معنی ضرب المثل ” از تو حرکت از خدا برکت ” + داستان

در مورد مفهوم و داستان پشت این ضرب المثل معروف: “از تو حرکت، از خدا برکت” بیشتر بدانیم! 🚶‍♀️

این ضرب المثل زیبا به ما یادآوری می‌کند که موفقیت و پیشرفت، از دو بخش تشکیل شده است: بخشی که به خود ما مربوط می‌شود و بخشی که به لطف و کمک خداوند مربوط است.

معنای اصلی این سخن این است که ما باید ابتدا خودمان دست به کار شویم و برای رسیدن به خواسته‌هایمان تلاش کنیم. وقتی ما اولین قدم را برمی‌داریم و شروع به حرکت می‌کنیم، آنگاه خداوند نیز برکت و کمک خود را شامل حال ما می‌کند و راه را برایمان هموارتر می‌سازد.

این مثل به ما می‌گوید که نباید فقط بنشینیم و آرزو کنیم یا منتظر معجزه باشیم. بلکه باید ابتدا خودمان اقدام کنیم و سپس شاهد یاری خدا در زندگی خود باشیم. همان‌طور که کشاورز ابتدا باید بذر بکارد و سپس منتظر باران رحمت خدا باشد.

در این نوشته، به بررسی معنای ضرب‌المثل ایرانی «از تو حرکت، از خدا برکت» از کتاب نگارش کلاس ششم می‌پردازیم و داستان کوتاهی مرتبط با آن را نیز با هم مرور خواهیم کرد. امیدواریم این مطلب برایتان مفید و جذاب باشد.

معانی ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت

1- وقتی انسان در زندگی تلاش می‌کند، خداوند نیز موفقیت را به او عطا می‌کند و او را به خواسته‌هایش می‌رساند.
2- اگر در زندگی کوشا باشید، زحمت‌هایتان بی‌پاسخ نمی‌ماند و در نهایت به هدف خود دست پیدا خواهید کرد.
3- هرکس به اندازه تلاش و کوشش خود و با بهره‌گیری از خرد، هوش و توانایی‌هایش، روزی خود را به دست می‌آورد و این تلاش باعث می‌شود خداوند نیز روزی و موفقیت او را بیشتر کند.
4- “از تو حرکت، از خدا برکت” به این معناست که تنبلی و بی‌عملی به جایی نمی‌رسد و نباید انتظار داشت بدون هیچ تلاشی، تنها با دعا و درخواست از خدا، روزی و موفقیت به دست آید.
5- میزان رزق و روزی هر فرد، وابسته به کار و تلاش اوست. سعی، پشتکار، فداکاری و تلاش مثبت، یا برعکس، تنبلی، سستی و خست، نقش مهمی در افزایش یا کاهش روزی انسان‌ها دارند.

این ضرب‌المثل در چه موقعیتی استفاده می‌شود؟
این جمله زمانی به کار می‌رود که می‌خواهیم کسی را به کوشش و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال راهنمایی کنیم. همچنین به ما یادآوری می‌کند که اگر искренانه تلاش کنی و از خدا یاری بخواهی، او برکت و نیکی را در زندگی و کارت جاری می‌سازد.

از خودت شروع کن، برکت از خداست.

به انگلیسی:
God helps those who help themselves

 داستان در مورد ضرب المثل

روزی روزگاری، مرد سالخورده‌ای زندگی می‌کرد که خیلی ساده‌دل بود. او شنیده بود که خداوند روزی‌دهنده است و با خودش فکر کرد که اگر در مسجد بنشیند و فقط عبادت کند، خدا روزی‌اش را می‌رساند. پس یک روز صبح زود به مسجد رفت و به راز و نیاز پرداخت.

وقتی ظهر شد، از خدا غذا خواست، اما چیزی نرسید. باز هم به دعا ادامه داد و هنگام عصر دوباره درخواست غذای خوبی کرد، اما باز هم چیزی عایدش نشد. پیرمرد، گرسنه و ناراحت، در گوشه‌ای از مسجد چمباتمه زد و منتظر ماند.

ساعتی بعد، مردی وارد مسجد شد. پس از نماز خواندن، سفره‌ای پهن کرد و شروع به خوردن کرد. پیرمرد که دید غذای مرد دارد تمام می‌شود، ترسید که شب را با شکم خالی سر کند. ناگهان از روی نگرانی سرفه‌ای کرد. مرد متوجه شد و گفت: “هر کسی هستی، بیا اینجا.”

پیرمرد لرزان از گرسنگی، نزدیک شد و داستانش را تعریف کرد. مرد به او گفت: “فکر کن اگر سرفه نمی‌کردی، من چطور می‌فهمیدم اینجا هستی؟ خداوند روزی‌رسان است، اما برای رسیدن به روزی باید تلاش کنی و نشان بدهی که نیاز داری. اگر فقط گوشه‌ای بنشینی و منتظر بمانی، روزی‌ات را از دست می‌دهی. پس برای به دست آوردن روزی، باید کاری بکنی، نه اینکه فقط چشم به راه باشی.”