معنی ضرب المثل ” کاسه چه کنم در دست داشتن “

همانطور که میدانید، ضربالمثلها بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات ما هستند و هر کدام داستان و مفهومی پشت خود دارند. یکی از این ضربالمثلهای معروف، “کاسه چه کنم در دست داشتن” است. در این نوشته، به معنی و داستان پشت این ضربالمثل میپردازیم.
**معنی ضربالمثل:**
این ضربالمثل زمانی به کار میرود که فردی در موقعیت سختی قرار گرفته باشد و راه فراری از آن نداشته باشد. در واقع، وقتی کسی مجبور به انجام کاری است که چارهای از آن ندارد، یا چیزی را تحمل میکند که نمیتواند از شر آن خلاص شود، میگویند “فلانی کاسه چه کنم در دست دارد”. این مثل نشاندهنده درماندگی، بیچارگی و احساس گیر افتادن در یک وضعیت ناخواسته است.
**داستان ضربالمثل:**
در روزگاران قدیم، مرد فقیری زندگی میکرد که هیچ چیز جز یک کاسه چوبی قدیمی نداشت. از قضا، این کاسه جادویی بود و هر بار که مرد درون آن غذا میریخت، غذا دو برابر میشد. این کاسه باعث شد زندگی مرد به آرامی بهبود یابد و از گرسنگی نجات پیدا کند.
روزی پادشاه آن سرزمین از این موضوع باخبر شد و به طمع ثروت بیشتر، کاسه را از مرد گرفت. اما نکته اینجا بود که کاسه فقط برای فردی که صادق و قانع باشد کار میکرد. وقتی کاسه به دست پادشاه حریص افتاد، خاصیت جادویی خود را از دست داد و تبدیل به یک کاسه معمولی شد.
پادشاه عصبانی، مرد فقیر را به قصر احضار کرد و با خشم گفت: “این کاسه برای من کار نمیکند! تو باید آن را درست کنی، وگرنه مجازاتت میکنم!”
مرد فقیر که میدانست هیچ قدرتی برای تغییر تصمیم پادشاه ندارد، تنها کاری که میتوانست بکند این بود که کاسه بیخاصیت را در دستانش بگیرد و با ناامیدی به آن نگاه کند. او در دامی افتاده بود که راه گریزی از آن نداشت. با حسرت در دلش زمزمه میکرد: “حالا با این کاسه چه کنم؟” او مجبور بود به خواسته پادشاه پاسخ دهد، در حالی که هیچ کنترلی روی وضعیت پیش آمده نداشت.
از آن روز به بعد، این داستان به صورت ضربالمثل “کاسه چه کنم در دست داشتن” درآمد تا حالت کسی را نشان دهد که در یک بنبست گیر کرده و چارهای جز تسلیم ندارد.

در این بخش، به توضیح و مفهوم این ضربالمثل ایرانی میپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
معنی ضرب المثل کاسه چه کنم در دست داشتن چیست؟
۱- یعنی وقتی کسی در مشکلی گیر میافتد و دنبال چاره میگردد.
۲- این ضربالمثل نشاندهنده بدبختی و سردرگمی بسیار شدید است.
۳- همچنین، کاسه به دست گرفتن میتواند نشاندهنده گدایی کردن و دست نیاز به سمت دیگران دراز کردن باشد.
ریشه و داستان ضرب المثل
پادشاهی هوس یک غذای گرم و تازه کرد. او به خدمتکارش یک کاسه چینی بسیار قیمتی داد و گفت: “برو از بازار برایم آش تازه بخر. فقط حواست باشد این کاسه خیلی ارزشمند است و باید مراقبش باشی.”
خدمتکار طبق دستور عمل کرد و به سمت بازار حرکت کرد. در راه، پای او به یک سنگ برخورد کرد و بر زمین افتاد. متأسفانه کاسه چینی شکست. او آنقدر ناراحت و وحشتزده شد که نتوانست از جای خود بلند شود. همانجا روی زمین نشست و کاسه شکسته را در دست گرفت و شروع به گریه کرد. مرتب تکرار می کرد: “خدایا، الآن چه کار کنم؟!”
ساعتها گذشت و پادشاه نگران خدمتکار شد. بنابراین افرادی را فرستاد تا او را پیدا کنند. آنها خدمتکار را در بازار دیدند که روی زمین نشسته و گریه میکند. وقتی داستان را فهمیدند، نزد پادشاه برگشتند و گفتند: “خدمتکار در بازار نشسته و کاسهای شکسته در دست دارد و مدام میگوید چه کنم!”
♦ به همین دلیل، وقتی کسی در یک مشکل بزرگ گیر کرده و نمیداند چه کاری انجام دهد، از این ضربالمثل استفاده میکنند.
**ضربالمثل “با کاسه چه کنم”**
اختصاصی-آرین لوتوس




























