زندگینامه عبدالله دوامی

عبدالله خان دوامی یکی از هنرمندان بزرگ و استادان موسیقی سنتی ایران به شمار میرود. از او نوارهایی به جا مانده که بیشتر برای آموزش و یادگیری موسیقی تهیه شدهاند. ردیفهای آوازی و تصنیفهای قدیمی که او اجرا کرده، توسط فرامرز پایور جمعآوری و نتنویسی شده و به چاپ رسیده است. همچنین، مجموعهای از ضبطهای صوتی ردیف آوازی او نیز منتشر شده است. در ادامه این نوشته، با زندگی و آثار این استاد برجسته بیشتر آشنا خواهید شد.
زندگینامه عبدالله دوامی
عبدالله دوامی در سال ۱۲۷۰ خورشیدی در روستای طاد، که بخشی از منطقه تفرش است، متولد شد. پدر او، ابوالقاسمخان دوامی، از زمینداران کوچک همان ناحیه بود. وقتی عبدالله هشت ساله شد، به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد. در دوران نوجوانی، به خدمت علی خان نایب السلطنه درآمد و نزد او ردیف آوازی راست پنجگاه را آموخت. پس از آن، از محضر استادان بزرگی مانند میرزا عبدالله، آقا حسینقلی، درویش خان و حسین خان اسماعیل زده نیز بهره برد و دانش موسیقی خود را گسترش داد.
در همان دوره، یک مدرسه شبانه برای آموزش موسیقی زیر نظر رکن الدین خان مختاری راهاندازی شد. از عبدالله دوامی، ابوالحسن صبا و علی اکبر خان شهنازی (فرزند میرزا حسینقلی) دعوت شد تا در این مدرسه و در سه سطح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته به تدریس بپردازند.
ضبط موسیقی عبدالله دوامی
عبدالله دوامی به همراه چند تن از هنرمندان برجسته آن زمان، مانند ابوالحسن اقبالآذر، درویش خان، سید حسین طاهرزاده و باقرخان رامشگر، در سال ۱۲۹۳ به شهر تفلیس رفتند تا قطعاتی از موسیقی سنتی ایران را روی صفحههای گرامافون ضبط کنند. اما متأسفانه به دلیل آغاز جنگ جهانی اول، تعداد بسیار کمی از این صفحهها به دست مردم ایران رسید.
عبدالله دوامی از سال ۱۳۰۵ به بعد، که آخرین اجرای عمومی خود را به یاد درویشخان برگزار کرد، دیگر روی صحنه برای عموم ظاهر نشد. با این حال، او در کنار شغل اداریاش، به آموزش هنرجویان مشتاق ادامه داد و ردیفهای آوازی و ترانههای قدیمی و ریتمیک را به آنان یاد میداد.
آثار دوامی
از دوامی به عنوان گنجینهای ارزشمند از نغمههای آوازی و سازی و قطعات اصیل گذشته یاد میشود. او تمام دانستههای خود را با سخاوت تمام، در طول زندگیاش به هنرجویان جوان آموزش داد.
کتابی از او شامل بیش از ۱۸۶ تصنیف قدیمی با نتنویسی و آوانگاری فرامرز پایور منتشر شده است. همچنین، فرامرز پایور، ردیف آوازی او را نیز نتنویسی کرده است.
صفحههای گرامافون به همراه هنرمندانی مانند درویش خان، سیّد حسین طاهرزاده، ابوالحسن اقبال آذر و باقر خان رامشگر، نوارهای آموزشی خصوصی برای شاگردان مختلف و پنجاه تصنیف از عارف (با ضبط ابراهیم منصوری) از دیگر یادگارهای به جا مانده از او هستند.
از آثار باقیمانده از این استاد میتوان به کارهای آموزشی او در زمینه موسیقی اشاره کرد، اما برجستهترین اثرش، نت ردیف آوازی و تصنیفهای قدیمی است که به همت فرامرز پایور به چاپ رسیده است.
شاگردان دوامی
او تا آخرین روزهای زندگیاش با پشتکار و عزم راسخ به آموزش موسیقی مشغول بود؛ هم در هنرستان آزاد موسیقی ملی و مکتب صبا تدریس میکرد و هم در خانهاش به شکل خصوصی شاگرد میپذیرفت. نامهایی مانند ابوالحسن خان صبا، فرامرز پایور، محمود کریمی، نصرالله ناصحپور، محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، داریوش طلایی، مجید کیانی، محمد حیدری، فاطمه واعظی (پریسا)، فاخره صبا، تورج کیارس، کریم صالح عظیمی، شاپور حاتمی، نورعلی خان برومند، شهرام ناظری، سیما بینا و رامبد صدیف تنها نمونههایی از شاگردان او هستند.
دوامی با حفظ و نگهداری مجموعه ردیفهای آوازی ایران و آموزش آن به هنرجویان، مانع از بین رفتن گنجینهای ارزشمند از دانش و تجربههای گذشتگان شد. او تمام تلاش خود را به کار برد تا این میراث فرهنگی را به شکلی سالم و دستنخورده به نسلهای بعد منتقل کند.
ویژگیهای آوازی عبدالله دوامی
استاد عبدالله خان دوامی در نواختن آواز ویژگیهای منحصر به فردی داشت. از جمله این ویژگیها میتوان به تحریرهایی قوی و محکم، استفاده از غلتهای ظریف، اجرای دقیق آکسانها، و خلق ملودیهای زیبا در هر گوشه از آواز اشاره کرد. همچنین، او در تلفیق نوازندگی و خوانندگی مهارت فوقالعادهای داشت.

عبدالله دوامی در زمستان سال ۱۳۵۹، هنگامی که از خانه خارج شده بود، کلید آپارتمان را همراه خود نبرد. برای اینکه مجبور نباشد پشت در بماند، در سن نزدیک به ۹۰ سالگی، سعی کرد از پنجره وارد خانه شود. اما در همین حین، ناگهان تعادل خود را از دست داد و به زمین افتاد.
در این اتفاق، استخوان لگن او شکست و در بیمارستان بستری شد. به دلیل مشکل فراموشی، داروهای مسکنی که پزشک تجویز کرده بود را بیش از اندازه مصرف کرد و دچار مسمومیت دارویی شد. در نهایت، استاد عبدالله دوامی در شب بیستم دی ماه ۱۳۵۹، در بیمارستان چشم از جهان فروبست.














































