معنی کلمه Intimidate به فارسی با چند مثال
What is definition, meaning and usage of word intimidate
امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Intimidate به فارسی با مثالهای کاربردی
ترساندن یا مرعوب کردن کسی یعنی کاری کنی که آن فرد احساس نگرانی، ترس یا اضطراب کند. این حس میتواند از طرف یک شخص یا حتی یک چیز به وجود بیاید.
در مثالهای زیر، از کلمه “intimidate” به عنوان یک فعل استفاده شده است:
پسر بزرگتر، پسر کوچکتر را آنقدر ترساند که او از زمین بازی رفت.
وقتی کشیش از رفتار بعضی از اعضای کلیسا سؤال میپرسد، آنها را میترساند.
آیا قصد داری مرا بترسانی؟
تیم میگوید که اتاق وزنه و دستگاههای ورزشی او را میترسانند.
او در آن مهمانی، از دیدن آدمهای پولدار و مشهور کاملاً حس ترس داشت. (این جمله به شکل مفعولی نوشته شده.)
آن کار به نظر آنقدر سخت و ترسناک بود که حتی نتوانست شروعش کند.
هازل از تکنولوژیهای جدید میترسد.
آیا از کسی که خیلی خوب انگلیسی حرف میزند، احساس ترس میکنی؟
او با رانندگی نزدیک به ماشین جلویی، بقیه رانندهها را میترساند.
کلمات “intimidating” و “intimidated” گاهی به عنوان صفت هم به کار میروند:
خوان فکر میکند گالریهای هنری ترسناک هستند.
ناظر ما آدم بسیار ترسناکی است.
معلممان کمی باعث ترس میشود.
هازل تکنولوژی جدید را ترسناک میداند.
من حس میکنم ترسیدهام.
یک کلاس درس پر از دانشآموزان جوان که همگی ترسیده بودند، هیچ سؤالی از معلمشان نپرسیدند.
او آنقدر از دولت ترسیده بود که دیگر از ایمیلش استفاده نکرد.
کلمه “intimidation” به صورت اسم به کار میرود:
ترساندن توسط بقیه کارمندان، باعث شد گابریل از کارش استعفا دهد.
تری تسلیم ترسی که از سمت رئیسش احساس میکرد، نشد.
نشان دادن اسلحه در بار، یک حرکت برای ترساندن دیگران محسوب شد و او فوراً دستگیر شد.
شرکت با ایجاد ترس و ارعاب، سعی کرد کار بیشتری از کارمندانش بکشد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست کاملی از واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، میتوانید به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهی حروف الفبا» مراجعه کنید.














































