ضرب المثل های سخت برای اجرای پانتومیم

اصطلاحات و ضربالمثلهای چالشبرانگیز و جذاب برای بازی نمایشی بیکلام 🎭
در اینجا مجموعهای از عبارات و ضربالمثلهای دشوار و سرگرمکننده ارائه شده که برای اجرا در قالب پانتومیم و بازیهای نمایشی بسیار مناسب هستند. این عبارات به دلیل معنای عمیق یا تصویرسازی خاصی که در ذهن ایجاد میکنند، میتوانند چالش جالبی برای بازیگران باشند.
• آب از سرچشمه گلستان است
• از این گوش میگیره، از اون گوش درش میاره
• آشپز که دو تا شد، آش یا شور میشه یا بینمک
• بار کج به منزل نمیرسد
• بلبل زبون بسته میشه
• پشت گوش انداختن
• توی لاک خودش رفتن
• جای پایش را گم کردن
• چشم دل باز کردن
• دماغش را بالا گرفتن
• دلش را زره کردن
• دور خودش چرخیدن
• دستش به جایی بند نیست
• سرش را زیر برف کردن
• شتر دیدی ندیدی؟
• فیلمش تکراری شده
• گربه را در حجله کشتن
• لقمه را دور سرش چرخاندن
• مثل ماهی بیرون آب
• نابرده رنج گنج میسر نمیشود
• نان به نرخ روز خوردن
• یک کلک زدن
• یک مداد شدن
• یه دست صدا نداره
این عبارات به دلیل ماهیت تصویری و مفهومی که دارند، میتوانند زمینه مناسبی برای خلاقیت در اجرای نمایشی بدون استفاده از کلام فراهم کنند.

در این بخش، مجموعهای از ضربالمثلهای شیرین و پرکاربرد فارسی را برای اجرای پانتومیم گردآوری کردهایم. در ادامه با آرین لوتوس همراه باشید.
تعریف پانتومیم
پانتومیم یک هنر نمایشی بیکلام است. در این هنر، بازیگر بدون استفاده از هیچ حرفی، فقط با حرکات بدن و حالات چهره، داستان یا مفهومی را به تماشاگران نشان میدهد. کار مخاطب این است که با دیدن این حرکات، منظور بازیگر را درک کرده و حدس بزند.
پانتومیم ضرب المثل
پانتومیم را میتوان در زمینههای گوناگونی اجرا کرد؛ مثل نشان دادن نام یک فرد، نوعی خوراکی، یک بازی، یک شغل و چیزهای دیگر. یکی از انواع جذاب و در عین حال چالشبرانگیز پانتومیم، نمایش ضربالمثلها است.
در این روش، فرد اجراکننده یک ضربالمثل را انتخاب میکند و تنها با استفاده از حرکات بدنش آن را به تصویر میکشد، بدون آن که حتی یک کلمه حرف بزند.
پانتومیم در صدا و سیما
پانتومیم در برنامه خندوانه به کارگردانی رامبد جوان به نمایش درآمد و شناختهتر شد. این هنر را با نام ادابازی نیز میشناسند.
نمونه ای از ضرب المثل های سخت
در ادامه، مجموعهای از ضربالمثلهای چالشبرانگیز برای بازی پانتومیم را مشاهده میکنید. با انتخاب هر کدام، میتوانید معنای آن را به طور کامل بخوانید:
” اسب را گم کردن و پی نعلش گشتن “
” حیا را خورده آبرو را قی کرده “
” میمون پیر دستش را داخل نارگیل نمی کند “
” نخوردیم نون گندم دیدیم دست مردم “
” آه ندارد با ناله سودا کند “
” آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی “
” دل که پاک است، زبان بیباک است “
” استخوان لای زخم گذاشتن “
” روغن ریخته نذر امامزاده شده “
” از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه می برد “
” در حوضی که ماهی نیست قورباغه سپهسالار است “
” چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا “
” کوری عصاکش کور دگر شود “
” تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است “
” خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند “
” خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو “
” چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است “
” گل بود به سبزه نیز آراسته شد “
” صد تا چاقو بسازه، یکیش دسته نداره “
” بادمجان دور قاب چین “
” کرم از خود درخته “
” گربه را باید دم حجله کشت “
” وعده سر خرمن دادن “
” چاه مکن بهر کسی، اول خودت بعدا کسی “
” هشتش گرو نهش است “
” چاقو دسته خودش را نمی برد “
” ترک عادت موجب مرض است “
” تخم مرغ دزد شترمرغ دزد می شود “
” کبکش خروس میخونه “
” یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به مردم “
“چند تا پیراهن بیشتر پاره کرده “
” رطب خورده، منع رطب کی کند “
” صلاح مملکت خویش خسروان دانند “
” با دمش گردو می شکنه “
” برای یک بی نماز در مسجد را نمی بندند “
” به گوش خر یاسین خواندن “
” شتر سواری دولا دولا نمی شود “
” آب که از سرگذشت چه یک وجب چه صد وجب “




























