بیوگرافی و زندگینامه پرویز پرستویی

بیوگرافی پرویز پرستویی

پرویز پرستویی، بازیگر معروف ایرانی، دوم تیرماه سال ۱۳۳۴ به دنیا آمد. او با دریافت چهار سیمرغ بلورین برای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم فجر، رکورددار کسب این جایزه در بین بازیگران مرد ایران است. همچنین، او موفق شده نشان درجه یک هنری را نیز دریافت کند.

منوی دسترسی سریع

**خلاصه‌ای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به مهم‌ترین رویدادهای زندگی می‌اندازیم.

**داستان زندگی**
این قسمت، داستان کامل زندگی از دوران کودکی تا به امروز را با جزئیات بیشتری روایت می‌کند.

**پیمان زناشویی**
در این بخش، ماجرای تشکیل خانواده، همسر و فرزندان شرح داده می‌شود.

**در فضای مجازی**
صفحات و کانال‌های رسمی برای ارتباط و دنبال کردن اخبار در پلتفرم‌های مختلف در اینجا معرفی شده‌اند.

**عمر هنری**
این بخش به فعالیت‌های حرفه‌ای و آثار هنری می‌پردازد و مراحل مختلف کار و پیشرفت در این زمینه را نشان می‌دهد.

**مجموعه آثار سینمایی**
لیست کامل فیلم‌ها، سریال‌ها و دیگر آثار تصویری که در آن‌ها حضور داشته‌ایم، در اینجا قابل مشاهده است.

**تقدیرها و موفقیت‌ها**
همه‌ی جایزه‌ها، نشان‌ها و افتخاراتی که در طول دوران فعالیت به دست آمده، در این بخش گردآوری شده است.

**گفت‌وگوها**
متن یا ویدئوهای مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهای انجام شده با رسانه‌های مختلف در اینجا قرار دارد.

عکس قدیمی پرویز پرستویی

خلاصه زندگینامه

نام: پرویز
نام خانوادگی: پرستویی
تاریخ تولد: دوم تیرماه ۱۳۳۴
محل تولد: روستای چالو، شهرستان کبودرآهنگ، استان همدان، ایران
تحصیلات: دارای مدرک دیپلم و کارشناسی در رشته‌های هنری
وضعیت تأهل: متأهل
فرزندان: یک پسر و یک دختر
شغل: بازیگری
سال‌های فعالیت: از سال ۱۳۴۸ تا امروز
همسر: نسترن پرستویی (ازدواج در سال ۱۳۶۰)

زندگینامه

زندگی شخصی و خانوادگی:

پرویز پرستویی، بازیگر سرشناس سینما، تئاتر و تلویزیون ایران، در دوم تیرماه سال ۱۳۳۴ در روستای چارلی از توابع شهرستان کبودرآهنگ در استان همدان چشم به جهان گشود. او پس از اتمام دوره دبیرستان و دریافت مدرک دیپلم، تحصیلات رسمی خود را به پایان رساند. همچنین موفق شد مدرک درجه سه هنری را که معادل مدرک لیسانس است از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کند. این هنرمند فعالیت هنری خود را از دنیای تئاتر شروع کرد و امروزه با بازی در فیلم‌های سینمایی به موفقیت و شهرت فراوانی دست یافته است.

نقل مکان به تهران:

این بازیگر در یک خانواده پنج نفری در روستای چارلی، از بخش‌های شهر کبوترآهنگ در استان همدان متولد شد. مادرش در خانه کار می‌کرد و پدرش به کشاورزی اشتغال داشت. وقتی پرویز پرستویی سه ساله شد، خانواده‌اش به تهران مهاجرت کردند. در ابتدا آن‌ها در تهران خانه‌ای اجاره کردند و سال‌های کودکی و نوجوانی این هنرمند در محله دروازه غار تهران در یک خانه استیجاری سپری شد. اما پس از مدتی، با پولی که مادرش طی سال‌های طولانی پس‌انداز کرده بود – مبلغ یازده هزار تومان – توانستند یک خانه دوطبقه با پنج اتاق در نزدیکی ترمینال جنوب تهران بخرند.

او سال‌های اولیه تحصیل خود را در مدرسه صادقیه اسلامی، واقع در کوچه گمرک، گذراند.

فعالیت در موسیقی:

این بازیگر علاوه بر فعالیت در سینما، در عرصه موسیقی نیز حضور دارد. از او قطعات دکلمه‌ای با نام‌های «نیستش» و «بابایی» منتشر شده است. در سال ۱۳۷۹، او به همراه ناصر عبداللهی، دکلمه «دوستت دارم» را اجرا کرد و پس از آن در سال ۱۳۸۶ با بیژن مفید در اثری به نام «بابایی» همکاری نمود. پرویز پرستویی در سال ۱۳۹۳ نیز آلبوم‌هایی با عنوان «من یک بازیگرم» و «من پرویز پرستویی» ارائه کرد. این آلبوم‌ها در واقع روایتگر زندگی‌نامه این هنرمند هستند که به صورت صوتی منتشر شده‌اند.

همبازی با پسرش:

در مجموعه «همگناه» که کارگردانی آن را مصطفی کیایی بر عهده داشت و در سال ۱۳۹۸ پخش شد، پرویز پرستویی در نقشی اصلی ظاهر شد. جالب اینجاست که پسر او در این سریال، نقش بهروز را که در واقع نشان‌دهنده دوران جوانی پدرش است، بازی کرد. این مجموعه از طریق شبکه نمایش خانگی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

خوانندگی با مطرب:

پرویز پرستویی در فیلم سینمایی “بادیگارد” به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا که در سال ۱۳۹۴ اکران شد، بازی درخشان و به‌یادماندنی‌ای ارائه کرد و مورد تحسین مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. سپس در سال ۱۳۹۸، با حضور در فیلم “مطرب” و بازی در نقش ابراهیم خوش‌لحن، یک بار دیگر توانایی هنری خود را به نمایش گذاشت.

این فیلم با فروش حدود ۵.۳۸ میلیارد تومان، در تاریخ سینمای ایران رکورددار شد و به پرفروش‌ترین فیلم تبدیل گشت. از صحنه‌های قابل توجه فیلم، خوانندگی پرویز پرستویی در کنار عایشه گل جوشن، بازیگر ترکی‌است که در خاطر تماشاگران ماندگار شده است.

از فوتبال تا تئاتر:

پرویز پرستویی در جوانی به فوتبال علاقه زیادی داشت و مدتی هم در پست دروازه‌بان برای تیم کارگران بازی کرد. بعد، وقتی ۱۶ ساله شد، در سال ۱۳۴۸ در کلاس‌های تئاتر مرکز رفاه نازی‌آباد نام‌نویسی کرد و آموزش بازیگری را شروع کرد.

ازدواج

پرویز پرستویی در ۲۶ سالگی، یعنی در سال ۱۳۶۰، با یکی از بستگان خود به نام نسترن پرستویی ازدواج کرد و زندگی جدیدی را شروع کرد. ثمره این پیوند، دو فرزند شد؛ یک دختر به نام سمیرا و یک پسر به نام بهروز.

تا به امروز، هیچ عکس یا تصویری از نسترن پرستویی، همسر این بازیگر، در فضای اینترنت منتشر نشده است.

پرویز پرستویی در شبکه های اجتماعی

اینستاگرام:

parvizparastouei@

زندگی هنری

پرویز پرستویی

پرویز پرستویی در جوانی علاقه زیادی به ورزش داشت و حتی در تیم فوتبال کارگران به عنوان دروازه‌بان بازی می‌کرد. بعد از آن، برای یادگیری تئاتر به مرکز رفاه نازی‌آباد رفت. او در سال ۱۳۶۰ و در ۲۶ سالگی، کارش را به عنوان منشی در دادگستری تهران شروع کرد. اما از آنجا که این شغل با روحیاتش جور درنمی‌آمد، پس از مدتی به اداره تئاتر رفت و در آنجا مشغول کار شد.

او حدود دو سال در دادگاه خانواده و هشت سال هم در دادگاه جنایی سابق کار کرد. مدتی پیش نیز فیلمی از او در فضای مجازی پخش شد که در آن در حال گفت‌وگوی تلفنی پرحاشیه با سید علیرضا قاسمی پطرودی، یکی از مسئولان مازندران، بود.

پرویز پرستویی در پاسخ به این ماجرا، خود را فردی هنری و دور از سیاست معرفی کرد که بیشتر به کارهای انسان‌دوستانه علاقه دارد. او با حضور در مناطق محروم و کمک به مردم در شرایط سخت، این حرف خود را ثابت کرده است. در نهایت، او از کار در محیط‌های غیرهنری کنار کشید و دوباره به دنیای تئاتر بازگشت.

ورود به عرصه تئاتر:

پرویز پرستویی در سال ۱۳۴۸ به گروه تئاتر بهرام بیضایی پیوست و در همان سال، اولین تجربهٔ بازی خود را در نمایش «ماجرای یک محل» کسب کرد. او در آن زمان تنها ۱۶ سال داشت و پس از آموختن اصول تئاتر به صورت حرفه‌ای، در مراکز فرهنگی مختلف از جمله مراکز رفاه، کاخ جوانان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به اجرای نمایش پرداخت.

در سال ۱۳۵۳ و در سن ۱۹ سالگی، از او دعوت شد تا در نمایش «دکه» بازی کند. یک سال بعد نیز با ایفای نقش در نمایش «تسلیم شدگان»، جایزهٔ کاخ جوانان را دریافت کرد.

پرویز پرستویی پس از سال‌ها فعالیت در عرصهٔ تئاتر، با بازی در نمایش «میلاد» در نقش یک دلال زمین، به چهره‌ای شناخته‌شده در میان جامعهٔ تئاتر تبدیل شد. همچنین در سال ۱۳۶۲ برای اولین بار در فیلم «دیار عاشقان» جلوی دوربین رفت و برای این نقش، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل را از دومین جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم فجر دریافت کرد.

آشنایی او با بهزاد فراهانی، هنرمند پیشکسوت، باعث شد تا به گروه هنری «کوچ» بپیوندد و تجربه‌های ارزشمندی در این زمینه به دست آورد.

در واقع، سال ۱۳۵۲ اوج فعالیت‌های هنری این بازیگر محسوب می‌شود. او در این سال در نمایش‌هایی مانند «چشم برابر چشم»، «شبی در حلبی آباد»، «پتک» و «خانه روشن» ایفای نقش کرد. در این میان، بازی او در نمایش پربینندهٔ «میلاد» در نقش دلال زمین، شهرت فراوانی برایش به ارمغان آورد.

سینما:

این بازیگر در سال ۱۳۷۶ با ایفای نقش حاج کاظم در فیلم آژانس شیشه‌ای، توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم فجر و همچنین دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم یوگسلاوی در سال ۲۰۰۰ میلادی را کسب کند. بازی او در فیلم مومیایی ۳ در سال ۱۳۷۸ نیز از نقش‌آفرینی‌های مهم او در آن دهه به شمار می‌رود.

در سال ۱۳۸۰، کارهای او با استقبال کمتری روبرو شد. حضور در فیلم «آب و آتش» که عملکرد موفقی نداشت و همچنین بازی در فیلم «تکه پاره شده موج مرده» با شخصیتی شبیه به نقش حاج کاظم، تا حدی از محبوبیت او کاست. اما در سال ۱۳۸۲، پرویز پرستویی دوباره توانست با هنرنمایی خود توجه همگان را جلب کند.

بازی درخشان او در نقش رضا مارمولک در فیلم «مارمولک» به کارگردانی کمال تبریزی، جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۲ و نیز تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد از هشتمین جشن خانه سینما در سال ۱۳۸۳ را برایش به ارمغان آورد. همچنین او بین سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ در فیلم‌های پربیننده و موفقی مانند «دوئل» (۱۳۸۲)، «بید مجنون» (۱۳۸۳) و «کافه ترانزیت» (۱۳۸۳) که یک اثر مشترک ایرانی، ترکی و فرانسوی بود، ظاهر شد.

پرویز پرستویی در ادامه، در سال‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ نیز دو سیمرغ بلورین دیگر از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد؛ یکی برای بازی در فیلم «بید مجنون» ساخته مجید مجیدی و دیگری برای فیلم «به نام پدر» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا. او سپس در دو فیلم «پاداش سکوت» و «کتاب قانون» ساخته مازیار میری همکاری کرد.

در سال ۱۳۸۷، او با بازی در فیلم «بیست» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم‌های هنری باتومی در سال ۲۰۰۹ را از آن خود کرد. همچنین ایفای نقش در فیلم «امروز» ساخته رضا میرکریمی در سال ۱۳۹۲، با تحسین فراوان روبرو شد و جوایز متعددی از جمله بهترین بازیگر مرد از جشنواره‌های سانفرانسیسکو (۲۰۱۴)، رباط (۲۰۱۴) و جیپور (۲۰۱۴) را برایش به همراه آورد.

بعد از ده سال، پرویز پرستویی بار دیگر در سال ۱۳۹۴ با ابراهیم حاتمی‌کیا در فیلم «بادیگارد» همکاری کرد و نقش حیدر ذبیحی را بازی نمود. او برای این نقش، چهارمین سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد خود را در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

تلویزیون:

با نگاهی به فعالیت‌های هنری پرویز پرستویی، می‌بینیم که او در انتخاب سریال‌های تلویزیونی بسیار سختگیر و با دقت عمل کرده است. اولین باری که در یک سریال تلویزیونی بازی کرد، به سال ۱۳۸۳ برمی‌گردد. او در فاصله سال‌های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹، در سه مجموعه به نام‌های امام علی، آوای فاخته و خاک سرخ در تلویزیون ظاهر شد. بعد از آن، در سال ۱۳۸۵ در سریال زیر تیغ و سپس در سال ۱۳۸۸ در آشپزباشی بازی کرد که هر کدام از این آثار، از کارهای به‌یادماندنی و مهم در تاریخ تلویزیون هستند.

در یک مصاحبه پرسر و صدا که پرویز پرستویی در شانزدهم دی‌ماه ۱۳۹۶ در برنامه زنده «سی و پنج» با فریدون جیرانی داشت، درباره موضوعات مختلف اجتماعی و اقتصادی کشور صحبت کرد. همچنین در مورد چند فیلم معروفی که در آن‌ها بازی کرده بود، مانند مارمولک، بادیگارد، آژانس شیشه‌ای و قاتل اهلی توضیحاتی ارائه داد. او در ادامه این گفت‌وگو، خود را «جانباز سینما» نامید و از سختی‌ها و دشواری‌های پیش روی بازیگران صحبت کرد.

مروری بر بهترین فیلم‌ ها:

بدون شک می‌توان گفت پرویز پرستویی یکی از شناخته‌شده‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین بازیگران سینمای ایران است. او با اجرای نقش‌های گیرا و به‌یادماندنی و نشان دادن شخصیت‌های گوناگون، توانست جایگاه ویژه‌ای در دل مردم و بینندگان پیدا کند. بازی در فیلم‌های پرشمار و موفقی که در کارنامه دارد، باعث شد نام او به عنوان یکی از ستاره‌های مطرح سینمای ایران ثبت شود. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به برخی از فیلم‌های مهم او که توانستند توجه تماشاگران زیادی را جلب کنند.

فیلم آژانس شیشه‌ای:

فیلم سینمایی «آژانس شیشه‌ای» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در سال ۱۳۷۶ ساخته شد. این فیلم داستان جانبازی به نام عباس را روایت می‌کند که برای نجات جان دوست مجروح خود، حاج کاظم (با بازی پرویز پرستویی)، به یک آژانس مسافرتی مراجعه می‌کند و افراد حاضر در آنجا را به گروگان می‌گیرد.

این اثر سینمایی با پرداختن به دشواری‌های انسانی و مسائل اجتماعی، از آثار مهم و به‌یادماندنی سینمای ایران به شمار می‌رود. پرویز پرستویی نیز برای بازی در این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

فیلم بادیگارد:

فیلم سینمایی «بادیگارد» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در سال ۱۳۹۴ ساخته شد. این فیلم داستان مردی به نام حیدر را روایت می‌کند که پرویز پرستویی نقش او را بازی می‌کند. شغل حیدر محافظت از افراد مهم است و در این مأموریت، باید از یک چهره سیاسی سرشناس محافظت کند. این فیلم با صحنه‌های پرهیجان و بازی درخشان پرستویی، به یکی از آثار موفق آن سال تبدیل شد. حضور پرستویی در این فیلم باعث شد تا توانایی‌ها و استعدادهای کم‌نظیرش در زمینه بازیگری بیش از پیش دیده شود.

فیلم لیلی با من است:

یک فیلم سینمایی دیگر با بازی پرویز پرستویی، “لیلی با من” نام دارد که در سال ۱۳۷۴ توسط کمال تبریزی ساخته شد.

داستان این فیلم درباره یک فیلمبردار به نام صادق است که پرویز پرستویی این نقش را بازی می‌کند. او به طور ناخواسته و در حالی که قصد داشت از حضور در جنگ فرار کند، خود را در خط مقدم می‌یابد و با اتفاق‌های مختلف جنگ روبرو می‌شود. این فیلم ترکیبی از طنز و احساس است و از شناخته‌شده‌ترین فیلم‌های جنگی ایران به شمار می‌رود. پرستویی در این فیلم بازی بسیار قدرتمند و به‌یادماندنی دارد.

فیلم مارمولک:

فیلم سینمایی «مارمولک» در سال ۱۳۸۲ توسط کمال تبریزی ساخته شد. در این فیلم، پرویز پرستویی در نقش اصلی ظاهر شد و شخصیتی به نام رضا مارمولک را بازی کرد. او یک دزد حرفه‌ای است که با پوشیدن لباس روحانی از زندان فرار می‌کند و سپس در روستایی دورافتاده و مرزی، خود را یک روحانی جا می‌زند و پنهان می‌شود. این فیلم با نگاه اجتماعی انتقادی و طنز هوشمندانه‌ای که داشت، مورد توجه بسیاری از تماشاگران قرار گرفت و در گیشه نیز موفقیت مالی چشمگیری به دست آورد.

فیلم دوئل:

فیلم سینمایی «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش، در سال ۱۳۸۲ ساخته شد. این فیلم داستان زندگی سربازی به نام زینال را روایت می‌کند که با بازی بهروز پرستویی نقش‌آفرینی کرده است. او پس از سال‌ها دوری به زادگاه خود بازمی‌گردد و با رازهای زیادی روبه‌رو می‌شود. از نکات برجسته این فیلم، صحنه‌های پرهیجان درگیری و جلوه‌های ویژه آن است که باعث شده در میان آثار جنگی سینمای ایران جایگاه ویژه‌ای پیدا کند. بازی درخشان پرویز پرستویی در این فیلم نیز با تحسین و تقدیر همراه بود.

فیلم روبان قرمز:

فیلم سینمایی “روبان قرمز” به کارگردانی ابراهیم حاتم‌کیا در سال ۱۳۷۷ ساخته شده است. این فیلم داستان سه نفر از مردم مناطق جنگی را روایت می‌کند که پس از پایان جنگ، تلاش می‌کنند خانه و زندگی خود را دوباره بسازند. در این راه با دشواری‌ها و چالش‌های بسیاری روبرو می‌شوند. پرویز پرستویی در نقش یکی از این سه شخصیت، بازی احساسی و تأثیرگذاری را ارائه داده است.

فیلم بیست:

یکی دیگر از کارهای سینمایی پرویز پرستویی، فیلم «بیست» است که در سال ۱۳۸۷ ساخته شد و کارگردانی آن را عبدالرضا کاهانی بر عهده داشت. داستان فیلم دربارهٔ مالک یک تالار پذیرایی به نام سلیمان است که پرویز پرستویی این نقش را بازی می‌کند. او تصمیم گرفته است تالار را تعطیل کند، اما کارکنان تالار با روش‌های مختلف سعی می‌کنند او را از این کار منصرف کنند. این فیلم بیشتر به موضوعات اجتماعی و روابط انسانی می‌پردازد و یکی از آثار برجسته و زیبای سینمای ایران محسوب می‌شود. بازی درخشان پرستویی در این فیلم نیز با تحسین منتقدان و تماشاگران روبرو شد.

فیلم دیوانه‌ای از قفس پرید:

در سال ۱۳۸۱، احمدرضا معتمدی فیلمی با عنوان “دیوانه‌ای از قفس پرید” ساخت و از پرویز پرستویی برای بازی در آن دعوت کرد. این فیلم داستان یک نویسنده را روایت می‌کند که نقش آن را پرستویی بازی می‌کند. او می‌کوشد کتاب خود را به پایان برساند، اما در این راه با دشواری‌ها و چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شود. این فیلم با صحنه‌های جذاب و داستان پرماجرایش، مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.

فیلم مومیایی ۳:

فیلم سینمایی “مومیایی ۳” ساخته محمدرضا هنرمند است که در سال ۱۳۷۸ تولید شد. این فیلم داستان یک مأمور پلیس به نام سلمان مشکینی را روایت می‌کند که تلاش می‌کند یک مومیایی را در تهران پیدا کند. پرویز پرستویی در نقش سروان مشکینی بازی می‌کند. این اثر در سبک کمدی و معمایی ساخته شده و یکی از فیلم‌های خنده‌دار و پرطرفدار سینمای ایران محسوب می‌شود که با استقبال خوبی از سوی مردم روبه‌رو شد.

فیلم خرس:

یکی دیگر از کارهای پرویز پرستویی، بازی در فیلم “خرس” به کارگردانی خسرو معصومی در سال ۱۳۹۰ است.
این فیلم داستان مردی به نام نورالدین را روایت می‌کند که پرویز پرستویی نقش او را بازی می‌کند. نورالدین پس از سال‌ها اسارت به کشورش بازمی‌گردد، اما با تغییرات بزرگی در زندگی خود روبرو می‌شود. این فیلم با نگاهی احساسی و بازی فوق‌العاده پرویز پرستویی، مورد استقبال زیادی از طرف تماشاگران قرار گرفت.
به طور کلی، این بازیگر با حضور در فیلم‌های مختلف، توانسته استعدادهای خود را در دنیای هنر نشان دهد و به محبوبیت زیادی در سینمای ایران برسد. او در نقش‌آفرینی شخصیت‌های گوناگون و پیچیده بسیار تواناست و همین موضوع باعث شده در میان بازیگران موفق و شناخته‌شده قرار بگیرد. تماشای فیلم‌های پرویز پرستویی برای همه مردم، با هر سلیقه و هر قشری، جذاب و دلچسب است.

فیلم شناسی

عکس زیبای پرویز پرستویی

فیلم های سینمایی:

فیلم سینمایی های پرویز پرستویی
سال عنوان کارگردان اکران نقش توضیح
۱۴۰۰ معجزه بناسان حبیب احمدزاده ۱۴۰۲
۱۳۹۹ بی‌همه‌چیز محسن قرائی ۱۵ دسامبر ۲۰۲۱ امیر
۱۳۹۷ مطرب مصطفی کیایی ۸ آبان ۱۳۹۸ ابراهیم خوش لحن
۱۳۹۷ آنجا همان ساعت سیروس الوند ۱۳۹۷
۱۳۹۶ لس آنجلس تهران تینا پاکروان ۱۸ مهر ۹۷ بهروز (موسیو ژان)
۱۳۹۵ خانه کاغذی مهدی صباغ‌زاده ۲۹ آذر ۹۶ امیرعلی ابراهیمی
۱۳۹۵ قاتل اهلی مسعود کیمیایی ۱ آذر ۹۶ دکتر جلال سروش
۱۳۹۴ بادیگارد ابراهیم حاتمی کیا ۲۶ اسفند ۹۴ حاج حیدر ذبیحی
۱۳۹۳ دو سهیلا گلستانی ۷ اسفند ۹۴ بهمن تهیه‌کننده
۱۳۹۳ بوفالو کاوه سجادی حسینی ۹ دی ۹۴ بهرام بوفالو
۱۳۹۲ امروز رضا میرکریمی ۱۳۹۲ یونس
۱۳۹۲ بیداری برای سه روز مسعود امینی تیرانی ۱۳ مهر ۹۲ پرویز پرستویی
۱۳۹۲ شب بیرون کاوه سجادی حسینی اسفند ۹۳
۱۳۹۱ مهمان داریم محمدمهدی عسگرپور آبان ۹۳ ابراهیم
۱۳۹۰ من و زیبا فریدون حسن‌پور موسی
۱۳۹۰ خرس خسرو معصومی نورالدین
۱۳۸۹ سیزده ۵۹ سامان سالور ۸ تیر ۹۰ سید جلال
۱۳۸۷ بیست عبدالرضا کاهانی فروردین ۸۸ آقای سلیمانی
۱۳۸۷ کتاب قانون مازیار میری ۱۳۸۷ مهندس رحمان توانا
۱۳۸۶ صد سال به این سال‌ها سامان مقدم
۱۳۸۵ پاداش سکوت مازیار میری ۱۳۸۵ اکبر منافی
۱۳۸۴ به نام پدر ابراهیم حاتمی‌کیا ۱۳۸۴ مهندس شفیعی
۱۳۸۳ بید مجنون مجید مجیدی یوسف
۱۳۸۳ کافه ترانزیت کامبوزیا پرتوی ۲۰۰۶ ناصر
۱۳۸۲ مارمولک کمال تبریزی ۲ اردیبهشت ۸۳ رضا مثقالی
۱۳۸۲ دوئل احمدرضا درویش ۲۰ آبان ۸۳
۱۳۸۱ بانوی من یدالله صمدی ۱۳۸۱
۱۳۸۱ دیوانه‌ای از قفس پرید احمدرضا معتمدی روزبه
۱۳۸۰ عزیزم من کوک نیستم محمدرضا هنرمند ۱۳۸۰ حمید افشاری
۱۳۷۹ آب و آتش فریدون جیرانی ۲۰ خرداد ۸۰ علی مشرقی
۱۳۷۹ موج مرده ابراهیم حاتمی کیا سردار مرتضی راشد
۱۳۷۸ عشق شیشه‌ای رضا حیدرنژاد ۱۳۷۸ جلال
۱۳۷۸ مومیایی ۳ محمدرضا هنرمند سروان قربانی
۱۳۷۸ شوخی همایون اسعدیان ۱۳۷۸ رضا فتحعلی
۱۳۷۷ روبان قرمز ابراهیم حاتمی‌کیا داوود
۱۳۷۶ مرد عوضی محمدرضا هنرمند داریوش جم
۱۳۷۶ آژانس شیشه‌ای ابراهیم حاتمی‌کیا ۱۳۷۶ حاج کاظم
۱۳۷۵ روانی داریوش فرهنگ ۲۲ مهر ۷۷ امیر
۱۳۷۵ مهر مادری کمال تبریزی
۱۳۷۴ لیلی با من است کمال تبریزی صادق مشکینی
۱۳۷۳ آدم‌برفی داود میرباقری ۱۳۷۶ جواد کولی
۱۳۷۰ مار مجید جوانمرد ۱۳۷۰
۱۳۶۹ حکایت آن مرد خوشبخت رضا حیدرنژاد
۱۳۶۶ شکار مجید جوانمرد احمد
۱۳۶۶ سازمان ۴ حسن جوانبخش حسین گلایل
۱۳۶۳ پیشتازان فتح ناصر مهدی‌پور
۱۳۶۲ دیار عاشقان حسن کاربخش ۱۳۶۲ علی

تهیه کنندگی:

مجموعه‌تهیه کنندگی های پرویز پرستویی
سال عنوان کارگردان اکران
۱۴۰۲ وقایع‌نگاری بخارا فرامرز اسدی
۱۳۹۲ شب بیرون کاوه سجادی حسینی اسفند ۹۳

مجموعه‌های تلویزیونی:

مجموعه‌ تلویزیونی های پرویز پرستویی
سال عنوان کارگردان نقش شبکه پخش‌کننده
۱۳۸۸ آشپزباشی محمدرضا هنرمند اکبر عالی مقام شبکه ۱
۱۳۸۵ زیر تیغ محمدرضا هنرمند محمود فروغی شبکه ۱
۱۳۷۹–۱۳۸۱ خاک سرخ ابراهیم حاتمی‌کیا ایرج محجوب شبکه ۱
۱۳۷۶ زیر چتر خورشید بهمن زرین‌پور شبکه ۲
۱۳۷۵ آوای فاخته بهمن زرین‌پور شبکه ۱
۱۳۷۵–۱۳۷۰ امام علی داوود میرباقری محمد بن ابوبکر شبکه ۱
۱۳۷۱–۱۳۷۲ آپارتمان اصغر هاشمی شبکه ۱
۱۳۶۷–۱۳۶۹ رعنا داوود میرباقری شبکه ۱
۱۳۶۷ زندگی و جنگ احمد نجیب‌زاده نویسنده: احمد بهبهانی
۱۳۶۳ طالب عبدالرضا اکبری شبکه ۱

نمایش خانگی:

مجموعه نمایش خانگی پرویز پرستویی
سال عنوان کارگردان سمت نقش
۱۳۹۸ هم‌گناه مصطفی کیایی بازیگر فریبرز صبوری
۱۴۰۰ آنها میلاد جرموز و مهدی آقاجانی تهیه‌کننده

مستند:

مستند پرویز پرستویی
سال عنوان کارگردان / تهیه‌کننده
۱۴۰۲ وقایع‌نگاری بخارا فرامرز اسدی
۱۳۹۴ من ناصر حجازی هستم… امیر رفیعی
۱۳۹۴ حاج کاظم مسعود نجفی

تئاترهای تلویزیونی:

تئاترهای تلویزیونی پرویز پرستویی
نام نمایش کارگردان / نویسنده
آرایشگر کار گروهی اجرا در دبیرستان‌ها
فنز محمد رحمانیان
وصیت‌نامه جامی
سرنوشت پس از مرگ
بازتابی از زندگی سلمان
شل و کور
ماجرای یک محل پرویز احمدی‌نژاد
توکانی در قفس نیما یوشیج
خانه بارانی
چشم در برابر چشم علاءالدین رحیمی
مرد متوسط و تله
رول ایرج کمانی
دکه
خانه روشن غلامحسین ساعدی
جان نثار بیژن مفید
تسلیم شدگان نادر ابراهیمی
میلاد علاءالدین رحیمی
مهتابی برای محرومین یوجین اونیل
آن سوی تسلیم نادر ابراهیمی
صبح طلوع می‌کند ابراهیم مکی
خون می‌خواهم خون آنتون چخوف
غربت امیر مهاجر
کوچ بهزاد فراهانی
عروس بهزاد فراهانی
شبی در حلبی‌آباد بهزاد فراهانی
پتک بهزاد فراهانی
سنگر بهزاد فراهانی
مریم و مرداویج بهزاد فراهانی
تنبور نواز هادی مرزبان
بلبل سرگشته علی نصیریان
معدن
آتش افروزان
معرکه در معرکه
عشق‌آباد داود میرباقری
کتل خاکی

مشاور هنری:

مشاور هنری پرویز پرستویی
سال نام اثر
۱۳۸۴ شاعر زباله‌ها

فیلم‌های کوتاه:

فیلم‌های کوتاه پرویز پرستویی
سال نام اثر کارگردان
۱۳۵۴ سیدعبدالله عبدالله باکیده
۱۳۵۵ چنگال اسدالله نیک‌نژاد
۱۳۷۸ مجال انسیه شاه‌حسینی

آلبوم های موسیقی:

آلبوم های موسیقی پرویز پرستویی
سال نام اثر توضیحات
۱۳۹۳ من یک بازیگرم – من پرویز پرستویی
۱۳۸۶ بابایی به همراه بیژن مفید
۱۳۷۹ دوستت دارم به همراه ناصر عبداللهی
۱۳۷۹ عشق است خوانندگان مشترک

دکلمه ها:

دکلمه های پرویز پرستویی
سال نام اثر توضیحات
۱۳۹۶ من تهرونمو می‌خوام خواننده
من پرویز پرستویی کارن همایون‌فر
بی بی جان رسول نجفیان
نیستش
عشق است دارینوش
دوستت دارم دارینوش
بابایی دارینوش
سلام، خداحافظ دارینوش

صداپیشگی:

صداپیشگی پرویز پرستویی
سال اثر توضیحات
۱۳۹۹ عبور از خط قرمز گویندگی کتاب صوتی به نویسندگی علی دیزایی از انتشارات صوتی رادیو گوشه
۱۳۹۸ آزادراه گویندگی مستند به کارگردانی محسن خان‌جهانی‌اصل
۱۳۹۸ آخرین داستان گویندگی نقش‌های «ارشیا» و «طهمورث» در انیمیشن به کارگردانی اشکان رهگذر
۱۳۹۷ جهان پهلوان تختی گویندگی مستند ساخته علی شاه‌محمدی
۱۳۹۴ من ناصر حجازی هستم راوی بخش سوم مستند به کارگردانی نیما طباطبایی
۱۳۹۳ من پرویز پرستویی گویندگی و دکلمه مجموعه صوتی به تهیه‌کنندگی علیرضا عزیزی
۱۳۹۳ شیر ایرانی گویندگی مستند به کارگردانی مانی میرصادقی
۱۳۹۰ موج زنده گویندگی مستند به کارگردانی حبیب احمدزاده در سیمافیلم
۱۳۸۵ حیات وحش ایران گویندگی مستند به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مانی میرصادقی

جوایز و افتخارات

داخلی:

جشنوارهٔ فیلم فجر:

جشنوارهٔ فیلم فجر پرویز پرستویی
سال فیلم رده نتیجه
۱۳۹۹ بی‌همه‌چیز بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۹۴ بادیگارد بهترین بازیگر نقش اول مرد برنده
۱۳۹۲ امروز بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۹ سیزده ۵۹ بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۷ بیست بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۴ به نام پدر بهترین بازیگر نقش اول مرد برنده
۱۳۸۳ بید مجنون بهترین بازیگر نقش اول مرد برنده
۱۳۸۲ مارمولک بهترین بازیگر نقش اول مرد مساوی سیمرغ بلورین ویژهٔ هیئت داوران
۱۳۸۱ دیوانه‌ای از قفس پرید بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۷۸ مومیایی ۳ بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۷۶ آژانس شیشه‌ای بهترین بازیگر نقش اول مرد برنده
۱۳۷۴ لیلی با من است بهترین بازیگر نقش اول مرد دیپلم افتخار
۱۳۶۲ دیار عاشقان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برنده

جشن سینمای ایران:

جشن سینمای ایران پرویز پرستویی
سال فیلم رده نتیجه
۱۳۸۷ کتاب قانون بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۵ به نام پدر بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۴ بید مجنون بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۳ مارمولک بهترین بازیگر نقش اول مرد برنده
۱۳۸۰ موج مرده بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۷۸ شوخی بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۷۷ آژانس شیشه‌ای، روانی و مرد عوضی بهترین بازیگر نقش اول مرد برنده

جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران:

جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران پرویز پرستویی
سال فیلم رده نتیجه
۱۳۹۵ بادیگارد بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۹۳ میهمان داریم بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۹۰ سیزده ۵۹ بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۸ بیست بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد
۱۳۸۷ بازیگران برگزیدهٔ سی سال سینمای بعد از انقلاب ایران برنده

جشن دنیای تصویر:

جشن دنیای تصویر پرویز پرستویی
سال فیلم رده نتیجه
۱۳۸۸ پاداش سکوت بهترین بازیگر مرد سینما نامزد
۱۳۸۵ بید مجنون بهترین بازیگر مرد سینما برنده
۱۳۸۴ مارمولک بهترین بازیگر مرد سینما برنده
۱۳۸۱ عزیزم من کوک نیستم بهترین بازیگر مرد سینما برنده
۱۳۸۰ موج مرده بهترین بازیگر مرد سینما نامزد
۱۳۷۹ مومیایی ۳ بهترین بازیگر مرد سینما نامزد
۱۳۷۹ یکی از بیست بازیگر برگزیدهٔ بیست سال سینمای بعد از انقلاب ایران برنده
۱۳۷۸ روبان قرمز بهترین بازیگر مرد سینما نامزد
۱۳۷۷ آژانس شیشه‌ای بهترین بازیگر مرد سینما برنده

جشنواره فیلم دفاع مقدس:

جشنواره فیلم دفاع مقدس پرویز پرستویی
سال فیلم رده نتیجه
۱۳۷۷ آژانس شیشه‌ای بهترین بازیگر نقش اول مرد برنده
۱۳۷۵ لیلی با من است بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد

بین‌المللی:

جوایز بین المللی پرویز پرستویی
سال فیلم رده نتیجه
۲۰۰۴ مارمولک بهترین بازیگر مرد برنده

دیگر جایزه‌ها:

جوایز و افتخارات پرویز پرستویی
سال عنوان جایزه اثر / موضوع
۱۳۵۳ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از کاخ‌های جوانان نمایش دکه
۱۳۷۸ تندیس بهترین بازیگر کمدی از جشنواره شهرکرد فیلم‌های مرد عوضی و آدم‌برفی
۱۳۸۴ تندیس و دیپلم افتخار بهترین بازیگر از نگاه منتقدین تئاتر نمایش فنز
۱۳۹۱ تندیس حقوق بشر از کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری کرمانشاه

مصاحبه

پرویز پرستویی در سکانس فیلمبرداری

نخستین فرد مشهوری که از نزدیک دیدید چه کسی بود و وقتی او را دیدید چه احساسی داشتید؟

بدون زیاده‌روی سخن بگویم، نخستین شخص پرویز فنی‌زاده بود. از آنجا که در آن دوران من از هواداران او بودم، این موضوع احساس خوبی را در من ایجاد کرد. این موضوع مربوط به دهه ۴۰ است. محلی در خیابان منوچهری وجود داشت که به ارباب جمشید معروف بود.‌در آنجا بسیاری از دست‌اندرکاران استودیو و بازیگران دور هم جمع می‌شدند. جایی هم به نام اداره تئاتر وجود داشت که سال‌ها بعد به عنوان کارمند در آنجا مشغول به کار شده و سپس بازنشسته شدم. اولین بار در همان جا با فنی‌زاده روبرو شدم که به شدت برایم جالب بود فاصله خیلی کمی با او دارم. چرا که به شدت به سبک بازیگری او علاقمند بودم.‌

اولین فیلمی که در سینما دیدید چه بود؟

به یاد دارم برای نخستین بار در سینما به تماشای فیلم ریکادو رفتم.‌ هرچند کارگردان این فیلم در خاطرم نیست، ولی بازیگرانش شامل سپهرنیا و گرشا متوسلانی بودند. این موضوع اولین بار بود که من به این پلاکارد و پرده علاقمند شدم که جریانش چیست و اگر درست در خاطرم باشد به شکل نیمه رنگی نگاشته شده بود. جریان تماشای فیلم توسط من شباهت زیادی به قصه سینما پارادیزو دارد.

در آن دوران چگونه هدف و برنامه خودتان را برای بازیگر شدن به پدر و مادرتان اعلام کردید؟

در این باره من هیچ حرفی به خانواده‌ام نزده و به مدت ده سال به صورت پنهانی در تئاتر فعالیت کردم. این موضوع در شرایطی بود که جوایزی را دریافت کرده، ولی چون در میان اعضای خانواده کسی از این موضوع خبر نداشت، جایزه را به منزل نمی‌آوردم. در آن دوران می‌توانستم ادعا کنم که به باشگاه رفته و به ورزش کشتی می‌پردازم. چرا که دقیقاً این موضوع نیز از کارهای من بود، ولی قادر نبودم فعالیت خود را در تئاتر اعلام کنم. چرا که در آن زمان تئاتر به منزله درآوردن ادا و شکلک تلقی می‌شد. نه فقط خانواده من بلکه تمامی خانواده‌ها تصور می‌کردند، چنانچه فرزندانشان در این مسیر قرار گیرند سرانجام به عنوان مطرب در مجالس عروسی حضور می‌یابند. چرا که همه پدر مادرها در این امید و آرزو بودند، فرزندی که از آنها متولد شده و نسلشان را ادامه می‌دهد، کمک زندگی و عصای دست شان باشد.

فراموش نمی‌کنم در سال ۱۳۵۶ نمایشی به نام میلاد را در تالار مولوی برگزار کردیم. با وجودی که داستان این نمایش فئودالیسم بود، ولی شیوه آن به صورت داستانی و تعزیه انجام می شد. از آنجا که این نمایش سبک تعزیه داشت جرات پیدا کردم که پدر مادرم را برای دیدن آن دعوت کنم. چرا که آنها کاملاً نسبت به روضه و تعزیه آشنا بودند.‌ هر چند که آشنایی آنها در این حوزه کاملاً بصری بوده و تخصص نداشتند. چرا که والدینم از دوران کودکی با این دست از روضه و تعزیه‌ها رشد کرده و این موضوع در راستای اعتقادات دینی و باورهای مذهبیشان بوده است. در آنجا تا حدودی موفق شدم کمی به آنها ابراز کنم که من در این موضوع فعالیت می‌کنم. همین موضوع که پدر و مادرم از محله ما راه افتاده و در دانشگاه تهران و تالار مولوی حضور یافته و جمع کثیری از مردم را برای تماشای این کار نگریستند، قدم خیلی بزرگی محسوب می‌شود. این موضوع در خانواده‌ها به راحتی زمانه فعلی نبود.

چند سالی که من در موسسه کارنامه مشغول به کار بودم، در برخی اوقات از دفتر خارج شده و اتومبیل بچه‌ها را مشاهده می‌کردم که پایین‌ترین آنها از ۲۰۶ شروع می‌شد.‌ این موضوع باعث رنجش و ناراحتی من نمی‌شد، بلکه احساس خوشایندی داشته و خطاب به آنها توصیه می‌کردم حتماً به دست پدر و مادرتان بوسه بزنید و لذت ببرید و خدا را شکر کنید در دوره‌ای از روزگار تصمیم به ورود به عرصه بازیگری گرفتید که حتی اتومبیل زیر پایتان را نیز برایتان فراهم می‌کنند. این در شرایطی است که لازم است من از منطقه ترمینال جنوب تا دوراهی یوسف آباد با پای پیاده طی کنم تا به گروه نمایش پیوسته و نمایشی را در آنجا تمرین کنم.

در منطقه یوسف آباد بنایی به اسم واحد نمایش وجود داشت که ریاست آن را آقای رشیدی عهده‌دار بود. در آن دوران می‌بایست من از ترمینال جنوب تا دوراهی یوسف آباد با پای پیاده می آمدم. چرا که حتی هزینه پرداخت پول بلیط شرکت واحد را نیز در اختیار نداشتم. در هنگام بازگشت از تمرین تئاتر برای آنکه سایر دوستان متوجه نشوند من پولی در بساط ندارم، شرط می‌بستیم که شما با استفاده از اتوبوس دو طبقه تا میدان راه آهن رفته و ما پیاده حرکت می‌کنیم تا ببینیم کدام یک زودتر می‌رسیم؟ در میدان راه آهن من به مدت ۵ دقیقه توقف می‌کردم که تازه اتوبوس آنها از راه برسد.

اولین بار که توسط پدر و مادرتان برای بازیگری تحسین شدید چه زمانی بود؟

بهترینش همان زمان بود که برای دیدن تعزیه آمدند. ولی باز همچنان در شک و تردید بودند. چرا که دیدگاه خانواده‌ها به این صورت بود برای نمونه پسر فلان خانواده به سر کار رفته و هم اکنون به عنوان گروهبان فعالیت می‌کند و یا اینکه در نظام، ارتش و نیروی هوایی ملحق شده است. از این رو لازم بود پس از پایان یافتن دوره راهنمایی و دریافت مدرک سیکل، مشغول به کار شده و به دنبال اداره تحصیل نباشیم. این موضوع سبب شد به اداره دادگستری وارد شوم تا در عین حال که شغلی در اختیار داشته و تا حدودی خاطره خانواده‌ام آسوده شود، در عین حال به بازیگری نیز می‌پرداختم. نخستین بار نیز پس از ایفای نقش در فیلم دیار عاشقان که منجر به کسب جایزه شد، به شهرت رسیدم.

کار کردن در شعبه ۱۴۷ کیفری که در آنجا منشی بودید و همزمان بازی کردن در سینما! این تضاد چگونه با روحیه تان جور درمی آمد؟ در حالی که شما شخصیتی احساساتی به نظر می رسید…

من کاملاً شخصیت عاطفی دارم. ولی تصور می‌کنم قرار گرفتن در این مسیر باعث شد وجودم آب دیده شده و مقاومت بیشتری پیدا کنم. برخلاف احساساتم، همواره سعی می‌کردم خودم را در شرایط نامطلوب قرار دهم.‌ از این رو روزهای دوشنبه که در شعبه ۱۴۷ داشتیم، بر روی خودم لقب فیلم سینمایی گذاشته بودم. چرا که در حقیقت شباهت زیادی به سینما داشت. هرچند ناراحتی موانع، غصه و رنج‌ها در این میان مطرح بود، ولی من در این حرفه حضور داشته و بسیاری از اموراتم را در آن هنگام سر و سامان می‌دادم. برای مثال آثاری همچون دیار عاشقان، پیشتازان فتح، سازمان ۴، شکار، حکایت آن مرد خوشبخت، امام علی (ع) و رعنا را زمانی کار کردم که در دادگستری مشغول به کار بودم.

ممکن است لغت سنگینی باشد، ولی ادعا می‌کنم دیدگاه من به جهان از همان جا آغاز شد.‌ مگر داستان‌های زندگی‌هایمان در چه موضوعاتی است؟ توجهی به برخی از موضوعات تکراری ندارم که مملو از دروغ، خیانت و چالش‌هایی این گونه است. طبق آمارهای موجود، روزانه ۲۰ هزار نفر از مردم در سالن‌های دادگستری در آمد و شد بودند که یا در جایگاه شاکی بودند و یا متهم. همه آنها از ناملایمات آزرده بوده و همگی داستان‌های متفاوتی از یکدیگر داشتند. تا چه اندازه لازم بود من به مطالعه بپردازم تا به این موضوعات دست یابم! زاویه دید من در آنجا این گونه بود. در غیر این صورت حتی به اندازه دو دقیقه نیز نمی‌توانستم در آنجا بند شوم.

آخرین بار که به کودک درون تان سر زدید کی بوده است؟

کودک درونم همواره و هر لحظه در کنارم هست. شخصیت جداگانه‌ای نیست که از من فاصله بگیرد.

دوستش دارید؟

بسیار به او علاقمندم و حتی برخی مواقع برایش ناراحت می‌شوم. یک بار در هنگام نقل مکان و اسباب کشی، عکسی از سال‌های کودکی‌ام به دستم رسید.‌ من از دوران بچگی بیشتر از دو عکس ندارم. ولی هم اکنون دو فرزندم و نوه‌ام نیز به راحتی در موبایل صاحب صدها عکس هستند.‌ یکی از عکس‌ها در چهارراه مولوی گرفته شده است. همان‌ها که عکس فوری بوده و همان لحظه تحویل می‌دهند و به صورت دوره گرد کنار خیابان می‌نشینند. دومین عکسم نیز مربوط به مدرسه بوده و در عکاسی از من گرفته شد.

زمانی که بر حسب تصادف عکسی از دوران کودکی ام را دیدم، به سرعت با گوشی همراهم از آن عکس گرفتم. به همین دلیل پس از آنکه دوران زندگی پرویز پرستویی از سال‌های کودکی و مهاجرت از روستا به شهر را شروع به خواندن کردم، از صمیم قلب برایش احساس دلسوزی داشتم و این موضوع اصلاً نقل تکبر، احساس غرور و خودپسندی نیست و جای پز دادن ندارد. متوجه شدم تا چه اندازه پرویز پرستویی را در شرایط سخت و نابهنجار قرار داده و به او ظلم کردم. زمانی که رویدادهای زندگیم را در ذهن می‌گذرانم، تصور می‌کنم واقعاً در حق کودک درونم اجحاف کرده و به او آزار رساندم.

اینستاگرام تان فضای جالبی دارد، انگار شما مدام در حال روایت هستید…

بسیاری از افراد فکر می‌کنند همه مطالبی که در اینستاگرام از سوی من به اشتراک گذاشته می‌شوند، توسط خودم نگاشته شده است. ولی بسیاری از این دلنوشته‌ها متونی هستند که به مطالعه آنها پرداخته و به دلیل جذابیت ترجیح می‌دهم آنها را به دیگران منعکس کنم. بسیار علاقه داشتم فرصتی مهیا شود تا آشکار کنم بعضی از نوشته‌هایی که در صفحه اینستاگرام منتشر می‌کنم و یا حتی در بسیاری از جراید و سایت‌ها آن را به من نسبت می‌دهند، اثر و نوشته من نیست.

عده‌ای از افراد به من اعتراض می‌کنند که شما شبکه اینستاگرام را با جای دیگری اشتباه گرفته‌ای و صفحه شخصی عکسی از خودت درج ولی من در قید و بند این برنامه‌ها نیستم. تمایل دارم زمانی که مطلبی را خوانده و احساس رویکرد خوبی را از آن دریافت می‌کنم، متناسب با شرایط افراد، آن را مجدداً به اشتراک بگذارم.

کارگری:

در سال‌های نوجوانی برای آنکه بتوانم خرج زندگیم را درآوردم، ناچار شدم در شغل‌های متعددی کارگری کنم. در نزدیکی محل زندگی ما در حال احداث یک ساختمان مخابرات بودند که ما از کارگران آنجا بوده و آرماتور می‌بستیم.‌

روزها مشغول به کار بوده و یعد از ظهر به تمرین تئاتر می‌رسیدم.

تئاتر قاچاقی و دادگستری:

به مدت ده سال بدون اینکه هیچ یک از اعضای خانواده‌ام اطلاع داشته باشند، در عرصه تئاتر فعالیت می‌کردم. همچنین زمانی که جایزه‌ای کسب می‌کردم قادر نبودم آن را به منزل بیاورم. لذا مدت زیادی بازیگری من به صورت مخفیانه بود.‌

زمانی که در سن ۲۶ سالگی بودم، در سال ۱۳۶۰ در جایگاه منشی دادگستری مشغول به کار شدم. ولی پس از چند سال جهت پرداختن به تئاتر از این شغل بیرون آمدم.‌

مرگم را هم تلویزیون پخش نکند:

همان گونه که یکی از هنرمندان نام آور و پیشکسوت عزیزمان همچون ناصر ملک مطیعی را به عرصه تلویزیون برده و برنامه‌ای را از او ضبط کردند، ولی مجوزی برای پخش آن صادر نشد.

همانطور که مرحوم ناصر چشم آذر دعوت به حضور در تلویزیون شده ولی اجازه ورود ندادند، به همان شکل که مانع رفتن همکارمان جعفر پناهی  به جشنواره کن شدند،

همانگونه که مجوز بازگشت بهروز وثوقی را به وطن و خانه خودش را نمی‌دهند، من نیز قصد ندارم به هیچ وجه پایم را در تلویزیون بگذارم. به صراحت اعلام می‌کنم حتی خبر مرگم نیز در تلویزیون مطرح نشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن