معنی کلمه Instant به فارسی با چند مثال
What is definition, meaning and usage of word instant
امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Instant به فارسی با مثالهای کاربردی
غذای مایکروویوی خیلی سریع آماده میشود.
ماموران پلیس بلافاصله و به سرعت پس از تیراندازی به محل حادثه رسیدند.
دارویی که دکتر تجویز کرده بود، به سرعت اثر کرد و درد را آرام کرد.
دوربینهای عکاسی فوری پولاروید، عکسهایی میگرفتند که خیلی زود از خود دوربین بیرون میآمدند.
میتوانید برنج آماده از سوپرمارکت بخرید، اما چرا برنج معمولی نپزید؟ پختن آن کار آسانی است و طعم بهتری هم نسبت به برنج آماده دارد.
پوره سیبزمینی آماده هم در فروشگاهها پیدا میشود، اما به نظرتان خرید آن لازم است؟
خیلی از آمریکاییها دوست دارند هر چیزی که میخواهند، فورا به دست بیاورند. این “رضایت فوری” بخشی از فرهنگ آنهاست. یعنی اگر به چیزی نیاز داشته باشید یا آن را بخواهید، انتظار دارید همان لحظه در دسترستان باشد.
دستگاههای قهوهساز میتوانند در کمترین زمان قهوه را آماده کنند. (عبارت “در یک لحظه” معمولاً برای چیزهایی به کار میرود که خیلی سریع حاضر میشوند.)
من همین لحظه آن را برایتان آماده میکنم.
رستورانهای فستفود سفارش شما را به سرعت حاضر میکنند.
کلمه instantly به معنای «فوراً» یک قید است:
مسکنها فوراً اثر کردند.
غذاها به محض نیاز، فوراً آماده میشدند.
دستگاههای خودپرداز میتوانند بلافاصله به کسانی که حساب بانکی دارند، پول نقد بدهند.
پول فوراً قابل برداشت است.
پلیس فوراً خودش را رساند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست کاملی از واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، میتوانید به بخش «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.














































