معنی ضرب المثل ” آب پاکی روی دست کسی ریختن “

وقتی می‌گوییم “آب پاکی روی دست کسی ریختن”، یعنی می‌خواهیم به طور صادقانه و واضح به او بگوییم که دیگر نمی‌توانیم کاری برایش انجام دهیم یا قصد همکاری با او را نداریم. این کار معمولاً برای پایان دادن به یک رابطه، همکاری یا انتظار طرف مقابل انجام می‌شود.

این ضرب‌المثل در موقعیت‌های مختلفی به کار می‌رود. مثلاً وقتی کسی از ما درخواست نامعقولی دارد و ما با گفتن حقیقت، خود را از زیر بار آن شانه خالی می‌کنیم. یا زمانی که می‌خواهیم به کسی بفهمانیم دیگر نمی‌توانیم با او معامله یا همکاری داشته باشیم. حتی گاهی برای قطع امید کسی از چیزی استفاده می‌شود تا او با واقعیت روبه‌رو شود.

ریشه این اصطلاح به آیین‌های قدیمی برمی‌گردد. در گذشته، وقتی معامله‌ای به پایان می‌رسید، طرفین با ریختن آب پاک روی دست‌های یکدیگر، پایان قرارداد را نشان می‌دادند. این کار نماد پاک کردن گذشته و روشن کردن وضعیت بود. در برخی مناطق نیز وقتی مهمانی می‌خواست خانه را ترک کند، برایش آب پاک می‌آوردند تا دست‌هایش را بشوید که این هم نشانه پایان مهمانی بود.

به طور کلی، این ضرب‌المثل بیانگر صراحت، قطعیت و روشن کردن وضعیت برای طرف مقابل است.

آب پاکی روی دست کسی ریختن

در این بخش به توضیح و مفهوم این ضرب‌المثل ایرانی می‌پردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.

معنی ضرب المثل آب پاکی روی دست کسی ریختن چیست؟

وقتی ما به کسی با صراحت و روشنی می‌گوییم که به آرزویش نخواهد رسید و او را از ادامه دادن راهش منصرف می‌کنیم، در واقع “آب پاکی را روی دستش ریخته‌ایم”.
این کار معمولاً به شکلی روشن و بدون هیچ گونه ابهامی انجام می‌شود تا طرف مقابل کاملاً متوجه شود که به خواسته‌اش نمی‌رسد و دیگر برای آن تلاش نکند.
در این ضرب‌المثل، آب پاکی نماد حقیقتِ روشن اما تلخی است که وقتی به فرد گفته می‌شود، مانند آبی است که روی دستش می‌ریزند و تمام امیدها و رویاهایش را از بین می‌برد.

مثال‌ها:

♦ پس از سال‌ها کوشش برای به دست آوردن دلش، در نهایت حقیقت را به من گفت و روشن کرد که هیچ احساسی نسبت به من ندارد.

♦ وقتی به او گفتم که قادر نیستم در انجام پروژه همراهی‌اش کنم، گویی واقعیت را به طور کامل به او فهماندم و او هم ناامید شد.

♦ بعد از ماه‌ها انتظار برای دریافت ویزا، سفارت با پاسخ منفی، تکلیف مرا مشخص کرد و درخواستم را نپذیرفت.

♦ وقتی شنیدم در مصاحبهٔ شغلی پذیرفته نشده‌ام، حس کردم همه چیز تمام شد و دیگر هیچ امیدی باقی نمانده.

مثال قرآنی: در داستان حضرت یوسف و زلیخا، وقتی زلیخا به یوسف پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای می‌دهد، یوسف با قاطعیت او را رد می‌کند و در واقع آبِ پاکی را روی دست او می‌ریزد.

ضرب المثل با آب 🌊
اختصاصی-آرین لوتوس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن