معنی کلمه Ill به فارسی با چند مثال
What is definition, meaning and usage of word ill
امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Ill به فارسی با مثالهای کاربردی
فردی که حالتش خوب نیست، بیمار است. دو کلمه “ill” و “sick” تقریباً معنای یکسانی دارند.
حالش بد است.
اگر بیمار هستی، فقط باید در خانه بمانی و استراحت کنی.
یک فرد بیمار به توجه و مراقبت زیادی نیاز دارد.
امروز صبح کمی حالم بد است.
—
کلمه “ill” معانی دیگری هم دارد:
هارولد هیچ نیت بدی نسبت به همسر سابقش ندارد. (یعنی او را دوست دارد و برایش آرزوی بدی نمیکند.)
مجرمان چیزهایی را که از راه غیرقانونی به دست آورده بودند، در حیاط پشتی خانه دفن کردند. (ill-gotten = به دست آمده از راه غیرقانونی)
این فکر که مردم حاضر در صحنه میتوانستند جان آن زن جوان را نجات دهند ولی کاری نکردند، واقعاً ناراحتم میکند. (makes me feel ill = باعث ناراحتی و آزردگی من میشود)
او زنی است که شهرت خوبی ندارد. (یعنی مردم درباره او نظر خوبی ندارند.)
رأیدهندگانی که اطلاعات درست و کافی نداشتند، باعث شدند مردی که صلاحیت لازم را نداشت، انتخاب شود. (ill-informed = کسانی که اطلاعات نادرست دارند یا به اندازه کافی آگاه نیستند.)
—
کلمه “illness” به معنای “بیماری” است و یک اسم است.
او یک بیماری جدی دارد.
مری از یک بیماری ناشناخته رنج میبرد.
بیماریهای روانی، مشکلی است که میلیونها نفر در آمریکا را تحت تأثیر قرار میدهد.
بیماری ناشی از ویروس ابولا آنقدر خطرناک است که میتواند به مرگ منجر شود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست کاملی از واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین، برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، میتوانید به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.














































