معنی ضرب المثل ” هیچ گرانی بی‌حکمت نیست، هیچ ارزانی بی‌علت “
این ضرب‌المثل زیبا به ما یادآوری می‌کند که در زندگی هیچ اتفاقی بی‌دلیل رخ نمی‌دهد. وقتی با شرایط سخت و مشکلات مالی روبرو می‌شویم (گرانی)، حتماً دلیل و درس پنهانی در پس آن وجود دارد. از طرف دیگر، وقتی اوضاع آسان و کم‌هزینه می‌شود (ارزانی)، این نیز بی‌علت نیست و عوامل خاصی باعث آن شده‌اند.
این حکمت به ما می‌آموزد که در برابر نوسانات زندگی صبور باشیم و بدانیم هر رویدادی، چه سخت و چه آسان، هدف و معنایی در پشت خود دارد.
در این نوشته، با هم به بررسی معنی و مفهوم این ضرب‌المثل کهن ایرانی می‌پردازیم. با ما در آرین لوتوس همراه باشید.
معنی ضرب المثل هیچ گرانی بی‌حکمت نیست هیچ ارزانی بی‌علت یعنی چه؟
1- معمولاً قیمت اجناس بر اساس ارزش واقعی آنها تعیین می‌شود. کالاهای باارزش، اغلب قیمت بالاتری دارند و این گرانی ممکن است دلیل منطقی داشته باشد.
2- به این نکته دقت کنید: هر چیز باارزشی گران‌قیمت است، اما هر وسیله‌ی گرانی لزوماً باارزش نیست. ممکن است کالایی قیمت بالایی داشته باشد، اما وقتی دقیق نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ارزش واقعی‌اش با قیمتش همخوانی ندارد. پس باید در خرید و انتخاب دقت کنیم.
نکته: گاهی کم‌یاب بودن یک کالا باعث می‌شود که در نظر مردم ارزشمند به نظر برسد.
3- طبق این ضرب‌المثل، اگر کالایی ارزان است، حتماً دلیلی پشت این ارزانی وجود دارد. این دلیل می‌تواند فراوانی آن کالا، کیفیت پایین، یا حتی یک ترفند برای جذب مشتری به فروشگاه باشد.
4- انسان باید در همه‌ی کارها و تصمیم‌گیری‌هایش جوانب مختلف را در نظر بگیرد تا اشتباه نکند.
داستان ضرب المثل هیچ گرانی بی حکمت
یک ارباب دو خدمتکار داشت. به یکی از آنها ماهیانه پنجاه تومان و به دیگری ماهیانه صد تومان حقوق می‌داد. روزی خدمتکاری که پنجاه تومان می‌گرفت، از اربابش پرسید: «دلیل این تفاوت چیست؟ چرا به من پنجاه تومان می‌دهی، اما به همکارم صد تومان؟ در حالی که کار هر دوی ما یکی است.»
درست در همان لحظه، صدای زنگ کاروانی از پشت خانه به گوش رسید. ارباب به خدمتکار گفت: «اول برو و ببین این صدا از کجاست. وقتی برگشتی، جوابت را می‌دهم.»
خدمتکار رفت و پس از چند دقیقه بازگشت و گفت: «یک کاروان در حال عبور است و صدای زنگ‌های شترهایش به گوش می‌رسد.»
ارباب گفت: «خوب است. حالا برو و همکارت را به اینجا بفرست.»
وقتی خدمتکار دوم برگشت، توضیح داد: «کاروانی با صد شتر و سی و پنج قاطر از جلوی خانه رد می‌شود. بارشان پارچه است و از اصفهان به سمت شیراز می‌روند.»
ارباب رو به خدمتکار اول کرد و گفت: «حالا می‌فهمی چرا حقوقتان متفاوت است؟ نگاه کن پاسخ تو چقدر ساده بود، در حالی که او با دقت تمام جزئیات را بررسی کرد. مگر نشنیده‌ای که می‌گویند:
هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت.
پیشنهادی: ضرب المثل سزای گرانفروش نخریدن است
اختصاصی-آرین لوتوس
