چرا سمفونی از چهار موومان تشکیل شده است؟

همانطور که پیش از این توضیح داده شد، سمفونی به معنای هم‌آوایی و همنوایی است. در دنیای موسیقی کلاسیک، به قطعه‌ای گفته می‌شود که برای ارکستر ساخته می‌شود و از چند بخش مستقل به نام موومان تشکیل شده است. ویژگی اصلی یک سمفونی این است که معمولاً از چهار موومان و در برخی موارد بیشتر، شکل می‌گیرد. اما دلیل چهار بخشی بودن سمفونی چیست؟ در ادامه این نوشته از وبلاگ آرین لوتوس، پاسخی برای این پرسش خواهید یافت.

چرا سمفونی از چهار موومان تشکیل شده است؟

سمفونی‌های چهارموومانه معمولاً ساختار مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارند و بر پایه یک طرح منظم شکل می‌گیرند. سمفونی در طول تاریخ موسیقی دچار تحولات زیادی شده و قالب ثابت و تغییرناپذیری ندارد؛ بلکه در زمینه نوع سازها، درونمایه و ساختار، تغییرات بسیاری به خود دیده است. با این حال، فرم چهاربخشی آن رایج‌تر است. اکنون به توضیح این چهار موومان می‌پردازیم:

موومان اول : تمپوی تند ( فرم سونات )

موومان نخست یک سمفونی معمولاً بر پایه‌ی قالب سونات نوشته می‌شود. در این قالب، دو ملودی اصلی و متفاوت وجود دارد.
اغلب پیش از شروع اصلی سمفونی، یک مقدمه پخش می‌شود؛ مانند چند آکورد کوتاه یا یک پیش‌درآمد بلندتر. گاهی هم اثر بدون هیچ مقدمه‌ای، مستقیماً با همان ملودی اصلی آغاز می‌گردد.
در بخش میانی، آهنگساز مهارت و هنر خود را به اوج می‌رساند. دو ملودی اصلی در قالبی پویا و تغییرشونده، در هم تنیده و جابجا می‌شوند. سپس در بخش سوم که به آن “بازگشت” می‌گویند، آن دو ملودی اصلی دوباره نواخته می‌شوند و آهنگساز آن‌ها را به نتیجه‌ای غنی و مهم می‌رساند. در پایان نیز ممکن است موومان با بخش پایانی کوتاهی به نام کودا تمام شود.

موومان دوم : تمپوی آهسته ( فرم سونات یا روندو یا تم و واریاسیون )

پس از پایان هر بخش از قطعه، سکوتی کوتاه به گوش می‌رسد و سپس بخش بعدی آغاز می‌شود. معمولاً بخش دوم یک سمفونی در تضاد کامل با بخش نخست آن است.
اگر بخش اول با حالتی پُرانرژی و قوی آغاز شود، بخش دوم اغلب آرام و ملایم خواهد بود. اگر آهنگساز بخواهد دوباره از ساختار «سونات» استفاده کند، معمولاً کار را با یک بخش آرام و کند پیش می‌برد.
گاهی نیز ممکن است آهنگساز برای بخش دوم از فرم «روندو» بهره ببرد. فرم روندو قالبی شبیه به شعر است که ویژگی اصلی آن تکرار یک بخش اصلی در فواصل منظم است.
آهنگساز مجبور نیست فرم خاصی را برای سمفونی خود انتخاب کند؛ او در این زمینه آزاد است. انتخاب نوع فرم به ایده و موضوعی بستگی دارد که آهنگساز در ذهن دارد. در واقع باید دید چه هدفی را دنبال می‌کند. اما به طور معمول، بخش دوم در مقایسه با بخش اول، آرام‌تر و کندتر است.

چرا سمفونی چهار موومان دارد

چرا یک قطعه موسیقی سمفونی معمولاً از چهار بخش جداگانه تشکیل شده است؟

این ساختار چهاربخشی طی سال‌ها به یک الگوی ثابت و پذیرفته‌شده تبدیل شده است. هر بخش، حال و هوای خاص خود را دارد و در کنار هم، داستان موسیقایی کامل و متنوعی را روایت می‌کنند.

معمولاً بخش اول سریع و پرانرژی است و ایده اصلی سمفونی را معرفی می‌کند. بخش دوم آرام و احساسی است و فرصتی برای تأمل و بیان عواطف لطیف فراهم می‌آورد. بخش سوم معمولاً ریتمیک و شاد است و حال و هوایی سبک‌تر ایجاد می‌کند. در نهایت، بخش چهارم با سرعت و قدرت بالا به پایان می‌رسد و کل اثر را با شکوه به پایان می‌برد.

این چیدمان به آهنگساز اجازه می‌دهد تا احساسات و ایده‌های گوناگونی را در یک اثر واحد بگنجاند و شنونده را در یک سفر موسیقایی کامل و جذاب همراهی کند.

موومان سوم : تمپوی تند و سه ضربی ( فرم منوئه یا سه قسمتی  یا اسکرتسو )

معمولاً سومین بخش یک سمفونی، سبک‌ترین و شادترین قسمت آن است. این بخش می‌تواند ظرافت و زیبایی یک «منوئه» را در خود داشته باشد. در سمفونی‌ها از فرم‌های رقص به بهترین شکل استفاده می‌شود.

«منوئه» در اصل یک رقص محلی فرانسوی بوده است. در ابتدا این رقص با گام‌های آرام و حساب‌شده اجرا می‌شد، اما به مرور زمان حرکات آن پرشورتر و قوی‌تر شد و حالتی شاد و جسورانه پیدا کرد. بعدها در سمفونی‌های هایدن، دوباره به حالت اولیه و روستایی قدرتمند خود بازگشت.

بتهوون نیز از آهنگسازانی بود که قطعات منوئه متنوعی خلق کرد. او به جای حالت رسمی و باوقار منوئه، قطعاتی پرانرژی و هیجان‌انگیزتر جایگزین کرد. برخی از این قطعات را هم «اسکرتزو» نامید. واژه «اسکرتزو» از کلمه ایتالیایی «اسکرتزاره» به معنای «شوخی کردن» گرفته شده است.

موومان چهارم : این موومان می‌تواند ترکیبی از سه قسمت قبلی باشد و به‌عنوان نقطۀ اوج سمفونی برای پایان در نظر گرفته شود.

در این بخش، آهنگساز می‌تواند آزادانه هر قالبی مانند روندو، سونات یا یک تم و واریاسیون را انتخاب کند. اما نغمه‌ای که می‌سازد باید طوری باشد که امکان تغییرات و دگرگونی‌های فراوانی را فراهم کند؛ یعنی ملودی او باید انعطاف لازم را داشته باشد. به بیان دیگر، این قسمت آزمایشگاه خلاقیت و توانایی‌های آهنگساز به شمار می‌رود.
به عنوان نمونه، سمفونی چهارم برامس شامل سی‌ویک واریاسیون روی یک تم است. هر چهار موومان این اثر با یکدیگر پیوندی عمیق و یکپارچه دارند.
سمفونی معمولاً شامل توضیحات و گسترش‌های طولانی و بسیار پیچیده است. برای آشنایی بهتر با آن و درک تحولاتش در طول تاریخ، نیاز است مطالعه گسترده‌ای داشته باشیم و به آثار فراوانی از استادان موسیقی گوش بسپاریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن