معنی کلمه Bring به فارسی با چند مثال

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Bring به فارسی با مثالهای کاربردی

فعل “bring” به معنای “آوردن” است و از نظر معنا به کلماتی مانند “حمل کردن” و “داشتن” نزدیک می‌باشد. وقتی چیزی در دسترس شما قرار دارد و آن را از مکانی به مکان دیگری منتقل می‌کنید، در واقع شما آن را می‌آورید.

دانش‌آموزان کتاب‌ها و دفترهایشان را با خود به کلاس آوردند.
آیا امروز ناهارت را به مدرسه آوردی؟
لوک می‌خواهد دوست‌دخترش را به خانه بیاورد تا با پدر و مادرش آشنا کند.
جریان جت، هوای گرم را از روی اقیانوس آرام به این منطقه می‌آورد.
پیش از آنکه سفر هوایی ممکن شود، کشتی‌های بزرگ، مهاجران را برای زندگی به آمریکا می‌آوردند.

همچنین می‌توان از فعل «آوردن» زمانی استفاده کرد که کسی چیزی غیرملموس — مانند یک ایده یا یک توانایی — به موقعیت یا زمان جدیدی وارد کند.
مارک سال‌ها تجربه خود را به شغل تازه‌اش در شرکت می‌آورد.
دان، یک دیدگاه جالب به بحث اضافه کرد.
برای کسانی که عید شکرگزاری را جشن می‌گیرند، بوی بوقلمون بریان شده می‌تواند خاطرات زیبای در کنار خانواده و دوستان را زنده کند.
امیدوارم سال جدید برایتان شانس و موفقیت به همراه آورد.

واژهٔ «bring» در بسیاری از اصطلاحات به کار می‌رود:
گراسیلا از سوی پدر و مادرش طوری بزرگ شد که به سالمندان احترام زیادی بگذارد.
(تربیت کردن = بزرگ کردن یک کودک)
ناظر جدید قول داد تغییرات ضروری زیادی در شرکت ایجاد کند.
(ایجاد کردن = به وجود آوردن؛ محقق کردن)
فروشندگان قیمت درخواستی خانه را کم کردند تا این که بالاخره یک نفر پیشنهاد خرید داد.
(کاهش دادن = کمتر کردن)

عبارت‌های «bring it» و «bring it on» بسیار پرکاربرد هستند. این‌ها زمانی به کار می‌روند که کسی با چالش یا تهدیدی روبه‌رو شود:
بعد از یک جر‌و‌بحث شدید، مایک به جو گفت «بیا ببینم چی داری» و ناگهان آن دو مرد شروع به کتک‌کاری کردند.
رئیس‌جمهور جورج بوش، پس از حمله به عراق، به شورشیان عراقی گفت «بیایید جلو» — و آن‌ها هم آمدند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، می‌توانید به صفحهٔ «کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.