معنی ضرب المثل ” رفتنش با خودشه آمدنش با خدا “

این ضربالمثل در مورد موقعیتهایی به کار میرود که کسی برای انجام کاری میرود، اما نتیجه کارش بسیار بهتر و بزرگتر از آن چیزی است که انتظار داشت یا شایستگی آن را داشت. در حقیقت، این مثل میگوید موفقیت آن شخص بیشتر به لطف کمک و اراده خداوند بوده، نه فقط تلاش و برنامهریزی خودش.
**مثلاً:**
* تصور کنید کشاورزی فقط با یک کیسه کوچک بذر به مزرعه میرود و قصد دارد مزرعه کوچکی را بکارد. اما چند ماه بعد، نه تنها تمام بذرهایش رشد کرده، بلکه بارانهای بهاری و خاک حاصلخیز باعث میشود محصولش چندین برابر بیشتر از حد معمول برداشت شود. در اینجا میگوییم: «رفتنش با خودش بود، اما آمدنش (یعنی این محصول فراوان) با خدا بود.»
* مثال دیگر: دانشآموزی که فقط روی چند تا از سوالات درس مسلط است و با نگرانی در امتحان شرکت میکند. اما وقتی نتیجه امتحان اعلام میشود، میبیند نه تنها به همان سوالات، بلکه به بسیاری از سوالاتی که فکر میکرد پاسخ نمیدهد، جواب درست داده است. این موفقیت غیرمنتظره را نیز میتوان مصداق این ضربالمثل دانست.
پس این ضربالمثل به ما یادآوری میکند که در موفقیتهای بزرگ، تنها به خودمان تکیه نکنیم و نقش کمکهای الهی و عوامل غیرمنتظره را فراموش نکنیم.

در این نوشته میخواهیم با هم معنی یکی از ضربالمثلهای کهن و پرمعنی ایرانی آشنا شویم. در ادامه با ما همراه باشید.
ضرب المثل رفتنش با خودشه آمدنش با خدا یعنی چه؟
در گفتگوهای روزمره، افراد معمولاً از ضربالمثلهای مختلفی استفاده میکنند. منظور از ضربالمثل این است که:
معانی ظاهری
یعنی او قصد سفر دارد، اما هنوز درباره زمان بازگشتش تصمیمی نگرفته است، مگر اینکه خداوند بخواهد و او را به خانه بازگرداند!
یعنی او با اراده و انتخاب خود به جایی میرود، اما آنقدر تعلل میکند که فقط خدا میداند چه زمانی بازخواهد گشت (یا اینکه باید خداوند او را بازگرداند!)
معنای کنایی
معمولاً این ضربالمثل را در مورد افرادی به کار میبرند که وقتی به جایی میروند، دیر بازمیگردند. گاهی این جمله با ناراحتی و به نشانه شکایت به آنها گفته میشود.
چند مثال:
◊ شکایت: منتظرم چیزهایی که لیست کردم رو برام بخری و بیاری. الان سه ساعته رفتی خرید و هنوز برنگشتی! تصمیم رفتن با خودت بود، اما برگشتنت دست خداست!
◊ از روی علاقه: تصور کنید یکی از عزیزانتان که مدتهاست او را ندیدهاید، به خانه شما آمده است. وقتی زمان خداحافظی میرسد، با دلتنگی میگویید: رفتنش با خودش هست، اما آمدن دوبارهاش دست خداست! لطفاً زودبهزود به دیدن ما بیا و اینقدر دوریت را طولانی نکن…
◊ مطلع کردن خانواده از دیر آمدن: میخواهم با دوستانم به کتابخانه بروم. زمان دقیق برگشتم را نمیدانم و به شرایط بستگی دارد! لطفاً مدام به من تلفن نزنید!
ضرب المثل با خدا
اختصاصی-آرین لوتوس




























