معنی ضرب المثل ” زبانم مو در آورد “

این ضرب‌المثل موقعی به کار می‌رود که کسی از سخن گفتن درباره موضوعی بسیار پشیمان و خسته شده باشد. وقتی می‌گوییم “زبانم مو درآورد”، یعنی آنقدر از یک حرف زدم یا یک ماجرا را تعریف کردم که دیگر حسابی خسته شدم و حوصله‌ام سر رفت.

تصورش این است که زبان انسان، از بس که یک چیز تکراری را گفته، آنقدر طول کشیده و کش آمده که حتی مو از آن روییده است! این بیان، نشان‌دهنده شدت خستگی و کلافگی گوینده از تکرار یک موضوع است.

مثلاً ممکن است کسی بگوید: “آنقدر دلیل تأخیرم را برای رئیسم توضیح دادم که زبانم مو درآورد.” این یعنی آنقدر مجبور به توضیح دادن شده که دیگر هیچ حوصله‌ای ندارد.

در این نوشته، می‌خواهیم معنی و مفهوم اصلی این ضرب‌المثل کهن ایرانی را با هم مرور کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.

معنی زبانم مو در آورد یعنی چه؟

1- یعنی آنقدر زیاد و با تأکید صحبت کردم که انگار زبانم مو رُست! این را وقتی می‌گویند که کسی برای فهماندن مطلبی، بارها و بارها آن را تکرار کند.

2- از این ضرب‌المثل زمانی استفاده می‌شود که فردی می‌خواهد موضوعی را به دیگری بفهماند، اما طرف مقابل یا واقعاً متوجه نمی‌شود یا خود را به نافهمی می‌زند. در این حالت، گوینده با بیان این جمله نشان می‌دهد که تمام سعی خود را کرده، اما تلاشش بی‌نتیجه مانده است.

3- در واقع، این اصطلاح بیانگر این است که شخص آنقدر صحبت کرده تا مخاطبش را قانع کند.

4- وقتی کسی می‌خواهد مطلبی را به دیگری منتقل کند، آنقدر درباره‌اش حرف می‌زند و امید دارد که حرف‌هایش اثر کند؛ اما وقتی می‌بیند کوچکترین تأثیری روی شنونده نداشته، با ناامیدی می‌گوید: “زبانم مو درآورد!” انگار که هیچ چیزی گفته نشده است.

5- منظور حرف زدن بسیار است، بدون اینکه به نتیجه‌ی مطلوب برسیم.

6- وقتی کسی در توضیح یک موضوع، زیاده‌روی کند و جزئیات غیرضروری بیاورد، هم خودش خسته می‌شود و هم شنونده حوصله‌اش را از دست می‌دهد. در چنین موقعیتی، ممکن است با ناراحتی یا به شوخی بگویند: “زبانم مو درآورد!” چون احساس می‌کند حرف‌هایش بیهوده بوده است.

 
اختصاصی-آرین لوتوس