معنی کلمه Idle به فارسی با چند مثال
What is definition, meaning and usage of word idle
امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Idle به فارسی با مثالهای کاربردی
یک فرد یا چیزی که «بیکار» (Idle) است، حرکت نمیکند یا مشغول کاری نیست.
وقتی مدیر فروشگاه دید چند نفر از کارکنانش کاری انجام نمیدهند، به آنها کار محول کرد.
در دوران رکود اقتصادی، این کارخانه تعداد زیادی کارمند بدون کار داشت، به همین دلیل آنها را تعدیل کرد.
کشاورزان گاهی زمینهای خود را بدون کشت رها میکنند تا مواد مغذی خاک دوباره احیا شود.
آن فروشگاه خالی سالهاست که تعطیل و بدون استفاده مانده است.
کالاهایی که در انبار فروشگاه بدون خریدار ماندهاند، معمولاً با قیمت کمتری فروخته میشوند تا در نهایت به فروش برسند.
بیحوصلگی معمولاً از ذهن بدون فعالیت ناشی میشود.
یک ضربالمثل میگوید: «دستهای بیکار، کارگاه شیطان هستند.» این جمله اشاره دارد به این که افراد بدون کار و برنامه، ممکن است به سمت کارهای نادرست کشیده شوند.
وقتی کلمه «idle» به عنوان فعل به کار میرود، معمولاً به حالتی از ماشین اشاره دارد که موتور آن روشن است اما خودرو حرکت نمیکند.
در زمستان، دن معمولاً پنج دقیقه قبل از حرکت، ماشینش را در حالت درجا کار میگذارد.
ماشینهایی که برای مدت طولانی درجا کار میکنند، ممکن است توسط پلیس جریمه شوند، چون باعث آلودگی هوا میشوند.
یک سارق، خودرویی را که در بیرون از پمپ بنزین در حال درجا کار کردن بود دزدید. این سرقت آسان بود چون کلیدها داخل سوئیچ ماشین بود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست کاملی از واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، میتوانید به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهی حروف الفبا» مراجعه کنید.














































