کوک فیثاغورثی چیست؟

تنظیم کردن سازها برای بهبود کیفیت صدا انجام می‌شود و راه‌های گوناگونی برای این کار وجود دارد. یکی از روش‌های قدیمی، «کوک فیثاغورثی» نام دارد که در این نوشته از وبلاگ آرین لوتوس به معرفی آن پرداخته‌ایم. تا پایان این مطلب با ما همراه بمانید.

مفهوم کوک

در موسیقی، واژه «کوک» دو کاربرد اصلی دارد:

۱. کوک کردن ساز: یعنی تنظیم ساز موسیقی به گونه‌ای که هر نت، صدای درست و دقیق خود را داشته باشد.

۲. دستگاه‌های کوک: به سیستم‌هایی گفته می‌شود که بر اساس آنها، زیروبمی یا ارتفاع هر نت موسیقی مشخص و تعیین می‌گردد.

کوک کردن

کوک کردن، فرآیندی است که طی آن ارتفاع صداهای تولیدشده توسط یک ساز موسیقی به گونه‌ای تنظیم می‌شود که فاصله‌های میان نتها از یک الگوی از پیش تعیین شده پیروی کنند. معمولاً برای این کار از یک نت پایه استفاده می‌شود؛ به عنوان مثال، اگر نت «لا» را معادل ۴۴۰ هرتز در نظر بگیریم، بقیه نتها بر اساس آن محاسبه شده و ساز بر همین مبنا کوک می‌شود.

ساز ناکوک

ساز ناکوک به سازی گفته می‌شود که تعدادی از نت‌های آن، از حالت درست و استاندارد خود خارج شده باشند. یعنی برخی نت‌ها ممکن است کمی زیرتر یا بم‌تر از حد معمول به صدا درآیند.
گاهی ممکن است یک ساز به طور داخلی با خودش هماهنگ باشد (یعنی نت‌های آن نسبت به یکدیگر تنظیم باشند) اما اگر با یک استاندارد مرجع همخوانی نداشته باشد، باز هم ناکوک محسوب می‌شود. به عنوان مثال، اگر نت «لا» دقیقاً روی فرکانس ۴۴۰ هرتز نواخته نشود، آن ساز ناکوک است.

کوک فیثاغورثی

کوک فیثاغورثی یک شیوه برای تنظیم سازهاست که زیرمجموعه‌ای از کوک دیاتونیک معمولی محسوب می‌شود. ویژگی اصلی این روش آن است که نت‌های مختلف با بالا بردن نسبت بسامد در فاصله پنجم به توان اعداد طبیعی پشت سر هم به دست می‌آیند.

بسیاری از نظریه‌پردازان موسیقی در دوران معاصر، این شیوه کوک کردن را به فیثاغورث، فیلسوف یونانی سده ششم پیش از میلاد، نسبت می‌دهند. البته فیلسوفان دیگری مانند بوئتیوس و اراتوستن نیز روی نسبت‌های مشابهی برای کوک سازها پژوهش کرده بودند.

این روش کوک در دوره رنسانس و تا آغاز سده شانزدهم میلادی، راهی رایج برای تنظیم سازها بود.
این سیستم به دلیل داشتن فواصل پنجم کاملاً خالص ایده‌آل به نظر می‌رسید، اما فواصل سوم بزرگ در آن آنقدر ناهماهنگ بودند که آکوردها را نامطبوع می‌ساختند.

کوک فیثاغورثی در حقیقت گونه‌ای خاص از سیستم کوک خالص است که در آن نسبت بسامد نت‌ها بر پایه تناسب ۳:۲ محاسبه می‌شود.
در همه نسبت‌های این کوک، صورت و مخرج کسرها فقط بر ۲ یا بر ۳ بخش‌پذیر هستند و هیچ عدد اول دیگری جز ۲ و ۳ در عوامل این اعداد دیده نمی‌شود. این روش کوک در دوران قرون وسطا و رنسانس از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود.

در روش فیثاغورثی، فواصل اصلی به سه گروه تقسیم می‌شوند:
۱ – لیما: معادل فاصله یک پرده است و نسبت بسامد آن ۹:۸ می‌باشد.
۲ – کاما: معادل فاصله نیم‌پرده دیاتونیک است (نیم‌پرده‌ای که بین دو نت غیرهمنام وجود دارد، مانند فاصله می و فا) و نسبت بسامد آن ۲۵۶:۲۴۳ است.
۳ – و در نهایت نیم‌پرده کروماتیک یا آپوتوم که برابر با تفاوت بین دو فاصله قبلی است و نسبت بسامد آن ۲۱۸۷:۲۰۴۸ می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن