معنی ضرب المثل ” دعوا سر لحاف ملا بود “

همه چیز در مورد مفهوم این ضربالمثل: «بحث و جدل بر سر مال بیارزش»
این ضربالمثل معروف از ماجرای طنز **ملا نصرالدین** گرفته شده است. داستان آن چنین است:
یک روز ملا نصرالدین متوجه شد که لحاف قدیمی و کهنهاش گم شده است. پس از جستجو، او متوجه شد که چند نفر از همسایگانش در حال مشاجره و درگیری هستند. وقتی علت بحث را جویا شد، دید که آنها دقیقاً بر سر همان لحاف قدیمی و مندرس او با هم دعوا میکنند و هر یک ادعا میکند که صاحب آن است.
ملا با دیدن این صحنه، فقط لبخندی زد و بدون اینکه چیزی بگوید، از آنجا دور شد. اطرافیان تعجب کردند و پرسیدند: «ملا، چرا دخالت نمیکنی؟ این لحاف که مال توست!»
ملا در پاسخ جمله معروفی گفت: **«بگذار دعوا کنند؛ من کنار میایستم و تماشا میکنم. ببینیم چه کسی برنده این لحاف میشود!»**
—
**معنای اصلی ضربالمثل:**
این داستان نمادین به ما میگوید که گاهی افراد بر سر چیزهای بیارزش، ناچیز یا حتی متعلق به دیگری، با یکدیگر به شدت disputه و درگیری میکنند، در حالی که شخص اصلی (صاحب اصلی آن چیز) هیچ علاقهای به دخالت یا گرفتن آن ندارد.
از این ضربالمثل در موقعیتهایی استفاده میشود که:
– افراد بر سر موضوعات پیشپاافتاده و بیاهمیت جدال میکنند.
– چیزی که مورد نزاع است، ارزش واقعی ندارد.
– فردی که اصلیترین حق را دارد، ترجیح میدهد درگیر ماجرا نشود و فقط نظارهگر باشد.
به بیان ساده، این مثل یادآور میشود که گاهی جنگیدن بر سر برخی چیزها، نه تنها سودی ندارد، بلکه باعث خنده و تمسخر دیگران میشود.

در این بخش، به بررسی معنی، مفهوم و پیشینه این ضربالمثل ایرانی میپردازیم. در ادامه همراه آرین لوتوس باشید.
دعوا سر لحاف ملا بود یعنی چی؟
۱- یعنی در کاری که به او ربطی نداشت، دخالت کرد و به خاطر این کار، صدمه دید.
۲- اغلب از این ضربالمثل زمانی استفاده میکنند که فردی که آسیب دیده است، احساس میکند این آسیب و ضرر، سزاوار او نبوده است.
داستان و ریشه ضرب المثل
در داستانی نقل شده: ملا نصرالدین در خواب بود و پتو را دور خودش پیچیده بود. ناگهان، صدای بلندی از خانهٔ همسایه شنیده شد. همسرش به او گفت: بلند شو و برو کوچه تا ببینی چه اتفاقی افتاده است. آدم نباید نسبت به مشکل همسایهاش بیتوجه باشد.
ملا پتو را روی شانههایش انداخت و به سمت کوچه رفت. متوجه شد که یک دزد به خانهٔ همسایه رفته، اما چون چیزی نبرده، فرار کرده است. هوا خیلی سرد بود و ملا در گوشهای ایستاده بود. دزد که پشت دیوار قایم شده بود، همین که پتوی ملا را دید، آن را ربود و فرار کرد.
وقتی ملا به خانه برگشت، همسرش پرسید: چه خبر شد؟ آن سر و صدا در خانهٔ همسایه برای چه بود؟ ملا گفت: هیچی! بحث بر سر پتوی خودم بود! یعنی دقیقاً از جایی آسیب دیدم که هیچ ارتباطی به من نداشت!
ضرب المثلهای ایرانی بیشتری بخوانید
اختصاصی-آرین لوتوس




























