قانون ۱۰ هزار ساعته نوازندگان چیست ؟

یک قانون جالب برای یادگیری وجود دارد به نام قانون ده هزار ساعت. برای کسانی که میخواهند نوازندگی را شروع کنند، همیشه یک پرسش مهم مطرح است: چقدر باید تمرین کنم تا نوازنده خوبی شوم؟ اگر شما هم این سوال را دارید، پاسخ کوتاه این است: نوازندگان حرفهای اغلب به قانونی به نام “قانون ده هزار ساعت” اشاره میکنند. اما این قانون دقیقاً چیست؟ در ادامه این نوشته از وبلاگ آرین لوتوس بیشتر بخوانید.
آیا چیزی به نام استعداد ذاتی وجود دارد؟
پاسخ روشن است: بله. درست مانند ورزش هاکی که همه بازیکنان آن به سطح حرفهای نمیرسند. فقط تعداد محدودی به آن جایگاه دست مییابند؛ کسانی که از استعداد طبیعی برخوردارند.
موفقیت، ترکیبی است از استعداد به اضافه تمرین و آمادگی. اما نکته اینجاست که با بررسی بیشتر روانشناسان، مشخص شد هرچه بیشتر به زندگی افراد موفق در مشاغل مختلف نگاه میکنیم، نقش استعداد ذاتی کمرنگتر به نظر میرسد و در عوض، تمرین و آمادگی نقش اصلی را در پیشرفت آنان ایفا کرده است.
برای رسیدن به موفقیت در هر زمینهای، باید حدود ده سال، هفتهای بیست ساعت روی آن کار و تمرین متمرکز داشته باشید (که به قانون ده هزار ساعت معروف است). اگر این مسیر را دنبال کنید، موفقیت تقریباً قطعی خواهد بود – لازم نیست حتماً یک نابغه باشید، در واقع چیزی به نام نابغه ذاتی وجود ندارد.

قانون ده هزار ساعت برای نوازندگان به چه معناست؟
این ایده میگوید که برای تبدیل شدن به یک نوازنده واقعاً ماهر و حرفهای در هر سازی، به حدود ده هزار ساعت تمرین هدفمند و باکیفیت نیاز دارید. این فقط به معنای نواختن ساده نیست، بلکه تمرین متمرکز، اصلاح اشتباهات و پیشرفت تدریجی است.
بسیاری از موسیقیدانان بزرگ جهان، سالهای بسیار طولانی را به تمرین منظم و پیوسته اختصاص دادهاند تا به سطح عالی رسیدهاند. این قانون بر این باور است که استعداد به تنهایی کافی نیست و پشتکار و زمان گذاشتن بسیار اهمیت دارد.
پس اگر میخواهید در نوازندگی به مهارت برجستهای دست پیدا کنید، باید صبور باشید و به طور منظم و اصولی تمرین کنید.
قانون ۱۰ هزار ساعته نوازندگان چیست؟
بر اساس پژوهشی که در دهه ۹۰ میلادی انجام شد، روانشناسان به این نتیجه رسیدند که برای رسیدن به سطح عالی در هر مهارتی، حدود ده هزار ساعت تمرین هدفمند لازم است. این یافته که به “قانون ده هزار ساعت” معروف شد، پس از انتشار با استقبال گستردهای روبرو گردید. در پی آن، مقالات فراوانی در توضیح، ستایش و تشریح این قانون نوشته شد.
حرفه ای ها ساخته میشوند ؛ متولد نمیشوند
اریکسون، روانشناسی که از او به عنوان کسی که قانون ده هزار ساعت را مطرح کرده یاد میشود، نتیجه پژوهشهای خود را این گونه بیان میکند: “متخصصان ساخته میشوند، نه اینکه زاده شوند. هیچکس تردیدی ندارد که دستاوردهای موتزارت استثنایی بوده است. اما آنچه اغلب نادیده گرفته میشود این است که تلاش او نیز در زمان خودش بینظیر بود. آموزش موسیقی او پیش از چهار سالگی آغاز شد. پدرش آهنگساز چیرهدست و معلم مشهوری بود که یکی از نخستین کتابهای آموزش ویولن را نوشت. موتزارت مانند دیگر نوازندگان بزرگ جهانی، یک حرفهای زاده نشد؛ او به یک حرفهای تبدیل شد.”
نکته شگفتآور در پژوهش اریکسون این است که او و همکارانش هیچ مورد “طبیعی” پیدا نکردند؛ برای مثال، موسیقیدانانی که بدون زحمت به اوج موفقیت رسیده باشند و زمان کمتری نسبت به همقطاران خود به تمرین نوازندگی اختصاص داده باشند.
همچنین آنها نتوانستند افرادی را بیابند که “بیش از حد سختکوش” بوده باشند؛ یعنی کسانی که بسیار بیشتر از دیگران تلاش کرده بودند اما با این وجود به نوازندگان پیانوی موفقی تبدیل نشده بودند. علاوه بر این، افراد بسیار موفق فقط کمی سختتر از دیگران کار نمیکنند. آنها واقعاً بسیار سخت تلاش میکنند.

دههزار ساعت تمرین (قانون ۱۰ هزار ساعته)
پژوهشهای متخصصان بارها نشان میدهد که برای انجام یک کار پیچیده به بهترین شکل، به مقدار مشخص و دقیقی از تمرین نیاز است. در حقیقت، محققان به یک نتیجهگیری مشخص رسیدهاند: آنها باور دارند که عددی جادویی برای دستیابی به مهارت واقعی وجود دارد و آن، ده هزار ساعت تمرین است.
نتیجهای که از این مطالعات به دست میآید، این است که برای رسیدن به درجهای از مهارت که شما را به یک متخصص در سطح جهانی تبدیل کند، صرف دههزار ساعت زمان برای تمرین ضروری است.
مدت زمان لازم برای مغز
در تحقیقات مکرر درباره موسیقیدانان، بازیکنان بسکتبال، نویسندگان آثار فانتزی، اسکیتبازان روی یخ، نوازندگان پیانوی کنسرت، شطرنجبازان حرفهای، تبهکاران باهوش و موارد مشابه، این رقم بارها و بارها دیده میشود.
به نظر میرسد مغز انسان برای درک کامل تمام جزئیات لازم و رسیدن به مهارت واقعی، به این میزان زمان نیاز دارد.
نکته قابل توجه دیگر درباره ده هزار ساعت تمرین این است که این زمان واقعاً بسیار طولانی است. تقریباً غیرممکن است که یک فرد به تنهایی و در سالهای جوانی به این حجم تمرین برسد. برای دستیابی به آن، معمولاً به پدر و مادری نیاز است که شما را راهنمایی و پشتیبانی کنند.
همچنین وضعیت مالی مناسب اهمیت دارد؛ زیرا اگر مجبور باشید برای تأمین هزینههای زندگی خود یا خانوادهتان، به کار پارهوقت بپردازید، زمان کافی در روز برای تمرینِ مورد نیاز باقی نمیماند. در حقیقت، بیشتر افراد تنها زمانی میتوانند به این رقم برسند که در قالب یک برنامه ویژه و منسجم قرار گیرند.
علاوه بر ۱۰ هزار ساعت تمرین، به چه چیزهای دیگری برای موفقیت نیاز دارید
ایده ده هزار ساعت بر پایه پژوهشهای اندرس اریکسون شکل گرفته است. او بر این باور است که هیچ فردی بدون تمرین هدفمند و آگاهانه به موفقیت چشمگیر دست نمییابد. برای رسیدن به درجه بالایی از مهارت، حتی باید فراتر از این مقدار نیز تلاش کنید.
همانگونه که اریکسون در کتاب تازه خود با نام PEAK شرح میدهد، این اصل کلیدی همچنان ثابت و معتبر است. تنها عاملی که میتواند شما را به یک نوازنده در سطح جهانی تبدیل کند، تمرین مداوم و برنامهریزیشده است.













































