بازیگری شد. او در یک مصاحبه گفته که انتخاب رشته طراحی صنعتی صرفاً تحت تأثیر پیشنهاد و تشویق خانواده و نزدیکانش بوده و همچنین تأکید کرده که تنها دلیلی که این رشته را انتخاب کرده، فرصت حضور و تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا بوده است.
رضا عطاران در شبکه های اجتماعی
صفحه رسمی رضا عطاران در شبکههای اجتماعی:
اینستاگرام: rezaattaran@
فیسبوک: Attaranofficial
توییتر: rezaattaran@
ازدواج رضا عطاران

در سال ۱۳۷۳ عطاران در سن ۲۶ سالگی با فریده فرامرزی یکی از بازیگران سینما، پیوند ازدواج بست. فریده فرامرزی تاکنون بازی در تعدادی از فیلم های سینمایی را در کارنامه اش داشته و حتی به عنوان نامزد جشنواره سیمرغ نیز مطرح گردید. او در برابر سوالی که خبرنگار نسبت به نداشتن فرزند پرسیده بود، پاسخ داد:
«اگر قرار را بر بودن یا نبودن [بچه] بگذارید به نظرم نبودن بهتر است. از ابتدا هم با همسرم همعقیده بودیم و پیش از ازدواج هم بهصورت جدی بر فرزنددار نشدن توافق کردیم.»
رضا عطاران اصولاً در برنامهها و کمکهای خیرخواهانه مشارکت داشته و اقدام به دیدار از موسسات خیریه می نماید. او صاحب یک آتلیه عکاسی، در شمال شهر تهران می باشد.
بیوگرافی فریده فرامرزی:
فریده فرامرزی، همسر رضا عطاران، در بیستونهم مهرماه سال ۱۳۵۰ به دنیا آمد. او در چند اثر سینمایی و تلویزیونی بازی کرده است؛ از جمله فیلم سینمایی «صندلی خالی»، مجموعهٔ تلویزیونی «بزنگاه» که در سال ۱۳۸۷ ساخته شد و همچنین فیلم «استراحت مطلق» در سال ۱۳۹۳.
زندگی هنری
دههٔ ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰: آغاز فعالیت:
رضا عطاران فعالیت حرفهای خود در عرصه بازیگری را از دهه ۱۳۶۰ آغاز کرد. او اولین بار در یک نمایش تئاتر به کارگردانی حسن حامد روی صحنه رفت و این همکاری تا سال ۱۳۷۱ ادامه داشت.
تلویزیون:
رضا عطاران اولین بار در سال ۱۳۶۹ و با بازی در مجموعهی تلویزیونی «بیداران» به کارگردانی اصغر عبداللهی، پا به عرصهی تلویزیون گذاشت. اما نقش آفرینی در سریال «پرواز ۵۷» برای او مانند یک سکوی پرتاب در دنیای بازیگری عمل کرد. این مجموعه از اولین سریالهای طنز پس از انقلاب بود که در سال ۱۳۷۲ توسط مهران مدیری ساخته شد و از شبکه یک پخش گردید و توانست طرفداران بسیار زیادی پیدا کند. رضا عطاران در این مجموعه در کنار بازیگرانی مثل نصرالله رادش، سعید آقاخانی و حمید لولایی، نقشهای مختلف و به یاد ماندنی را بازی کرد.
یک سال بعد، در سال ۱۳۷۳، عطاران در برنامهی «ساعت خوش» به کارگردانی مهران مدیری، هم بازیگری کرد و هم نویسنده بود. این برنامه با نگاهی تازه و طنزآمیز به مسائل اجتماعی میپرداخت و به همین دلیل توجه طیف گستردهای از مردم در سنین مختلف را به خود جلب کرد. بازیگری در این مجموعه باعث پیشرفت چشمگیر رضا عطاران شد، تا جایی که در ۲۱ سالگی به یکی از شخصیتهای محبوب و شناختهشده تبدیل گشت. یک سال بعد، او دوباره در مقام نویسنده و بازیگر در کنار مهران مدیری در مجموعه «سال خوش» حاضر شد و آثار بیشتری از خود به جای گذاشت.
در سال ۱۳۷۶، رضا عطاران در سریال «دنیای شیرین» به کارگردانی بهروز بقایی که برای گروه کودک و نوجوان ساخته شده بود، بازی کرد. پس از پایان این سریال، او به همراه بازیگرانی مانند خسرو شکیبایی و رامبد جوان در برنامه «سرزمین سبز» که از شبکه دو پخش میشد، حضور یافت.
رضا عطاران برای اولین بار استعداد کارگردانی خود را در مجموعه «سیب خنده» محک زد. این برنامه که به صورت هفتگی برای کودکان و نوجوانان تولید میشد، نقطه آغاز کارگردانی برای او بود. پس از آن، در سال ۱۳۷۷، او در کنار مجید صالحی و یوسف تیموری در مجموعه «مجید دلبندم» هم بازی کرد و هم نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده داشت. این سریال عروسکی، داستان یک عروسک با دستهای دراز به نام مجید بود که با رفتارهای بامزه و خندهدارش در هر قسمت ماجراهای جدیدی به وجود میآورد.
این سریال با استقبال زیادی روبرو شد و بازیگرانی مانند یوسف تیموری، زیبابروفه، جواد رضویان و مجید صالحی در آن ایفای نقش میکردند. سپس در سال ۱۳۷۹، رضا عطاران به عنوان نویسنده و کارگردان هنری در مجموعه «قطار ابدی» حضور یافت. موضوع این برنامه، نگاهی طنز به داستانها و افسانههای قدیمی مانند حسن کچل، شهرزاد قصهگو و رابین هود بود که در کنار شوخی، مشکلات جامعه را نیز نقد میکرد. قطار ابدی در اواخر دهه هفتاد به عنوان یک برنامه پرمخاطب و موفق شناخته شد. رضا عطاران پس از آن در سریال «این چند نفر» به عنوان مشاور کارگردان و نویسنده فعالیت کرد.
سینما:
رضا عطاران اولین بار در سال ۱۳۷۶ با بازی در فیلم «کلید ازدواج» به کارگردانی داوود موثقی، پا به دنیای سینما گذاشت. او در این سریال همراه با علیرضا خمسه و نادر سلیمانی نقش آفرینی کرد. فیلمنامه این اثر را افشین سرفراز نوشته است و داستان آن درباره مردی است که میخواهد اجناس قاچاق را با خود به تهران بیاورد تا به یک گروه مجرمانه حرفهای تحویل دهد.
دههٔ ۱۳۸۰: کارگردانی و تلویزیون:
تلویزیون:
در تاریخ دهم تیرماه سال ۱۳۹۷ پیمان قاسم خانی در مراسم بازگشایی فیلم سینمایی هزارپا بیان کرد:
«من فیلمنامه ورود آقایان ممنوع را با فکر کردن به رضا عطاران نوشتم و جالب است که او نقش را فراتر از فیلمنامه بازی کرد. رضا عطاران به راحتی میتواند به خیلی چیزها نه بگوید، نمونهاش هم چند همکاری با من! و بهخاطر همین ماندنی شد.»
در سال ۱۳۸۰، رضا عطاران در مجموعه زیر آسمان شهر مسئولیت مشاور کارگردان و نویسندگی را عهدهدار بود. مهران غفوریان که کارگردانی و تهیه کنندگی مجموعه مذکور را انجام می داد، در خصوص این سریال و همچنین حضور رضا عطاران، چنین بیان کرده:
«چون برنامههایی که ساخته بودم با استقبال خوبی روبهرو شده بودند، تلویزیون با من یک قرارداد بست تا یک کاری تولید کنم و خودم نیز تهیهکننده باشم. من به سراغ رضا عطاران رفتم و گفتم میخواهم کاری بسازم که خیلی سروصدا کند. رضا هم قبول کرد و چندماه مدام درگیر نوشتن متن کار بودیم و رضا خیلی برای کار زحمت کشید و همه کاراکترها را او خلق کرد. رضا عطاران خالق زیر آسمان شهر است»
پس از آن عطاران در سال ۱۳۸۲ در سریال کوچه اقاقیا در کنار بازیگری، کارگردانی و نویسندگی نیز انجام می داد. پس از گذشت یک سال او در مجموعه خانه به دوش، در کنار ایفای نقش، نویسندگی و کارگردانی آن را نیز عهده دار بود. با توجه به اینکه سریال مذکور دارای روایتی ساده بوده، ولی ابعادی از مشکلات مردم در جامعه همانند فقر، زیاده خواهی و طمع و نا آگاهی نیز منعکس می کرد. برخی از صاحب نظران از مجموعه خانه به دوش به عنوان تولیدی می نگرند که در عین برخورداری از جنبه شوخی و طنز آمیز، دارای محتوایی جلف و بدوی است.
ولی استقبال مردم از این نوع تولیدات، موجب شد تا از این سبک جهت تولید سریال های بعدی مورد استفاده قرار گیرد. رضا عطاران توانست با تولید سریال خانه به دوش، ارائه مجموعه های مناسبتی ماه رمضان را آغاز کرده و مخاطبان بسیاری را با خود همراه نماید. پس از آن عطاران سریال متهم گریخت را در سبک مذکور، در کنار سعید آقاخانی تولید کرد.
همچنین رضا عطاران در مجموعه تلویزیونی کتابفروشی هدهد نقشی را به عنوان بازیگر مهمان عهدهدار شد. سپس او در سال ۱۳۸۵ در سریال ترش و شیرین مسئولیت کارگردانی، بازیگری و خوانندگی را به انجام رساند.
در سال ۱۳۸۷ رضا عطاران به عنوان مشاور کارگردان در فیلم سه در چهار، ساخته مجید صالحی قرار گرفت. او توانست سریال بزنگاه را جهت مجموعه مناسبتی ماه مبارک رمضان به سفارش شبکه سوم سیما تولید کند. عطاران در سریال بزنگاه علاوه بر بازی، کارگردانی نیز انجام می داد. با وجودی که رضا عطاران بازیگری خود را به طور رسمی از قاب شبکه های مختلف تلویزیون شروع کرده و با تولید مجموعه هایی مانند خانه بهدوش، متهم گریخت، ترش و شیرین و بزنگاه پیشرفت بسیاری را برای خود رقم زده و شهرت بی نظیری در بین مردم حاصل کرد، ولی تعامل با سیما تنها تا تولید سریال بزنگاه منجر شد.
او پس از آن که صدا و سیما در تولید و ارائه اثر های او قوانین و محدودیت های خاصی را لحاظ کردند، از فعالیت در عرصه تلویزیون دست کشید. در تاریخ بیست و هفتم شهریور ماه سال ۱۳۸۷، نامهای از سوی شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خطاب به مدیریت این سازمان ارسال شد که در آن به علت انتقادات بسیار مردم و مخاطبان و همچنین ساختار شکنی، ادامه تولید سریال مذکور متوقف گردید. ولی روابط عمومی شبکه سه سیما تنها پس از گذشت چند ساعت، طی بیانیه ای اعلام کرد که تولید و پخش مجموعه بزنگاه همچنان ادامه داشته و متوقف نمی گردد.
رضا عطاران هم اکنون نیز دارای پیشنهادهای متعددی از جانب صدا و سیما جهت تولید مجموعه و برنامه هایی بوده، ولی هنوز اخباری مبنی بر تولیدات عطاران و یا فعالیت او در این عرصه مشاهده نگردیده است. البته رضا عطاران علت اجتناب خود را از فعالیت در تلویزیون، خستگی ذکر نمود.
سینما:
رضا عطاران در سال ۱۳۸۰ دومین اثر خود را در فیلم سینمایی ارائه کرد. او در فیلم سیندرلا به همراه پوپک گلدره و رامبد جوان به بازی پرداخت. عطاران در سال ۱۳۸۱ در فیلم کلاه قرمزی و سروناز نقشی را عهدهدار شد. پس از آن او در فیلم سینمایی هوو و همچنین کلاهی برای باران نقش هایی را بازی کرد.
برخی از منتقدان در خصوص نقش پردازی رضا عطاران در فیلم کلاهی برای باران، چنین بیان کردهاند:
«با بهرهمندی از بازی همیشه روان و راحتش و نیز بهمدد دیالوگهای خوبی که برایش نوشته شدهاست، توانسته گلیم خود را از آب بیرون کشد و با وجود شخصیت پردازی نه چندان چشمگیرش، برای بیننده قابل باور باشد.»
رضا عطاران در سال ۱۳۸۶ کارهای متعددی را در کارنامه خود داشته است. او در طی این سال، در پنج فیلم سینمایی به نامهای تیغزن، قرنطینه، خروس جنگی، توفیق اجباری و تسویهحساب به ایفای نقش پرداخت. عطاران در فیلم خروس جنگی بازی درخشانی از خود ارائه داد. یکی از منتقدان سینمای ایران به نام مصطفی محمودی، فیلم خروس جنگی را براساس فیلمنامه ای مملو از خطا و اشتباه دانسته و حکایت این فیلم در نظر داشته تا به ضربالمثل «هر کسی را بهر کاری ساختند» اذعان نماید.
او معتقد بود تنها علت موفقیت فیلم خروس جنگی، بازی رضا عطاران بوده و از این جهت بود که فروش زیادی با خود به همراه داشته است. پس از آن در سال ۱۳۸۸، رضا در فیلم سینمایی نیش زنبور به ایفای نقش پرداخت.
تهیه کننده این فیلم به نام علی سرتیپی در سال ۱۳۸۸ در خصوص فیلم مذکور، چنین گفته است:
«از همان ابتدای ساخت فیلم نیش زنبور هدفمان این بود که از سایر فیلمهای کمدی که در سالهای اخیر اکران شده بودند فاصله بگیریم. میخواستیم فیلمی که میسازیم یک فیلم سطحی نباشد و فکر میکنم تا حد زیادی هم موفق شدهایم.»
فیلم مذکور موفق شد تنها پس از گذشت هفتاد و دو روز نمایش در ۲۵ سینما، مجموعاً به میزان یک میلیارد و هفتصد و پنجاه میلیون تومان فروش کند.
عطاران با ایفای نقش در فیلم میشه زنبور توانست بازی جدیدی را از خود ارائه دهد. او در این فیلم در کنار بازیگرانی همچون رضا کیانیان، مریلا زارعی و ژاله صامتی همبازی بود. مضمون فیلم مذکور، روایت دو نفر خلافکار به نام های اسد و رضا بوده که با نقشه و صحنه سازی سعی در اخاذی و سرقت از خانم های پیر ثروتمند داشته و از این راه درآمدی را برای خود کسب میکنند.
در سال ۱۳۸۹ رضا عطاران در فیلم اسب حیوان نجیبی است نقشی را عهده دار شد. او در این فیلم نقش کسی را داشت که خود را در ازای یک سرگروهبان معرفی کرده بود. عطاران در فیلم مذکور، نقشی متفاوت از نقش هایی که تاکنون ایفا کرده، ارائه نمود. در فیلم اسب حیوان نجیبی است، او تحرک و کنش محدودتری در نقش پردازی داشته است. عطاران در سال ۱۳۸۹ پس از خاتمه فیلم مذکور، در فیلم سینمایی ورود آقایان ممنوع به بازی پرداخت که این فیلم در نهایت در سال ۱۳۹۰ به نمایش در آمده و توانمندی و استعداد عطاران را در حرفه بازیگری به حد بسیاری اثبات کرد.
البته منتقدان بسیاری در خصوص فیلم ورود آقایان ممنوع، دیدگاه های متعددی بیان داشتند. در این میان مسعود فراستی از اشخاصی بود که نظرات مثبت و مطلوبی جهت این فیلم ارائه کرد. رضا عطاران به سبب نقش پردازی در فیلم های سینمایی اسب حیوان نجیبی است و ورود آقایان ممنوع، توانست تندیس لبخند زرین و دیپلم افتخار برترین بازیگر مرد در مراسم اختتامیه دومین جشن لبخند آفتاب را به خود اختصاص دهد.
دهه ۱۳۹۰: خداحافظی از تلویزیون، سینما و گیشه

تلویزیون:
رضا عطاران بعد از ساخت مجموعهی بزنگاه، دیگر در تلویزیون هیچ کاری ارائه نداد. پس از آن، او تنها به عنوان مشاور کارگردان، به افرادی مانند مجید صالحی و سعید آقاخانی کمک کرد. در همین مدت، عطاران در برنامهی تلویزیونی «گپ» که ساختهی رامبد جوان بود نیز به عنوان مهمان حضور پیدا کرد. این برنامه از شبکه آیفیلم پخش شد. او در این برنامه دربارهی مسیر زندگیاش، نحوهی فعالیتش در عرصهی هنر و همچنین ازدواجش صحبت کرد.
سینما:
در سال ۱۳۹۰ رضا عطاران با کارگردانی و بازیگری فیلم خوابم میاد، در پرده سینما حضور یافت. از سایر بازیگران این فیلم میتوان از اکبر عبدی، مریلا زارعی و ویشکا آسایش نام برد. فیلم مذکور برای نخستین بار در سی امین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و عطاران موفق شد، سیمرغ بلورین بهترین کارگردان بخش نگاه نو را کسب کند. منوچهر اکبرلو به عنوان صاحب نظر در این حیطه، قابلیت برقراری ارتباط این فیلم را با مخاطب، از جمله نقاط مثبت آن ذکر کرد. عطاران در این فیلم برای دومین بار نقش معلم را ایفا کرده و اکبر عبدی در فیلم مذکور، در نقش یک زن سالمند بود که حس و حال کمدی و خنده آوری را به فضای فیلم بخشید.
عطاران در سال ۹۰ در فیلم بی خود و بی جهت به کارگردانی عبدالرضا کاهانی به ایفای نقش پرداخت فیلم مذکور در تاریخ هشتم آذر سال ۱۳۹۱ بر پرده سینما به نمایش درآمد. رضا عطاران جهت بازی در فیلم بی خود و بی جهت، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از انجمن منتقدان سینما از آن خود نمود. البته منتقدات بسیاری نسبت به فیلم مذکور اظهار نظر داشته اند که تعدادی از آنها همچون فراستی فیلم را بدون میزانسن بسیار جدی دانسته و عده ای مانند مهرزاد دانش، شخصیت پردازی این فیلم را بسیار مطلوب خواندند.
رضا عطاران پس از خاتمه فیلم بیخود و بی جهت، در فیلم چه خوبه که برگشتی تولید داریوش مهرجویی، در کنار حامد بهداد و مهناز افشار همبازی بود. فیلم مذکور از جنبه قالب بندی و طراحی صحنه، شباهت بسیاری به فیلم مهمان مامان داشت. در فیلم چه خوبه که برگشتی، علاوهبر رضا عطاران اشخاصی همچون احمد مهرانفر، نگار جواهریان و پانته آ بهرام عهده دار سایر نقش ها بودند.
رضا عطاران موفق شد به علت بازی در فیلم مذکور، برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفتمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران گردد. او پس از خاتمه کار با داریوش مهرجویی، فیلم جدیدی را به کارگردانی بهروز شعیبی با عنوان دهلیز به همراه هانیه توسلی بازی کرد. این فیلم برای اولین بار، بر روی پرده جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
عطاران به علت بازی در فیلم دهلیز، نامزد جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. در عین حال او جایزه بهترین نقش اول مرد هفتمین جشن انجمن منتقدان را کسب کرد که در حین اخذ جایزه بهترین بازیگر مرد، با گویشی کمدی و طنز خطاب به حاضران در صحنه گفت: «خوشحالم حتی اگر حقم نبود، این جایزه را گرفتم. در این دوره از دست منتقدان جایزه گرفتن برایم اهمیت بسیاری دارد و در دورهٔ قبل اوضاع سینما خیلی شمق در عقرب بود!»
رضا عطاران در فیلم دهلیز، علیرغم سایر نقش هایی که تاکنون ایفا کرده و طنز بوده اند، بازی جدیدی را به نمایش گذاشت و بسیاری از صاحب نظران معتقد بودند که او خیلی عالی از عهده این نقش برآمده است. یکی از ستایشگران این فیلم مسعود فراستی بود که به تعریف و تمجید آن پرداخته و چنین بیان کرده بود: «دهلیز فیلم خوب، ایرانی و اینجایی است. آدمها شناسنامه دارند و اطرافمان پیدا میشوند و بهطور کلی انسانهایی مسئلهدار هستند. همچنین دوربین اندازه است و از اثر بیرون نمیزند.» ولی برخی دیگر همچون نیما حسنی نسب منتقد سینما، فیلم مذکور را با کیفیت خیلی اندک دانسته و چنین گفته بود: «جزو محدود کسانی هستم که با فیلم مهربان نیستم.
به عنوان مقدمه باید بگویم موضع من نسبت به دهلیز موضع واکنشی و تدافعی نسبت به جریان اقلیتگرایی است که باعث پایین آمدن کیفیت فیلم خوب میشوند. ما فیلمسازهای خوبمان را با همین بهانه به بیراهه فرستادیم. لیاقت سینمای ایران و بهروز شعیبی بیشتر از فیلم دهلیز است و امیدوارم توقع خودمان را بالاتر از استاندارد ببریم.»
در سال ۱۳۹۲، رضا در فیلم طبقه هساث نقشی را عهدهدار شد. این فیلم از تاریخ پانزدهم اسفندماه سال ۱۳۹۲ به نمایش در آمده و تا دهم فروردین سال ۱۳۹۳ بدون هیچ تبلیغی در تلویزیون، توانست مبلغ یک میلیارد و چهارصد و پنجاه میلیون تومان در تهران به فروش رساند. با وجود نقدهای متعددی که برای این فیلم بیان شد که می توان به «داستان ساده اما پرکشش که میتواند رویدادهای کمدی فراوانی داشتهباشد اما تماشاگر هرچقدر که صبر میکند کمتر چیزی نصیبش میشود» اشاره کرد، ولی نقش پردازی رضا عطاران بسیار مطلوب ارزیابی شده و او را در جایگاه یک بازیگر طناز که محبوب مخاطبان بسیاری است، برشمردند.
او به علت بازی در این فیلم، در سی و دومین جشنواره فیلم فجر جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را به دست آورد. فرامرز قریبیان از اعضای هیئت داوران آن دوره از مسابقات، چنین نقل کرده بود که بنا به نظر اکثریت آرا، این جایزه جهت ارائه به نوید محمدزاده بازیگر فیلم عصبانی نیستم، تعیین گردید، ولی متاثر از عوامل بیرونی، این جایزه به رضا عطاران اعطا شد. پس از گذشت چهار روز از مراسم اختتامیه، عطاران در مصاحبه ای جایزه سیمرغ بلورینی که از جشنواره فیلم فجر کسب کرده بود را حق نوید محمدزاده عنوان کرد. او در گردهمایی این فیلم در جشنواره فیلم فجر، در جواب به این سوال که «آیا شما برای خنداندن مردم حاضرید دست به هر کاری بزنید و به نظر میرسد نوعی قبح شکنی برای خنداندن مردم در بازیتان دیده میشود» پاسخ داد:
«من خیلی در میان مردم هستم ماشین آنها سوار میشوم؛ آنها را میبینم. همه از من خواهش میکنند و میگویند کاری بساز تا ما بخندیم. به نظرم نیاز جامعه امروز خندیدن است. حتی یکی از دوستان منتقد چندی پیش در جایی گفته بود عطاران برای اینکه مردم را بخنداند حاضر است شلوارش را هم پایین بکشد. من حاضرم برای خنداندن مردم شلوارم را هم پایین بکشم. من یکذره جلوی احساساتم را گرفتم اما این واقعاً نیاز جامعه است.»
این جملات موجب بروز عکسالعمل های بسیاری گردید. جمشید مشایخی پیشکسوت نامدار، از این گفتار انتقاد کرده و بیان داشت:
«آقای رضا عطاران اگر میخواهید مردم را بخندانید بهتر است از بالای یک درخت چنار بپرید که مردم بخندند نه اینکه آن سخن زشت را به کار ببرید که من از گفتنش شرم دارم.»
پس از آن رضا عطاران با حضور در ویژه برنامه نوروزی شبکه سوم که اجرای آن را احسان علیخانی عهده دار بود، در خصوص مطالبی که در نشست خبری فیلم طبقه هساث بیان کرده و سبب هیاهو گردیده، سعی در اصلاح گفتار خود نموده و آن را به عنوان یک سوء تعبیر محسوب کرد.
او در فیلم مذکور با بازیگرانی همچون بهاره رهنما، پیمان قاسم خانی و آزاده صمدی هم بازی بود. پیمان قاسم خانی در کنار نقشی که ایفا میکرد، مسئولیت نویسندگی آن را نیز عهده دار بود. موضوع این فیلم در خصوص مردی به نام کمالی بوده که پس از درگذشت همسرش، او را در یک قبر دو طبقه به خاک سپرد. ولی فروشنده قبر که فردی دغلباز بود، با وجودی که طبقه دوم را قبلا به آقای کمالی واگذار کرده بود، مجدداً آن را به شخص دیگری فروخته و هم اکنون یک مرد ناشناس در کنار همسرش در خاک مدفون بود. در این شرایط آقای کمالی سعی داشت، تا قبر را پس گرفته و این روایت جریان های سرگرم کننده ای را با خود ایجاد کرد.
در سال ۱۳۹۲ رضا عطاران به ارائه نقش در فیلم استراحت مطلق ساخته عبدالرضا کاهانی پرداخت که در سال ۱۳۹۳ اکران شد. در فیلم مذکور رضا به همراه همسرش به بازی پرداخته و در طی فیلم تماس فیزیکی عطاران و همسرش جنجال های بسیاری را به همراه داشت. لذا مقرر شد که اصلاحاتی را بر روی آن انجام دهند. ولی با توجه به اینکه مدت زمان فیلم بسیار کوتاه بود، امکان آن میسر نشد. عبدالرضا کاهانی نسبت به این تغییرات واکنش نشان داده و گفته بود که عطاران این رفتارها را در مقابل همسرش صورت داده است. روایت این فیلم در خصوص زنی با بازی ترانه علیدوستی بوده که از شهر دامغان جهت سکونت در تهران عازم شده تا به شغل گذشتهاش برگردد.
او در مسیر تهران با همسر سابقش که شخصی عصبانی و ستیزه جو بوده، روبرو می شود. فیلم استراحت مطلق نیز همچون سایر ساخته های عبدالرضا کاهانی مانند فیلم اسب حیوان نجیبی است، دارای فضای سنگین و تیره ای است. البته این فیلم نظرات مثبتی را برای عطاران در پی داشته است. در طی فیلم مذکور رضا عطاران و ترانه علیدوستی به عنوان بهترین بازیگر های فیلم تعیین گردیده و بابک حمیدیان در جایگاه بازیگر باورپذیر شناخته شد.
پس از آن رضا عطاران با بازی در فیلم های رد کارپت و کلاشینکوف فیلم های جدیدی را برای نمایش در سینما ارائه کرد. او در فیلم رد کارپت مسئولیت کارگردانی و نویسندگی را نیز عهده دار بود.
صاحب نظران معتقد بودند که این فیلم:
«ظاهر و دکوپاژ حرف چندانی برای گفتن ندارد اما پیامهای اخلاقی بسیاری در خود دارد که البته از هم گسیخته هستند و روند داستان هم به شکلی پیش نمیرود که این پیامهای اخلاقی بتوانند در کالبد شخصیت اصلی داستان نمود پیدا کند.»
عده ای دیگر چنین نظری داشتند که:
«تمام حرف عطاران این است که یک ایرانی اگر به کره مریخ هم سفر کند، باز هم از فاصله دور میتوان تشخیص داد که او یک ایرانی است. اما حیف که این موضوع به صورت ایدئال به بار نمینشیند تا شاهد اثری ماندگار در سینمای ایران باشیم.»
با توجه به موفقیت هایی که رضا عطاران در عرصه هنری با بازی در فیلم های طبقهٔ هساث، رد کارپت و کلاشینکف به دست آورده و در پی آن سودی بالغ بر ۱.۶ میلیارد تومان به همراه داشت، به عنوان سود آور ترین بازیگر سینمای ایران در سال ۱۳۹۳ ملقب گردید.
در سال ۱۳۹۳ رضا عطاران با بازی در فیلم نهنگ عنبر ساخته سامان مقدم، بر روی پرده سینما ظاهر شد. او در طی این فیلم به عهده دار نقش مردی حدودا ۵۰ ساله به نام ارژنگ صنوبر بوده که سرگذشتش را بازگو می کند. در وهله اول مقرر گردید که فیلم مذکور در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر به روی پرده رود، ولی این اقدام صورت نگرفته و فیلم مذکور پس از بازبینی مجدد، سرانجام در روزهای پایانی اردیبهشت ماه در سینما به نمایش درآمد. با توجه به اینکه برخی از منتقدین اشکالاتی را بر فیلمنامه آن نسبت دادند، ولی در این میان عطاران به عنوان شخصی معرفی گردید که به میزان قابل توجهی از نقص های فیلمنامه را ترمیم کرد.
پس از خاتمه فیلم نهنگ عنبر، عطاران در دو فیلم سینمایی گینس و من سالوادور نیستم، به ایفای نقش پرداخت. فیلم گینس دقیقا در جهت عکس فعالیتهای عطاران بوده است. به گفته صاحبنظران، نقش پردازی عطاران در این فیلم به کیفیت و مطلوبیت همیشگی نبوده و علت اساسی بازی ضعیف و پایینش، برگرفته از شخصیت پردازی نادرستش بوده است. او پس از منعکس شدن انتقادهای منفی جهت بازی در فیلم گینس و همچنین موفقیت در فیلم من سالوادور نیستم، فیلم دراکولا را در جایگاه نویسنده، کارگردان و بازیگر تولید کرد.
ولی فیلم مذکور نیز با دیدگاههای منفی و ناخوشایند رو به رو شد. پس از آن عطاران در فیلم آبنبات چوبی نقشی را عهده دار شد و از آنجا که نقطهنظراتی همچون فقدان منطق گرایی در فیلمنامه و داشتن مقدمهای مفصل بر آن وارد شد، منتقدان آن را فیلم مطلوبی قلمداد نکردند.
پس از آن رضا عطاران در سال ۱۳۷۵ در فیلم نهنگ عنبر ۲: سلکشن رویا به ایفای نقش پرداخت. فیلم مذکور در تاریخ بیستم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ بر پرده سینما حاضر شد. سرانجام فیلم نهنگ عنبر ۲: سلکشن رویا توانست بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار فروش داشته که در آن زمان در زمره ی پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران محسوب شده و هم اکنون در رتبه ششم این لیست قرار دارد.
فیلم مذکور در ادامه روایت فیلم نهنگ عنبر تولید شده که در نهایت ارژنگ پس از گذشت چهل سال چشم انتظاری، رویا را به دست آورده و جهت انجام مراسمات عروسی راه شمال را در پیش گرفته و در این مسیر به مرور خاطرات و اتفاقات گذشته می پردازند. با وجود به همه این موفقیتها صاحب نظران فیلم نهنگ عنبر ۲ سلکشن رویا را در سطح ضعیف تری از فصل اول آن ذکر کرده و در خصوص این فیلم اعتقاد داشتند که:
«شاید تنها نکتهٔ مثبت فیلم را خودِ رضا عطاران دانست که در سالهای اخیر بهتنهایی ژانر مختص به خود را در سینمای ایران پایهگذاری کرده؛ ژانری که در آن تمام بارِ کمدی فیلمنامههای بهشدت ضعیف و نمپسداده بر دوش او قرار داده میشوند و او هم با طنازی ذاتیاش به خوبی از پسِ اجرای آنها بر میآید.»
عطاران پس از آن، در فیلم خانوم بابا نقش پردازی کرد، ولی فیلم مذکور نیز، بازتاب خوبی از مخاطبان و منتقدان اخذ نکرد. مصادره عنوان فیلمی بود که عطاران در آن بازی کرد. فیلم مصادره، اولین فیلم با کارگردانی مهران احمدی است و مضمون آن در خصوص یک مأمور خرید در سازمان ساواک به نام اسماعیل بوده که آگاهی و شناخت کاملی نسبت به ماهیت شغلش نداشته و پس از ازدواج با دختری خارجی، در زمان انقلاب اسلامی از ایران فرار می کند. نمایش این فیلم حاشیه های زیادی را با خود به همراه داشته و در جایگاه فیلمی که با پردازش مطلوب و مناسبی آغاز گردیده، ولی به تدریج رو به تنزل میرود، شناخته شد.
در همین شرایط برخی از صاحب نظران نقد های مطلوب و مثبتی نیز به این سریال عرضه داشتند. از آن میان میتوان به محمدرضا لطفی منتقد، نویسنده و کارگردان سینما اشاره کرد که در خصوص فیلم مصادره چنین گفته است: «مصادره به زعم من مصداق بارز یک فیلم درست و خوب صنعتی است که جای این نوع محصولات استاندارد در سینمای ما خالی است و باید الگویی باشد هم برای فیلمسازان و هم برای مدیران محترم که بدانند معنای درست سینمای صنعتی چنین فیلمهایی است بدون کم فروشی و بدون لودگی که هم خوب خواهد فروخت و هم یک اثر استاندارد است.»
رضا عطاران در پی به سرانجام رساندن فیلم مصادره، در فیلم سینمایی هزارپا نقشی را عهده دار شد. فیلم مذکور با داشتن بالغ بر سی میلیارد تومان فروش در گیشه، عنوان پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت. همچنین فیلم هزارپا به عنوان اولین فیلم سی میلیاردی سینمای ایران محسوب میشود. این فیلم با وجود برخورداری از فروش مطلوب، از جانب برخی از منتقدین به عنوان فیلم ضعیفی محسوب شده و در جایگاه فیلمی ارائه گردید که همه زن ها دارای بهره هوشی اندکی بوده و بسیاری از جریان های کمدی فیلم مذکور، بر این مبنا صورت گرفته است.
از بازیگران فیلم هزارپا میتوان از جواد عزتی لاله اسکندری و سارا بهرامی نام برد. مضمون این فیلم در خصوص مردی به نام رضا هزارپا و دوستش منصور بوده که با سرقت کیف احوال خود را سپری میکنند. آنها از وجود دختر ثروتمندی آگاه می شوند که نذر ازدواج با یک شخص جانباز را داشته است. رضا که یکی از پاهایش را در واقعه تصادف از دست داده، مصمم می شود که خود را به عنوان یک جانباز معرفی کرده و نظر آن دختر را به خود جلب کند تا بدین وسیله موفق به ازدواج با او شود. رضا عطاران دارای کارنامه درخشانی در عرصه سینما است. او توانست با ایفای نقش در فیلم های هزارپا، نهنگ عنبر ۲: سلکشن رؤیا، مصادره و من سالوادور نیستم، فروش آنها را در گیشه به رقمی افزون بر ده میلیارد تومان برساند.
پس از آن در سال ۱۳۹۷ عطاران با اجرای نقشی در فیلم زیر نظر، ساخته مجید صالحی بر روی پرده سینما حضور یافت. در فیلم مذکور او علاوه بر بازی، به عنوان مشاور کارگردان نیز فعالیت میکرد. نقد های متعددی بر فیلم مذکور وارد شد. صاحب نظران با عباراتی همچون «تمام شخصیتهایی که در زیر نظر حضور دارند، یک بیمار جنسی محسوب میشوند و حتی یک انسان عادی در طول فیلم یافت نمیشود» انتقاداتی را بر آن ارائه دادند. در این اظهار نظرها دیدگاه های دیگری نیز مانند «شوخیهای جنسی کمدی زیر نظر برخلاف اثری چون رحمان ۱۴۰۰، سخیف نیستند و با ماهیت فیلم کاملاً همخوانی دارند.» دیده می شد.
پس از آن عطاران در فیلم های آزاد مثل هوا به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، انفرادی به کارگردانی مسعود اطیابی و روشن به کارگردانی روحالله حجازی به ایفای نقش پرداخت. او توانست در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر، برای بازی در فیلم روشن جایزه بهترین بازیگر نقش اول را به خود اختصاص دهد.

تصویر رسانهای:
رضا عطاران در دنیای هنر و فعالیتهایش همیشه مورد توجه منتقدان بوده و نظرات مختلفی درباره او بیان شده است. علی سرتیپی درباره او میگوید: «عطاران آدم گزینشی است. گاهی اوقات برای دل خودش کار میکند؛ مثلاً در فیلم خانم یایا که از نظر من فیلم جذابی نیست بازی میکند. شاید چون کاهانی را دوست داشته یا به هر دلیل دیگر. من تهیهکننده دراکولا بودم. این فیلم را هم عطاران دلی ساخت.»
ویشکا آسایش نیز نظر جالبی دارد: «بدون اینکه کار خاصی بکند، آدمها دوست دارند به او نگاه کنند.» رضا درستکار، منتقد سینما، عطاران را بازیگری با جذابیت طبیعی میداند که در آثاری مثل هزارپا بسیار درخشیده، ولی در فیلمهایی مانند دراکولا موفق نبوده است.
منوچهر هادی هم عطاران را بازیگر کمدی با سبک ویژه توصیف کرده و معتقد است او با وجود داشتن شخصیت محترم و بااخلاق، ناخودآگاه مرزهایش را حفظ میکند و اجازه نمیدهد کارش به شوخیهای بیمزه تبدیل شود. محمدحسین فرحبخش نیز عقیده دارد: «عطاران یک چهره منحصربهفرد است. بازیگری که میتواند موقعیتهای طنزآمیز بیست درصدی را به مراتب بالاتر ارتقا دهد.»
مسعود فراستی درباره روند بازیگری عطاران میگوید: «عطاران در دورهای در فیلمهای تلویزیونی کمدین بود. اما به مرور زمان، بازیهایش تکراری شد و باعث شد پیشرفتی نداشته باشد. کمدی او گاهی ساده و سطحی است، نه غافلگیرکننده و نه تأثیرگذار، و فقط به لحن گفتار محدود میشود.»
در سال ۱۳۹۷، عطاران به عنوان پولسازترین بازیگر سینمای ایران انتخاب شد. او با بازی در سه فیلم هزارپا، مصادره و خانم بابا در مجموع فروشی برابر با ۵۶ میلیارد و ۷۵۱ میلیون تومان داشت. خودش درباره این عنوان میگوید: «از ترکیب پولسازترین بازیگر بدم میآید. به نظر من وقتی میگویید پولساز مثل این است که دربارهٔ یک دستگاه حرف میزنید که دارد برای خودش یا هر کسی پولسازی میکند، در حالی که واقعاً سینمای ما در این حد نیست و همه ساله شاید فقط چند فیلم هستند که هزینهشان را درمیآورند.»
مجموعههای تلویزیونی با بازی رضا عطاران در بین مردم از محبوبیت زیادی برخوردارند. در سال ۱۳۹۹، سریال متهم گریخت پس از سالها به عنوان پربینندهترین سریال آن ماه شناخته شد.
فیلمشناسی:
| سال | عنوان | نقش | توضیحات |
|---|---|---|---|
| ۱۳۷۶ | کلید ازدواج | عبدل | |
| ۱۳۸۰ | سیندرلا | عابر | نقش کوتاه |
| ۱۳۸۱ | کلاهقرمزی و سروناز | چنگیز | |
| ۱۳۸۴ | هوو | عطا | |
| ۱۳۸۵ | کلاهی برای باران | ابی | همچنین خواننده |
| ۱۳۸۶ | تیغزن | عطا | |
| ۱۳۸۶ | قرنطینه | غلامرضا | |
| ۱۳۸۶ | خروس جنگی | محمود دلربا | |
| ۱۳۸۶ | توفیق اجباری | عطا | |
| ۱۳۸۶ | تسویهحساب | علی | |
| ۱۳۸۷ | هفت و پنج دقیقه | راننده | |
| ۱۳۸۷ | صندلی خالی | اسماعیل | |
| ۱۳۸۷ | آقای هفترنگ | هوشنگ سامان | همچنین خواننده فیلم |
| ۱۳۸۸ | نیش زنبور | رضا | همچنین خواننده فیلم |
| ۱۳۸۸ | از ما بهترون | احسان | |
| ۱۳۸۸ | بعدازظهر سگی سگی | سالار | |
| ۱۳۸۹ | ورود آقایان ممنوع | وحید جبلی | همچنین خواننده فیلم |
| ۱۳۸۹ | هرچی خدا بخواد | دایی | |
| ۱۳۸۹ | اخلاقتو خوب کن | فرشته مرگ | |
| ۱۳۸۹ | اسب حیوان نجیبی است | بهروز شکیبا/کمال خسروجردی | |
| ۱۳۸۹ | ۳ درجه تب | عبدالکریم | همچنین خواننده |
| ۱۳۹۰ | خوابم میآد | رضا | کارگردان، بازنویس فیلمنامه، تدوین |
| ۱۳۹۰ | بیخود و بیجهت | محسن | |
| ۱۳۹۱ | چه خوبه که برگشتی | کامبیز | |
| ۱۳۹۱ | دهلیز | بهزاد | |
| ۱۳۹۱ | آینه شمعدون | ضیاء | |
| ۱۳۹۲ | استراحت مطلق | داوود | |
| ۱۳۹۲ | طبقه هساث | آقای کمالی | |
| ۱۳۹۲ | رد کارپت | رضا عطاران | کارگردان، نویسنده |
| ۱۳۹۲ | کلاشینکف | رضا | |
| ۱۳۹۳ | نهنگ عنبر | ارژنگ صنوبر | |
| ۱۳۹۳ | گینس | بهمن | |
| ۱۳۹۴ | من سالوادور نیستم | ناصر ایزدی/سالوادور | |
| ۱۳۹۴ | دراکولا | جواد | کارگردان، نویسنده |
| ۱۳۹۴ | آبنبات چوبی | فرهاد | |
| ۱۳۹۵ | نهنگ عنبر ۲ | ارژنگ صنوبر | |
| ۱۳۹۶ | مصادره | اسماعیل یارجانلو | |
| ۱۳۹۶ | خانم یایا | ناصر | |
| ۱۳۹۶ | هزارپا | رضا | |
| ۱۳۹۷ | زیر نظر | محسن | مشاور کارگردان |
| ۱۳۹۷ | آزاد مثل هوا | رسول | نویسنده |
| ۱۳۹۸ | انفرادی | جواد | |
| ۱۳۹۹ | روشن | روشن | |
| ۱۳۹۹ | شیشلیک | هاشم | |
| ۱۴۰۱ | قیف |
رضا عطاران در تلویزیون:
| سال | عنوان | نقش | توضیحات |
|---|---|---|---|
| ۱۳۶۹ | بیداران | ||
| ۱۳۷۲ | پرواز ۵۷ | هر آیتم، متفاوت | |
| ۱۳۷۳ | ساعت خوش | هر آیتم، متفاوت | نویسنده |
| ۱۳۷۴ | سال خوش | هر آیتم، متفاوت | نویسنده |
| ۱۳۷۶ | دنیای شیرین | ||
| ۱۳۷۶ | سرزمین سبز | ||
| ۱۳۷۶ | سیب خنده | — | کارگردان هنری و نویسنده |
| ۱۳۷۷ | مجید دلبندم | همچنین کارگردان و نویسنده | |
| ۱۳۷۸ | حرف تو حرف | — | نویسنده |
| ۱۳۷۹ | قطار ابدی | بیمار روانی | همچنین کارگردان هنری و نویسنده |
| ۱۳۷۹ | این چند نفر | — | مشاور کارگردان و نویسنده |
| ۱۳۸۰ | زیر آسمان شهر | مجری تلویزیون (حضور افتخاری) | همچنین مشاور کارگردان، نویسنده |
| ۱۳۸۱ | دریاییها | بهنام | |
| ۱۳۸۲ | کوچه اقاقیا | فرامرز تهرانی | همچنین کارگردان، نویسنده و خواننده |
| ۱۳۸۳ | خانه بهدوش | احمد | همچنین کارگردان و نویسنده |
| ۱۳۸۴ | متهم گریخت | رامین | همچنین کارگردان و خواننده |
| ۱۳۸۵ | کتابفروشی هدهد | بازیگر مهمان | |
| ۱۳۸۵ | ترش و شیرین | ناصر | همچنین کارگردان و خواننده |
| ۱۳۸۷ | سه در چهار | — | مشاور کارگردان و خواننده |
| ۱۳۸۷ | بزنگاه | نادر | همچنین کارگردان و خواننده |
| ۱۳۸۸ | زنبابا | — | مشاور کارگردان |
| ۱۳۸۹ | موج و صخره | — | مشاور کارگردان |
| ۱۳۹۰ | نقطه سر خط | — | همکاری در طراحی تیتراژ و مشاور کارگردان |
| ۱۳۹۱ | گپ | مهمان |
رضا عطاران در شبکه نمایش خانگی:
| سال | عنوان | نقش | توضیحات |
|---|---|---|---|
| ۱۳۹۱ | قلب یخی (فصل سوم) | اسفندیار | |
| ۱۳۹۲ | عقاید یک آکتور سینما | — | مهمان |
| ۱۳۹۵ | ماه تی تی | – | لغو ساخت |
تله فیلم های رضا عطاران:
| سال | عنوان | نقش |
|---|---|---|
| ۱۳۷۹ | پروانه طلایی | |
| ۱۳۸۶ | نشانی | |
| ۱۳۹۱ | زندگی در شهر بزرگ | ابی |
رضا عطاران در تئاتر:
| سال | عنوان |
|---|---|
| ۱۳۶۸ | دوستان بامحبت |
| ۱۳۶۷ | دارالحکومه |
| ۱۳۶۷ | مجلس جمعه کشی |
| ۱۳۶۷ | آنتیگونه |
| ۱۳۶۷ | عشق |
| ۱۳۶۷ | ماهان و کوشیار |
| – | تسلیم شدگان |
| ۱۳۶۶ | پا انداز |
| ۱۳۶۵ | توراندخت |
| ۱۳۶۴ | ملاقات با آقای می سی سی پی |
| ۱۳۶۴ | دیکته و زاویه |
| ۱۳۶۳ | هانی تی |
| ۱۳۶۳ | یادگار سال های شن |
| ۱۳۶۳ | شیطان سفید |
| ۱۳۶۱ | موش عاشق |
جوایز و افتخارات رضا عطاران
| سال | جشنواره/جایزه | دسته | اثر نامزدشده | نتیجه |
|---|---|---|---|---|
| ۱۳۹۷ | آکادمی سینماسینما | چهره مؤثر سال سینمای ایران | — | برنده |
| ۱۳۹۸ | جایزه حافظ | تندیس دستاورد فردی ویژه | — | برنده |
| ۱۳۹۱ | جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران | بهترین بازیگر نقش اول مرد | بیخود و بیجهت | برنده |
| ۱۳۹۲ | جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران | بهترین بازیگر نقش اول مرد | دهلیز | برنده |
| ۱۳۹۰ | جشن بزرگ سینمای ایران | بهترین بازیگر نقش اول مرد | اسب حیوان نجیبی است | برنده |
| ۱۳۹۳ | جشن بزرگ سینمای ایران | بهترین بازیگر نقش اول مرد | طبقه هساث | نامزدشده |
| ۱۳۹۳ | جشن بزرگ سینمای ایران | بهترین کارگردانی فیلم اول | خوابم میآد | نامزدشده |
| ۱۳۹۱ | جشن لبخند آفتاب | لبخند زرین بهترین بازیگر مرد کمدی | اسب حیوان نجیبی است ورود آقایان ممنوع |
برنده |
| ۱۳۹۰ | جشنوارهٔ فیلم فجر | بهترین کارگردان (در بخش نگاه نو) | خوابم میآد | برنده |
| ۱۳۹۰ | جشنوارهٔ فیلم فجر | بهترین بازیگر نقش اول مرد | خوابم میآد | نامزدشده |
| ۱۳۹۱ | جشنوارهٔ فیلم فجر | بهترین بازیگر نقش اول مرد | دهلیز | نامزدشده |
| ۱۳۹۲ | جشنوارهٔ فیلم فجر | بهترین بازیگر نقش اول مرد | طبقه هساث | برنده |
| ۱۳۹۶ | جشنوارهٔ فیلم فجر | بهترین بازیگر نقش اول مرد | مصادره | نامزدشده |
| ۱۳۹۹ | جشنوارهٔ فیلم فجر | بهترین بازیگر نقش اول مرد | روشن | برنده |
مصاحبه با رضا عطاران
سیگار و گیاهخواری:
با توجه به اینکه عطاران از و اهتمام زیادی نسبت به سلامتی خود قائل است همانند همسرش سالهاست که به گیاهخواری روی آورده است. ولی با این وجود سیگار کشیده و اصولا از مارک بهمن استفاده می کند.
او در خصوص تاثیر سیگار در زندگی و کارهایش گفته است:
«سیگار کشیدن به نوشتن کارهایم کمک میکند. دو سال آن را کنار گذاشتم اما باز به سراغش رفتم. البته چند وقتی است که نوشتن را هم کنار گذاشتم.»
از خطاطی تا فوتبال:
رضا عطاران در هنر نقاشی و خوشنویسی بسیار مهارت دارد و گاهی هم به ساخت مجسمه میپردازد. او همچنین علاقهی زیادی به فوتبال دارد و از کسانی است که پایهگذار فوتبال هنرمندان بود.
ازدواج سوم پدرش:
عطاران در خصوص درگذشت مادرش و زندگی پدرش پس از آن بیان داشته که:
«وقتی مادرم تو زلزله فوت کرد؛ پدرم باز هم ازدواج کرد همسر دوم شان هم فوت کرد و برای بار سوم ازدواج کرد و در حال حاضر با ایشان در مشهد زندگی می کند.»
رابطه با مهران مدیری:
مدت چند سالی است که در محافل هنری، صحبت از اختلاف نظر و عدم همکاری عطاران با مهران مدیری به گوش میرسد. عطاران در پاسخ به این پرسشها توضیح میدهد که صرفاً به سبک کاری مهران مدیری علاقهای ندارد و به همین دلیل در پروژههای او حضور پیدا نمیکند. با این حال، او علاقهی زیادی به نقشآفرینیهای مدیری در کارهای شخصی خود دارد.
از سوی دیگر، مهران مدیری نیز باور دارد که آثار عطاران در دستهی کمدیهای سطح پایین قرار میگیرد و او نیز تمایلی به این نوع آثار ندارد.
علاقه به کلاه:
عطاران در خصوص علت استفاده مداوم از کلاه چنین پاسخ داده است:
«تا جایی که یادم می آید کلاه را همیشه داشتم حتی زمانی که ساعت خوش کار می کردیم به کلاه علاقه داشتم تا اینکه کچلی ام بیشتر و علاقه منم بیشتر شد.»
غریبه با تکنولوژی:
عطاران نسبت به فناوری و فضای مجازی گرایش چندانی ندارد. در نهایت جواد عزتی در سال ۱۳۹۲، با همت و تلاش خودش صفحه ای را برای رضا در شبکه اینستاگرام گشوده که هم اکنون در حدود ۵ میلیون نفر دنبال کننده دارد.
خودش در این زمینه چنین نظری دارد:
« از تکنولوژی فقط گوشی آیفون را دوست دارم. آن هم به خاطر اینکه بازیهای خوبی دارد. اهل اینترنت و ایمیل و اینها که اصلا نیستم. از فیسبوک و این چیزها هم که بی بهره هستم. این موبایل را هم اگر خدا بخواهد کنار میگذارم. الان هم فقط جواب عوامل جایی را که دارم کار میکنم، میدهم.»
بله من تنبلم:
با توجه به اینکه از اطرافیان و دوستان عطاران شنیده می شود که او در هنگام عزیمت به جایی، دیر تر از همه آماده شده و یا روند کندتری دارد، خودش معتقد است:
«من کمی دیر به حرکت در می آیم و اصلا حس انجام بعضی کارها را ندارم یا اینکه سعی می کنم برای برخی کارها جایگزین راحت تری پیدا کنم.»
از زندگی ام لذت می برم:
رضا عطاران در خصوص دیدگاه او نسبت به زندگی و جریانات آن بیان می کند:
«من از زندگی لذت می برم، چون جریان سیالی دارد ؛ خیلی وقت است به این نتیجه رسیده ام که زندگی گذراست و چیزی در این دنیا ماندگار نیس.»
ماشین ندارم:
با وجودی که عطاران از نظر مالی در سطح مطلوبی است، ولی صاحب اتومبیل شخصی نبوده و تمایل و گرایش نیز نسبت به داشتن خودرو ندارد. در این زمینه گفته است:
«به نظرم دنیا ارزش خیلی گیر دادن و توجه به جزئیاتش ندارد. ماشین ندارم، یعنی گواهینامه ندارم و رانندگی هم نمیکنم. در کل چهار، پنج ماه ماشین داشتم که آن را هم واقعا دوست نداشتم. معمولا با آژانس و تاکسی توی شهر تردد می کنم اما با گوشی خودم اسنپ نمی گیرم چون نمی خواهم شماره ام پخش شود!»
عاشق بچه ها هستم اما بچه نمیخواهم:
من با این فکر موافق نیستم که اصلاً به دنیا نیامدن از زندگی کردن بهتر است. با این حال، وقتی در این دنیا حضور داری، به طور طبیعی با سختیها و رنجهایی روبرو میشوی. اما اگر نباشی، دیگر چیزی وجود ندارد.
من искренانه بچهها را دوست دارم؛ آنقدر که وقتی کودکان دیگران را میبینم، کمی احساس حسادت به من دست میدهد. به نظرم آنها دوستداشتنیترین، سرزندهترین و زیباترین آفریدههای خدا روی زمین هستند. اما اگر انتخاب بر اساس بودن یا نبودن باشد، از نگاه من بهتر است که فرزندی وجود نداشته باشد.
من و همسرم از همان ابتدا در این زمینه دیدگاه یکسانی داشتیم و حتی پیش از ازدواج نیز به طور جدی و اساسی با هم به توافق رسیده بودیم.
ممنوع الفعالیت شدم و ازدواج کردم:
در روزهایی که برنامه “ساعت خوش” از تلویزیون پخش میشد و ما در اوج محبوبیت و موفقیت قرار داشتیم، فکر میکردیم به بالاترین نقطه رسیدهایم و هیچ نگرانی در زندگی ما وجود ندارد. تصورمان این بود که روزهای خوب ما برای همیشه ادامه خواهد داشت. اما ناگهان در همین شرایط خوب، شنیدیم که اجازه فعالیت از ما گرفته شده و دیگر نمیتوانیم کارمان را ادامه دهیم. برای افرادی مثل مهران مدیری و ارژنگ امیرفضلی، این ممنوعیت سه سال طول کشید، ولی برای من پس از یک سال و نیم به پایان رسید. پس از این اتفاق، تصمیم گرفتیم که در آینده بیش از دو یا سه نفر از ما در یک پروژه مشترک حضور نداشته باشیم. بعد از ممنوعیت، من حدود دو سه هفته فرصت پیدا کردم و ازدواج کردم.
در زمان بیکاری با وانت کار میکردم:
پس از ازدواج و به دلیل محدودیتهای شغلی، به فکر کسب درآمد و تأمین هزینههای زندگی افتادم. باید راهی برای مدیریت مخارج پیدا میکردم… در نهایت با همراهی یک نفر دیگر، تصمیم گرفتیم یک دفتر پخش مواد غذایی راهاندازی کنیم. شاید باورکردنی نباشد، اما یک وانت زامیاد آبی خریدیم و با آن به فروشگاههای مختلف سر میزدیم. از صاحبان مغازهها میپرسیدیم چه کالاهایی نیاز دارند و به آنها اطلاع میدادیم که میتوانیم محصولاتی مانند مربا، چیپس، پفک و… برایشان تأمین کنیم.
رازهایی درباره مادر و پدرم:
رضا عطاران در خصوص پدر و مادرش اینگونه بیان می کند:
«مادرم خدا بیامرز نماد و مظهر مهربانی بود. هنوز هم در اقوام از مهربانی او میگویند که چقدر مهربان بود؛ هیچ کس را هیچ وقت اذیت نکرد و به هیچ چیز کاری نداشت. بابا هم که مظهر بیخیالی بود. ترکیب این دو تا من شدم.»
روند کچلیم:
روزهای آخر که هنوز موهایم به طور کامل وجود داشت، در سریال “دنیای شیرین” نقش دایی را بازی می کردم. بعد از آن، کمکم موهایم شروع به ریختن کرد. وقتی در فیلم “قطار ابدی” مشغول بودم، قسمت جلوی سرام کممو شد و من با انواع روشها مثل ماساژ و آرایش مو سعی کردم از ریزش بیشتر جلوگیری کنم. در آن زمان، این موضوع برایم خیلی مهم بود تا اینکه یک روز با نگاه کردن به آینه، فهمیدم که این موها حداکثر تا سه سال دیگر روی سرم میمانند و باید یک تصمیم اساسی میگرفتم.
از آنجایی که علاقهای به استفاده از دارو نداشتم، بهترین راه حل را این دیدم که خودم زودتر اقدام کنم. همزمان با بازی در سریال “خانه به دوش” با این ظاهر جدید حاضر شدم. از آنجا که الان کچل هستم، اگر ریش و سبیلم را هم کاملاً بتراشم، شباهت زیادی به کلهپاچه پیدا میکنم که اصلاً خوشایند نیست. به همین خاطر، بعد از آن مدل ریش “پروفسوری” را برای خودم انتخاب کردم که بیشتر پسندیدم.
کچل شدم جذاب شدم:
جذاب بودن و زیبا بودن دو چیز کاملاً جدا از هم هستند. گاهی حتی چیزی که در نگاه اول نازیبا به نظر میرسد، میتواند دلیل جذابیت باشد. حتی یک جای زخم یا بریدگی روی صورت هم ممکن است باعث گیرایی چهره شود. من فکر نمیکنم کمپشت شدن موهایم چیز بدی باشد؛ برعکس، احساس میکنم ظاهرم جذابتر شده است. وقتی در آینه به خودم نگاه میکنم، از آنچه میبینم راضی هستم و برایم ناخوشایند نیست.
خوش قولی رضا عطاران:
همه افرادی که در کنار رضا کار کردهاند، او را انسانی خوش قول میدانند که به ندرت شکوه و شکایت میکند. حتی امروز هم که قرار مصاحبه را بر ساعت ۳ تعیین کردیم، در ساعت مقرر در اینجا حضور داشته و این ویژگی خوش قول بودن او را کاملا درک کردیم. رضا در پاسخ به این موضوع می گوید:
«همه این تعریف های مثبتی که از من می شنوید در نتیجه علاقه من به کار است، چون کار را دوست دارم بنابراین خوش قول هستم و اگر ساعت چهار صبح هم از من بخواهند، می روم سر کار. البته برای سر وقت رسیدن به اینجا اصلا چنین دلیلی نداشتم (می خندد) گاهی هم یک بدجنسی هایی هم می کنم و مثلا دیر می روم.»
علت کار نکردن رضا عطاران در تلویزیون:
ذهنم دیگه توانایی کارهای طولانی و سنگین رو نداره و فقط می تونه کارهای کوتاه و سبک رو انجام بده. در مورد سینما، همه فیلمها حداکثر ۹۰ دقیقهاند و فیلمبرداریشون هم نهایت دو ماه طول میکشه. اما ساخت یک سریال نیاز به وقت و انرژی خیلی بیشتری داره. درست همونطور که خودتون اشاره کردید، مثلاً در سریال “کوچه اقاقیا” ممکنه در میانههای کار خسته بشم و حال و روحم دگرگون بشه.
فیلم زیاد می بینم:
من خیلی کم کتاب میخوانم. زمانی فکر میکردم هرچه بخوانم، مستقیماً روی کارها و چیزهایی که خلق میکنم اثر میگذارد. اما هرچه بیشتر در زندگی پیش رفتهام و دقیقتر شدهام، متوجه شدهام که این فقط خودم هستم که تصمیم میگیرم و اراده میکنم. زندگی روزمره، کارهای معمول و آدمهای عادی اطرافم، بسیار واقعی و الهامبخش هستند و اگر بخواهم آنها را نشان دهم، کاری که درست میکنم جذاب خواهد بود و فقط مال خودم است.
یک دوره برایم باعث افتخار بود که میگفتم فقط رمان «بیگانه» اثر آلبر کامو را خواندهام (میخندد). بعد از مدتی گفتم که «کافکا در ساحل» اثر موراکامی را هم خواندهام، بنابراین تعداد کتابهای خواندهام به دو تا رسید. اما اگر جایی در مورد دیدن فیلم حرف زده باشم، حالا اعتراف میکنم که درست نبوده و فیلم تماشا میکنم.
سعی کنیم خوشبخت باشیم:
به باور من، هر کسی میتواند به چنین احساس خوشبختی دست پیدا کند. حتی اگر مجبور شوی در اتاقی بسیار کوچک زندگی کنی، باز هم میتوانی کمکم خودت را با آن شرایط وفق بدهی و در نهایت، آرامش و خوشبختی را در زندگیت پیدا کنی. به نظر من، انسانها در این دنیا ناگزیر زندگی میکنند، درست مثل زندگی در یک اتاق کوچک. اما ما این توانایی را داریم که با کوشش و تلاش، احساس خوشبختی را در خودمان به وجود بیاوریم و من خودم از این نظر کاملاً آماده هستم. با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی خانوادهام، در گذشته موقعیتهایی را تجربه کردهام که باعث شده همیشه این فکر را داشته باشم که هر اتفاق غیرمنتظرهای ممکن است رخ دهد. به همین دلیل، همیشه سعی کردهام خودم را برای هر شرایطی آماده نگه دارم.
کارگردانی یا موهایم را میگیرد یا سفید میکند:
مهمترین علاقهی من در زندگی، بازیگری است؛ نه کارگردانی و نه نویسندگی. دلیل این علاقه هم به خود کلمهی “بازیگری” برمیگردد که در آن کلمهی “بازی” پنهان شده است. از نگاه من، بازیگری مثل یک سرگرمی لذتبخش است که در آن فقط مسئولیت یک نقش را بر عهده داری. اما وقتی کارگردان باشی، مسئولیت همه چیز، از جزئیات کوچک تا مسائل بزرگ، روی دوش توست.
بعد از تمام شدن هر پروژهای که کارگردانی آن را بر عهده داشتهام، با نگاه کردن به موهای سفید روی سرم و حتی کمپشت شدن موهایم، تازه میفهمم که چقدر فشار کاری و فکری داشتهام. در کارگردانی باید به همه چیز توجه کنی، اما در بازیگری فقط باید نقش خودت را بازی کنی. بازیگری برای من مثل بازیهای دوران بچگی است؛ وقتی که بیخیال همه چیز بودیم و شادی زیادی در دل داشتیم. بازیگری برای من یک فرار زیبا از روزمرگی و مشکلات زندگی است. راستش را بخواهید، من برای فرار از زندگی، بازیگری را انتخاب کردم.
از هیچ کس مشاوره نمیگیرم اما به همه مشاوره میدهم:
متأسفانه باید بگویم که در هیچ مرحلهای از زندگی برای کارهایی که انتخاب میکنم، با کسی مشورت نمیکنم و به نوعی فردی مستقل و خودرأی هستم. با این حال، معمولاً سعی میکنم در فعالیتهای دیگران نظر مشورتی بدهم. البته این ویژگی فقط هنگام انتخاب بازیگر و بقیه عوامل فیلم وجود دارد و بعد از آن، وقتی کار شروع میشود، از تمام پیشنهادها و ایدههای بازیگران و سایر همکاران تا حد امکان استفاده میکنم.
هرگز هم ناراحت نمیشوم اگر کسی در طول انجام کار نظر بدهد. چون در بیشتر مواقع، اتفاقات خوب در طی همین گفتوگوها و بحثها به وجود میآید. احتمال میدهم نیمی از موقعیتهای زیبای فیلم “خوابم میاد” فقط به خودم مربوط نباشد. چرا که در طول فیلمسازی دائماً نظرات مختلفی مطرح میشد و اگر تشخیص میدادم که ایدهای مناسب است، آن را به خوبی در کار جای میدادم.
علاقه رضا عطاران به موسیقی:
شاید برایتان جالب باشد که رضا عطاران، خواننده تیتراژ برخی از سریالها و فیلمهای معروفش هم بوده است. از جمله این آثار میتوان به سریالهای «کوچه اقاقیا»، «متهم گریخت»، «سه در چهار» و فیلمهای «ورود آقایان ممنوع» و «خروس جنگی» اشاره کرد.
فعالیت در زمینه خوانندگی، یکی دیگر از جنبههای هنری رضا عطاران است. اگر از طرفداران کارهای او باشید، حتما میدانید که او علاقه زیادی به موسیقی و آواز دارد. صدایش حال و هوای صمیمی و دلنشینی دارد که به راحتی میتوان با آن ارتباط گرفت و از شنیدنش لذت برد.
از او در مورد علاقهاش به موسیقی میپرسم که درجواب میگوید:
«کارهایی که در زمینه موسیقی انجام دادهام را نمیتوان به حساب دانش موسیقی من گذاشت، بلکه شاید میتوان علاقهام به موسیقی را دلیل این کارها دانست. در آن زمان که خواندهام، احساس کردهام. چیزی که قرار است خوانده شود، خیلی به درجه کیفی صدا و درست خواندن مرتبط نیست و بیشتر احساس است که باید برانگیخته شود. مثل سریال «متهم گریخت» که با آقای مدرس خواندیم و یا ترانه «کوچه اقاقیا»، که خودم خیلی آن را دوست دارم. شما وقتی این ترانهها را گوش میدهید، شاید صدای من خیلی فالش باشد، اما چون صمیمیت در کار دیده میشود، کسی احساس نمیکند که دارد صدای بدی میشنود.»
دوست داشتم در «درباره الی…» بازی کنم:
در گفتوگوهای مختلف همیشه صادقانه گفتهام که آرزو داشتم در فیلم «درباره الی…» ساخته اصغر فرهادی نقشی بازی کنم. همچنین، همیشه به بازیهای درخشان مرحوم خسرو شکیبایی غبطه میخورم. او به خاطر شخصیت بینظیر و خاصی که داشت، هنرمندی منحصربهفرد بود. من همیشه سعی میکنم در او و دیگران، جنبههای خوب و ویژگیهای مثبت را ببینم و از آنها الگوبرداری کنم تا بتوانم شبیه آنان باشم.
کودکی درس خوان، زرنگ و حرف شنو!!
پدر رضا با عباراتی دوست داشتنی و زیبا و مملو از شور و حرارت، در خصوص دوران تحصیل او چنین تعریف میکند:
رضا بسیار باهوش و با استعداد بود، در تمامی دورن تحصیل و مدرسه اش، یک بار ندیده ام که او در خانه درس بخواند و یا مشقی بنویسد، گاهی با عصبانیت به او می گفتم:
«پسرجان تو چه جوری فردا می تونی امتحان بدی وقتی هیچی درس نخوندی!»
در جوابم با خونسردی می گفت:
«بابا جان شما از من نمره خوب می خواهی و من برای شما نمره خوب می آورم، خدا را گواه می گیرم که هر سال هم شاگرد اول می شد و من را رو سفید می کرد.» (با خنده)
حیاط خانه را سینما کرده بود:
خواهر رضا عطاران تعریف میکرد که برادرش از همان کودکی، همراه دوستانش به هنر و بازیگری علاقه زیادی داشت. آنقدر که پدرشان فهمید نمیتواند او را از این راه منصرف کند. برای همین، یک پرده در حیاط خانه نصب کرد تا رضا بتواند در آنجا نمایشهایی اجرا کند. رضا و دوستانش که بچههای باهوشی بودند، با برنامهریزی و نقشهکشی، آن محل را به یک سینمای کوچک تبدیل کردند. رضا در آنجا برنامههایی از چارلی چاپلین نشان میداد. یکی از دوستانش هم مسئول فروش بلیت بود و از هر کس که برای دیدن نمایش به خانه آنها میآمد، دو تومان میگرفت تا به او بلیت بدهد! (با خنده) این خاطرات برای من و بقیه اعضای خانواده بسیار شیرین و جذاب بود، چون نشان میداد رضا چقدر به بازیگری علاقه دارد.
از پدر می ترسید:
در ادامه فاطمه خانوم، خواهر بزرگتر رضا عطاران نقل میکند: در هنگام غروب رضا در کنار دوستانش در کوچه منزل مان به بازی فوتبال مشغول می شد. یکی از روزها، پس از انجام بازی فوتبال به خانه برگشت که متوجه شدم یکی از پاهایش لنگ می زند. گویا که یکی از بچه های زورگوی محل خود را بر روی پای او انداخته بود و بدین ترتیب پای رضا دچار شکستگی شده بود. پس از گذشت سه روز که رضا قبول کرد به نزد دکتر برویم، در زمانی که دکتر از او سوال کرد که چرا زودتر به پزشک مراجعه نکرده است، پاسخ داد:
«آخه از پدرم می ترسم، می ترسیدم که دیگر نگذارد بازی کنم!!! (با خنده)»
یارو تو خجالت نمی کشی ؟!
پدرش نقل می کند نخستین اجرای تئاتری که رضا در آن نقشی را عهده دار بوده، موش عاشق نام داشت که در شهر مشهد به نمایش درآمد.
«وقتی نمایش را به همراه خواهرش دیدم به او گفتم یره (یارو) تو خجالت نمی کشی این همه دختر تو نمایش کم بود که عاشق موش شدی ؟! (با خنده)»
غذای مورد علاقه:
یکی از خواهر های رضا به نام فاطمه عطاران که دو سال از او بزرگتر بوده در مورد غذاهای مورد علاقه رضا چنین عنوان کرده است:
«رضا عاشق غذاهای سنتی است که بین این غذاها کوکوسبزی و قرمه سبزی را ترجیح می دهد. هر وقت مشهد می آید ما بسیج می شویم برای او آنچه که دوست دارد را فراهم کنیم رضا به دلیل شرایط کاری بیشتر با غذاهای بیرون سر و کار دارد به همین دلیل دیگر از فست فود خسته شده و می توانم بگویم تمایلی به اینگونه غذاها نیز ندارد!»
قدم زدن با رضا تو کوچه خیابان سخت است:
پدر رضا عطاران در نقل یکی از خاطرات خود تعریف می کند: سالها پیش که رضا به مشهد و منزل ما آمده و در کنار هم برای قدم زدن به بیرون رفتیم، لحظاتی نگذشته بود که مردم علاقمند و طرفدار او در اطرافش گرد آمدند. من هم خطاب به او گفتم:
«بابا جان من میرم تو هم وقتی آزاد شدی بیا!»
رضا همیشه با صبر و شکیبایی بسیار به اظهار لطف مردم و دوستدارانش پاسخ می دهد که این رفتار او در نظر مردم نیز بسیار مطلوب است.











































