ترس از اجرا یا صحنه چیست؟
ترس از اجرا یا صحنه چیست؟
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که هنگام صحبت یا اجرا در جمع، احساس ترس یا نگرانی کنید؟ باید بدانید که این حس فقط مختص شما نیست و بسیاری از افراد با این شرایط روبرو میشوند.
به این ترس که در موقعیتهایی مانند سخنرانی یا نمایش در برابر دیگران به وجود میآید، «ترس از صحنه» یا «ترس از اجرا» گفته میشود.
در ادامه این نوشته از وبلاگ آرین لوتوس، بیشتر با این نوع ترس، نشانهها و راههای غلبه بر آن آشنا خواهید شد.
ترس از اجرا
اضطراب اجرا یا ترس از صحنه، نوعی احساس نگرانی و دلهره پایدار است که وقتی فرد مجبور است در مقابل دیگران اجرا کند — چه به صورت زنده و چه در فیلم — به وجود میآید.
ترس، در واقع واکنش طبیعی بدن برای محافظت از ما در برابر خطرات است. اما بعضی از ترسها ریشه در فرهنگ و جامعه دارند و ترس از اجرا هم یکی از آنهاست. اجرا کردن برای کسانی که آنها را نمیشناسیم، معمولاً اضطراب بیشتری ایجاد میکند تا وقتی که برای افراد آشنا اجرا میکنیم.
گاهی ممکن است فرد از خودِ اجرا ترسی نداشته باشد، اما صرفاً به این دلیل که نمیداند مخاطبانش چه کسانی هستند، دچار اضطراب شود. این تنش و فشار عصبی که مدتی قبل از اجرا به نوازنده، سخنران یا بازیگر وارد میشود، همان «ترس از رفتن روی صحنه» نام دارد.
این ترس، گاهی آنقدر شدید است که جلوی ارتباط خوب بین اجراکننده و شنوندگان را میگیرد و حتی ممکن است باعث لغو اجرا شود.
بررسیهای انجامشده نشان میدهد حدود ۵۰ درصد از نوازندگان حرفهای و ۷۰ درصد از دانشجویان موسیقی، چنین ترسهایی را تجربه میکنند. به طور کلی، نوازندگان سه تا چهار برابر بیشتر از افراد عادی در معرض این نوع اضطراب قرار دارند. این ترس ممکن است قبل از اجرا یا در طول آن بروز کند.
در برخی موارد، ترس از صحنه میتواند بخشی از یک مشکل بزرگتر به نام اختلال اضطراب اجتماعی باشد. با این حال، خیلی از افراد بدون داشتن هیچ مشکل خاصی، فقط در موقع اجرا این اضطراب را احساس میکنند. در بسیاری از مواقع، این ترس مدتی طولانی قبل از زمان اجرا شروع میشود.

نشانه های ترس از اجرا
وقتی کسی از اجرا در برابر دیگران میترسد یا مضطرب میشود، علائم مختلفی در بدنش ظاهر میشود. این نشانهها میتوانند شامل لکنت زبان، تپش سریع قلب، لرزش دستها یا پاها، عرق کردن کف دست، تیکهای عصبی در صورت، خشکی دهان و احساس گیجی باشند.
این ترس و نگرانی میتواند دلایل جسمی و روانی زیادی داشته باشد. به زبان ساده، وقتی فردی برای اجرا در جمع استرس دارد، دچار اضطراب عملکرد میشود. زمانی که یک نوازنده در برابر شنوندگان احساس تردید و کمبود اعتماد به نفس کند، بخشهایی از مغز به نام هیپوتالاموس فعال شده و باعث ترشح بیشتر هورمونهایی مثل آدرنالین از غدد فوق کلیوی میشوند.
این هورمونها هم اثرات مثبت دارند و هم منفی. علائمی مثل لرزش زانوها، افزایش ضربان قلب، عرق کردن، مشکل در تنفس، لکنت زبان و احساس ترس از اثرات منفی این هورمونها هستند.
اما وجود کمی ترس و هیجان، تا زمانی که توانایی فرد را مختل نکند، میتواند مانند یک نیروی محرک عمل کند و در واقع بدون آن، اجرای خوب ممکن نیست.
نخستین نشانههای این اضطراب، مدتها قبل از زمان اجرا، خود را در رفتارهایی مانند زود عصبانی شدن، حساسیت زیاد و گوشهگیری نشان میدهد و روابط فرد با اطرافیانش تحت تأثیر قرار میگیرد.
احساسات درونی نوازنده وقتی این ترس بر او غلبه میکند، بسیار دوگانه است. از یک طرف با تحت تأثیر قرار دادن شنوندگان و شاد کردن آنها، احساس غرور و شکوه میکند و از طرف دیگر نگران است که نتواند انتظارات خود و دیگران را برآورده کند.
به طور کلی نشانههای اضطراب از صحنه را میتوان در سه گروه زیر قرار داد:
۱- از کار افتادن بخشی از سیستم عصبی
وقتی بخشی از اعصاب بدن به درستی کار نمیکند، مانند این است که مسیر ارتباطی بین مغز و بدن قطع شده باشد. در این حالت، پیامهای عصبی به درستی جابهجا نمیشوند.
۲- واکنشهای روانتنی
گاهی احساسات و فشارهای روانی ما به شکل علائم جسمانی خود را نشان میدهند. برای مثال، استرس زیاد ممکن است باعث سردرد، معدهدرد یا خستگی جسمی شود.
۳- توجه نکردن به هویت خود و زوال شخصیت
در این حالت، فرد ممکن است احساس کند از خودش جدا شده یا وجود واقعی ندارد. گاهی شخص به خودش و احساساتش به عنوان چیزی بیگانه نگاه میکند و درک روشنی از هویت و شخصیت خود ندارد.
درمان
پذیرفتن خودتان به همان شکلی که هستید و رها کردن این احساس که همیشه باید به دیگران ثابت کنید چقدر خوب هستید، اولین و مهمترین گام برای کنار آمدن با استرس و اضطراب در زمان اجرا است. همچنین، گاهی اوقات از دارویی به نام پروپرانولول برای کاهش این نوع اضطراب استفاده میشود.
خیلی از نوازندگان برای مقابله با این ترس، از داروهای مسدودکننده بتا استفاده میکنند. اما مصرف همیشگی و بدون تجویز این داروها، یا پناه بردن به الکل، نه تنها ریشههای اصلی ترس را از بین نمیبرد، بلکه به مرور زمان به سلامتی هنرمند آسیب زده و حتی روی تواناییهای فنی و هنری او تأثیر منفی میگذارد.














































