بیوگرافی و زندگینامه پانته آ بهرام

بیوگرافی پانته آ بهرام
پانتهآ بهرام سیفلا، بازیگر ایرانی، سیزدهم اسفندماه ۱۳۴۸ به دنیا آمد. او برای بازی در سینما و تئاتر، نامزد و برنده چندین جایزه از جشنواره فیلم فجر شده است.
فعالیت رسمی او از سومین فصل مجموعه تلویزیونی «آینه» در سال ۱۳۶۸ آغاز شد. در همان سال، در فیلم سینمایی «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی نیز بازی کرد.
این بازیگر در سال ۱۳۸۵، برای بازی در فیلم «بچههای ابدی»، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. پانتهآ بهرام علاوه بر سینما و تلویزیون، در بیش از بیست نمایش تئاتر مانند «مرگ یزدگرد» نیز روی صحنه رفته است.
نخستین تجربه تئاتر او، بازی در نمایش «قصه شبنم» در تالار هنر در سال ۱۳۶۷ بود. او در سال ۱۳۷۱ نیز با تحصیل در رشته ادبیات نمایشی، گام جدیدی در یادگیری آکادمیک هنرهای نمایشی برداشت.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
ازدواج و همسرگزینی
صفحات مجازی
فعالیتهای هنری
آثار سینمایی
دستاوردها و تقدیرها
حواشی و رویدادها
گفتوگوها

خلاصه زندگینامه
نام: پانتهآ
نام خانوادگی: بهرام
تاریخ تولد: ۱۳ اسفند ۱۳۴۸ (۵۵ سال)
محل تولد: تهران، ایران
تحصیلات: دانشآموختهٔ رشتهٔ ادبیات نمایشی
محل تحصیل: مدرسهٔ هنر و ادبیات صدا و سیما
شغل: بازیگری
سالهای فعالیت: از ۱۳۶۶ تا امروز
پدر و مادر: داوود بهرام و صدیقه محمدتقیبیگ
همسر: سیامک احصایی (جداشده)
زندگینامه
زندگی شخصی و خانواده:
پانتهآ بهرام، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران، در سیزدهم اسفندماه ۱۳۲۸ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۶۶ وارد آموزشگاه صدا و سیما شد و پس از پایان دوره، از آنجا فارغالتحصیل گردید. همچنین وی در دانشگاه، در رشتهٔ ادبیات نمایشی تحصیل کرد و مدرک خود را دریافت نمود.
این هنرمند یک خواهر بزرگتر به نام رکسانا و یک برادر کوچکتر به نام محمدرضا دارد و به این ترتیب، دومین فرزند خانواده محسوب میشود. نام پدرش داوود بهرام بود و مادرش، صدیقه محمدتقیبیگ، که چند سال بیمار بود، در مهرماه ۱۳۹۷ درگذشت. پانتهآ بهرام اکنون در غرب تهران زندگی میکند.
قهر از سریال دلدادگان:
در سال ۱۳۹۶، پانتهآ بهرام که در سریال محبوب «دلدادگان» ساخته منوچهر هادی بازی کرده بود، با مشکل پرداخت نشدن آخرین قسمت دستمزدش روبرو شد. به همین دلیل، او در قسمت پایانی این سریال حاضر نشد.
حتی تلاشهایی که برای راضی کردن او انجام شد، نتیجهای نداشت و در نهایت نویسندگان مجبور شدند پایان داستان سریال را تغییر دهند.
ازدواج

این هنرمند ایرانی در سالهای گذشته و ظاهراً در اوایل دهه ۱۳۷۰ ازدواج کرد، اما متأسفانه این زندگی مشترک کمتر از یک سال ادامه یافت و آن دو از هم جدا شدند. همسر پیشین او در زمینه بازیگری و سینما فعالیت نمیکرد. پانتهآ بهرام پس از این جدایی، تا به امروز دوباره ازدواج نکرده است. همچنین لازم به ذکر است که او از ازدواجش صاحب فرزندی نشده است.
با این حال، در بعضی از وبسایتها، سیامک احصایی ـ بازیگر ایرانی ـ به عنوان همسر او معرفی شده بود که این مطلب صحت ندارد.
پانته آ بهرام در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
officialpanteabahram@
زندگی هنری

ورود به دنیای هنر:
پانته آ بهرام تحصیل در مدرسه هنر و ادبیات را شروع کرد و در همان زمان، یعنی در هجده سالگی، وارد دنیای تئاتر شد. بعد از قبولی در دانشگاه، او در نمایشهای دانشجویی شرکت میکرد و در کلاسهای درس همراه با بازیگران مطرح امروزی مانند ریما رامینفر و امیر جعفری بود.
اولین حضور این بازیگر در مقابل دوربین، در سال ۱۳۶۶ و در فصل سوم مجموعه تلویزیونی آینه اتفاق افتاد. این سریال ساخته غلامحسین لطفی بود و پانته آ بهرام اولین تجربه تصویری خود را در آن به دست آورد.
او همچنین در کلاسهای آموزش بازیگری که گلاب آدینه برگزار میکرد شرکت کرد و با توصیه او در سال ۱۳۶۸ در پشت صحنه فیلم هامون حاضر شد و چیزهای زیادی یاد گرفت. در یکی از نماها، داریوش مهرجویی، کارگردان فیلم، از او خواست تا لباسی بپوشد و نقش کوچکی را بازی کند. خودش میگوید که همین نقش کوتاه، دوازده ساعت وقت برد.
در طول دهه ۱۳۷۰، پانته آ بهرام در دو فیلم با نامهای زشت و زیبا و عینک دودی، نقشهای کوتاهی داشت. سپس در سال ۱۳۸۱، در فیلم توکیو بدون توقف به کارگردانی سعید عالمزاده، نقش اصلی را بازی کرد و در مقابل مهران مدیری قرار گرفت.
فعالیت در تلویزیون:
این بازیگر با ایفای نقش در سریال “مسافر” در سال ۱۳۷۹، به چهرهای آشنا برای مردم تبدیل شد. او سپس در مجموعههای دیگری مانند “وکیل”، “پلیس جوان”، “سکوت”، “چهره به چهره” و “بحران معنویت” نیز بازی کرد. اما نقش او در سریال “مسافر” به دلیل بازی در قالب یک دختر معتاد، با گفتار و بیان ویژهای که داشت و همچنین همبازی بودن با هنرمند سرشناسی مانند ابوالفضل پورعرب، بیش از سایر کارهایش در خاطرها مانده است.
درخشش در سینما:
در فیلم “بچههای ابدی” که توسط پوران درخشنده ساخته شده، پانته آ بهرام با اجرایی درخشان و فراموشنشدنی ظاهر شد. او برای این نقشآفرینی موفق شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. همچنین در سال ۱۳۸۴ و در سن ۳۶ سالگی، در فیلم “چهارشنبهسوری” به کارگردانی اصغر فرهادی ایفای نقش کرد که محبوبیت و معروفیتش را بسیار افزایش داد. این بازی تحسینبرانگیز باعث شد در دهمین دوره مراسم جشن خانه سینما، تندیس بهترین بازیگر نقش دوم زن را به دست آورد.
برنامه خندوانه:
در برنامه خندوانه که در تابستان سال ۱۳۹۷ پخش شد، پانته آ بهرام در قسمت پنجم به عنوان داور حضور پیدا کرد. با وجود اینکه او پیشینه زیادی در زمینه طنز نداشت، اما عملکرد خوب و قابل قبولی از خود نشان داد.
افتخارات در تئاتر:
این بازیگر هم مانند بسیاری از همکارانش، کار هنری خود را به طور جدی از صحنه تئاتر آغاز کرد و علاقه و تعهد ویژهای به این عرصه دارد. پانتهآ بهرام در سال ۱۳۷۰ با بازی در نمایش مرگ یزدگر روی صحنه رفت و توانست یک جایزه معتبر دریافت کند. پس از آن، در سال ۱۳۷۵ با ایفای نقش در نمایش زمستان ۶۶، عنوان بهترین بازیگر را کسب کرد.
او در سال ۱۳۷۸ نیز با بازی در نمایش پس تا پس فردا، موفق شد جایزه نخست بهترین بازیگر تئاتر را به دست آورد.
شبکه نمایش خانگی:
پانته آ بهرام کار خود در شبکه نمایش خانگی را با بازی در سریال عاشقانه به کارگردانی منوچهر هادی شروع کرد. پس از آن، در مجموعه ملکه گدایان ساخته حسین سهیلی زاده، نقشی فرعی اما مهم و به یاد ماندنی را بازی کرد.
یکی از پرطرفدارترین سریالهای نمایش خانگی، مجموعه پوست شیر به کارگردانی جمشید محمودی است که پانته آ بهرام نیز در کنار بازیگران سرشناس و توانمند در آن ایفای نقش کرده است.
مروری بر نقش ها:
پانته آ بهرام بازیگری است که بیش از سی سال در سینما و تلویزیون ایران فعالیت دارد. او در این سالها در پروژههای هنری مختلفی حضور پیدا کرده و کارنامهای پربار و تأثیرگذار از خود به جای گذاشته است. در ادامه، نگاهی خواهیم داشت به برخی از مهمترین فیلمها و مجموعههای تلویزیونی که او در آنها ایفای نقش کرده است.
فیلم شنای پروانه:
فیلم “شنای پروانه” به کارگردانی محمد کارت، در سال ۱۳۹۸ ساخته شد. این فیلم در بخشهای مختلف جشنوارهی بینالمللی فیلم فجر حضور یافت و در نهایت موفق به دریافت شش سیمرغ بلورین شد.
داستان فیلم دربارهی زنی به نام پروانه است که تصاویری از او در استخر، در فضای مجازی پخش میشود. همسرش پس از آگاهی از این ماجرا، او را به قتل میرساند. برادر همسر پروانه، که نقش او را جواد عزتی بازی میکند، سعی میکند عکاس این تصاویر را پیدا کند. در طول این جستجو، او با رازهای پنهانی از زندگی خود و برادرش روبرو میشود.
در این فیلم، پانتهآ بهرام با ظاهری متفاوت در نقش “شاپور” ظاهر میشود؛ شخصیتی که برای کسب درآمد، با چهرهای مردانه کار میکند. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به امیر آقایی، طناز طباطبایی، علی شادمان، علیرضا داوودنژاد، مه لقا باقری، مهدی حسینینیا، ایمان صفا و ناهید مسلمی اشاره کرد.
سریال پوست شیر:
مجموعه نمایش خانگی «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی، یک اثر درام و جنایی است که در سال ۱۴۰۱ از طریق فیلمنت منتشر شد.
داستان این سریال درباره مردی به نام نعیم است که پانزده سال از عمرش را در زندان گذرانده و در تمام این سال ها تنها آرزویش، دیدن دخترش ساحل بوده است. اما پس از آزادی، با برخوردی سرد و بیاحساس از سوی دخترش روبرو میشود. پس از آن، دوست نعیم به نام رضا پروانه میانجیگری میکند و در نهایت ساحل با پدرش آشتی میکند و همراه او به سفری به شمال کشور میروند.
در راه بازگشت، در یک حادثه از پیش برنامهریزی شده، افرادی ساحل را میدزدند و او را به قتل میرسانند.
لیلا، همسر سابق نعیم (با بازی پانتهآ بهرام)، در این ماجرا نعیم را مقصر میداند. در حالی که پلیس در حال تحقیق است، نعیم به کمک دوستش رضا پروانه سعی میکند عاملین این حادثه را پیدا کند. سپس او باخبر میشود که ساحل هنوز زنده است و …
از جمله بازیگران این مجموعه میتوان به این هنرمندان اشاره کرد: هادی حجازیفر، شهاب حسینی، علیرضا کمالی، پردیس احمدیه، ژیلا شاهی، مهرداد صدیقیان، بابک کریمی، کامران تفتی، آناهیتا افشار، علی اوسیوند و علیرضا استادی.
سریال تعبیر وارونه یک رویا:
سریال «تعبیر وارونه یک رویا» به کارگردانی فریدون جیرانی ساخته شده و داستان جاسوسی دربارهٔ برنامه انرژی هستهای ایران را روایت میکند. این سریال در سال ۱۳۹۴ از شبکه اول سیما پخش شد.
پانتهآ بهرام در این مجموعه، نقش زنی به نام ژاله معبد را بازی میکند. داستان سریال حول گروهی از افراد داخل ایران و جاسوسان خارجی میگردد که قصد دارند یکی از دانشمندان هستهای کشور را بربایند. هدف آنها انتقال این دانشمند به باکو و سوءاستفاده از اطلاعات او برای جاسوسی است. اما پس از آن که این دانشمند آسیب میبیند، برنامه عملیات آنها به هم میریزد و ماجرا تغییر جهت میدهد.
در این سریال بازیگران شناختهشدهای مانند داریوش ارجمند، امیر جعفری، الهام کردا، قاسم زارع، نگار عابدی و فرهاد قائمیان حضور دارند که داستان جذاب و پرکششی را به تصویر کشیدهاند.
فیلم کوچه بی نام:
یکی دیگر از فیلمهای پانتهآ بهرام، «کوچه بینام» است که هاتف علیمردانی آن را در سال ۱۳۹۳ ساخت. در این فیلم، پانتهآ بهرام در نقش زنی به نام فروغ بازی میکند که به همراه پسرش حمید، در خانهای قدیمی در همسایگی خانواده حاج مهدی (با بازی فرهاد اصلانی) زندگی میکند.
در جریان داستان، حمید قصد دارد برای کار به خرمآباد سفر کند، اما ناگهان هواپیمایش سقوط میکند و این حادثه، هر دو خانواده را با بحران روبهرو میسازد. پیش از این سفر، حمید احساسات و علاقهاش را به دختر حاج مهدی ابراز میکند، اما در ادامه مشخص میشود که او در واقع پسر خود حاج مهدی است.
پانتهآ بهرام در این فیلم در کنار هنرمندانی چون باران کوثری، فرشته صدر عرفایی، ستاره پسیانی، امیر آقایی، محمدرضا غفاری، علیرضا استادی، ملیسا ذاکری و پروین ملکی ایفای نقش کرده است.
سریال ملکه گدایان:
مجموعه تلویزیونی «ملکه گدایان» اثر حسین سهیلی زاده، در سال ۱۳۹۹ تولید و از طریق سرویس فیلیمو در شبکه نمایش خانگی پخش شد.
داستان این سریال درباره جوانی به نام البرز شمس است که در آلمان به عنوان شیمیدان زندگی میکند. او برای برگزاری مراسم عقد خود با دختری به نام سارا، به همراه مادرش خورشید به ترکیه سفر میکند. اما پیش از شروع مراسم، متوجه میشود پدرش بیمار است و به همین دلیل مراسم عقد برگزار نمیشود.
از آنجا که البرز قبلاً به شکل غیرقانونی از ایران خارج شده بود، این بار نیز به صورت قاچاق به کشور بازمیگردد. در این میان، همه او را به نام فرهاد بابایی میشناسند و حتی مادرش نیز از هویت واقعی او بیخبر میماند. تمام این ماجراها و نقشهها توسط خالهی البرز، لعیا یکتا، طراحی شده است. او به دلیل کینهای که از گذشته نسبت به خواهرش ـ مادر البرز ـ دارد، این توطئهها را میچیند.
در این مجموعه، پانته آ بهرام نقش خورشید یکتا، مادر البرز را بازی میکند. هنرمندانی همچون آرمان درویش، رویا نونهالی، باران کوثری، الهام کردا، رضا بهبودی، محمدرضا غفاری، عرفان ناصری و … نیز در این پروژه هنرنمایی کردهاند.
فیلم تراژدی:
فیلم سینمایی «تراژدی» به کارگردانی آزیتا موگویی، در سال ۱۳۹۲ ساخته شد و در سبک درام و اجتماعی قرار دارد.
این فیلم با بازی گروهی از بازیگران شناختهشده مانند مهدی هاشمی، بهرام رادان، حسین یاری، رویا نونهالی و پانتهآ بهرام همراه بود. حضور این چهرههای محبوب، تأثیر زیادی در جذابیت و موفقیت فیلم داشت و توانست توجه مخاطبان زیادی را جلب کند.
داستان فیلم درباره مردی به نام قاسم است که برای جبران غرور آسیبدیدهاش، تصمیم میگیرد کار عجیبی انجام دهد. او که در شرایط سخت مالی قرار دارد، نقشه میکشد تا با ساختن یک صحنه تصادف ساختگی و وانمود کردن به مصدومیت، مبلغ زیادی به عنوان دیه دریافت کند. هدف او فراهم کردن زندگی راحتتر برای خانوادهاش است، اما…
از جمله بازیگران فیلم تراژدی میتوان به مهدی هاشمی، پانتهآ بهرام، بهرام رادان، حسین یاری، رویا نونهالی و پیام دهکردی اشاره کرد.
فیلم گذر موقت:
فیلم “گذر موقت” به کارگردانی افشین هاشمی، در سال ۱۳۹۵ ساخته شده و در دسته فیلمهای اجتماعی قرار میگیرد.
این اثر، سومین فیلم هاشمی در مقام کارگردان است و نماهای آن حال و هوای تئاتری دارد. از آنجا که او سالها در عرصه تئاتر هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان کارگردان فعالیت داشته، طبیعی است که در اولین فیلم مستقل خود نیز از ساختار نمایشی و شیوهی گفتوگونویسی تئاتر بهره ببرد.
این فیلم جنبهی سرگرمکننده دارد و مخاطب را به تماشای داستانی ساده مینشاند.
داستان فیلم درباره دو مرد سالمند است که یک شب تصمیم میگیرند با شادی و انرژی به گشتوگذار در خیابانهای شهر بپردازند، اما در این راه با مشکلات و اتفاقات غیرمنتظرهای روبرو میشوند و…
از جمله بازیگران این فیلم میتوان به این افراد اشاره کرد: اسماعیل محرابی، پانته آ بهرام، مسعود کرامتی، لادن مستوفی، هومن برقنورد، شقایق دهقان و شقایق فراهانی.
فیلم بلوک ۹ خروجی ۲:
فیلم سینمایی «بلوک ۹ خروجی ۲» به کارگردانی علیرضا امینی در سال ۱۳۹۲ ساخته شد. این فیلم در سبک درام است و تمام مراحل تولید آن در همان سال به پایان رسید.
پس از تکمیل فیلم، حدود ۴ سال اجازهٔ نمایش نداشت و در توقیف بود تا اینکه در سال ۱۳۹۶ مجوز پخش گرفت. پس از اکران، با استقبال خوبی از سوی تماشاگران روبرو شد. این اثر را یکی از بهترین کارهای پانته آ بهرام میدانند.
داستان فیلم دربارهٔ اتفاقاتی است که پس از فوت مادربزرگ رخ میدهد و به یک زن و شوهر سابق میپردازد که سالهاست از هم جدا شدهاند. آنها برای بهبود وضعیت روحی دخترشان تصمیم میگیرند با هم به سفر بروند. اما…
پانته آ بهرام در این فیلم در کنار بازیگرانی مانند ستایش محمودی، امیر جعفری، حمیدرضا آذرنگ و الهام کردا ایفای نقش کرده است.
فیلم بچههای ابدی:
یکی از نقشهای بسیار خوب پانتهآ بهرام در سینما، در فیلم «بچههای ابدی» بود. این فیلم را پوران درخشنده در سال ۱۳۸۵ ساخت و در سبک درام و اجتماعی قرار دارد.
داستان فیلم درباره مشکلات و چالشهایی است که خانوادههای دارای فرزند مبتلا به سندروم دان با آن روبرو هستند. این اثر با کارگردانی پوران درخشنده و بازیهای بهیادماندنی شهاب حسینی، الهام حمیدی و پانتهآ بهرام ساخته شد. پانتهآ بهرام برای بازی در این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
فیلم «بچههای ابدی» داستان دختری به نام نگار را روایت میکند که میخواهد با پسری به نام ایمان ازدواج کند. اما نگار متوجه میشود ایمان مسئولیت بزرگی در زندگی دارد که به خاطر ازدواج نمیتواند از آن دست بکشد. این مسئله باعث تردید و نگرانی در نگار میشود. ایمان برادری دارد که به سندروم دان مبتلا است و از نظر عاطفی بسیار به او وابسته است. حالا این پرسش پیش میآید: آیا ایمان به خاطر ازدواج، از برادرش فاصله میگیرد؟
از جمله بازیگران این فیلم میتوان به شهاب حسینی، الهام حمیدی، پانتهآ بهرام، هادی مرزبان، آهو خردمند و فرزانه کابلی اشاره کرد.
فیلم چهارشنبه سوری:
فیلم “چهارشنبهسوری” به کارگردانی اصغر فرهادی، در سال ۱۳۸۴ ساخته شد. این فیلم در سبک درام و معمایی است.
پانتهآ بهرام در این فیلم در کنار بازیگرانی مانند هدیه تهرانی، ترانه علیدوستی، حمید فرخنژاد، هومن سیدی و سحر دولتشاهی ایفای نقش کرده است. از نقشآفرینیهای مهم این بازیگر، حضور در فیلم “چهارشنبهسوری” اثر اصغر فرهادی محسوب میشود. در این اثر، هنرمندان سرشناسی همچون شهاب حسینی، ترانه علیدوستی و حمید فرخنژاد نیز بازی کردهاند. به نظر میرسد این فیلم یکی از آثار برجسته پانتهآ بهرام است.
این فیلم در جشنواره جهانی فیلم شیکاگو جایزه هوگو طلایی را دریافت کرد و همچنین در جشنواره فیلم لوکارنو در سال ۲۰۰۶ میلادی، نامزد دریافت جایزه پلنگ طلایی شد.
داستان فیلم در آستانه عید نوروز اتفاق میافتد؛ زمانی که مردم مشغول تمیز کردن و خانهتکانی هستند. در این میان، دختر جوانی به نام روحانگیز، با بازی ترانه علیدوستی، که به زودی مراسم عروسی دارد، در یک شرکت خدمات نظافتی کار میکند. در روز چهارشنبهسوری، شرکت به او مأموریت میدهد تا برای نظافت به خانه یک خانواده با وضعیت متوسط برود. وقتی روحانگیز به آن خانه میرود، با فضایی ناراحتکننده و پرتنش روبرو میشود. در این میان، صدای بلند ترقههای چهارشنبهسوری از خیابان، بر ناآرامی و بیثباتی آن فضا میافزاید.
فیلم شناسی

در این قسمت، همه فعالیتهای هنری که پانتهآ بهرام در طول دوران کاری خود انجام داده است، به طور کامل برای شما توضیح داده میشود.
فیلم های سینمایی:
| سال | نام فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۹۹ | خائن کشی | مسعود کیمیایی |
| ۱۳۹۸ | شنای پروانه | محمد کارت |
| ۱۳۹۷ | آینده | امیر پورکیان |
| ۱۳۹۶ | شاید عشق نبود | سعید ابراهیمی فر |
| ۱۳۹۴ | گذر موقت | افشین هاشمی |
| ۱۳۹۳ | کوچه بینام | هاتف علیمردانی |
| ۱۳۹۲ | طبقه حساس | کمال تبریزی |
| ۱۳۹۲ | تراژدی | آزیتا موگویی |
| ۱۳۹۲ | بیگانه | بهرام توکلی |
| ۱۳۹۲ | بلوک۹ خروجی۲ | علیرضا امینی |
| ۱۳۹۱ | گس | کیارش اسدیزاده |
| ۱۳۹۱ | روز روشن | حسین شهابی |
| ۱۳۹۰ | میگرن | مانلی شجاعی فرد |
| ۱۳۹۰ | بی خود و بی جهت | عبدالرضا کاهانی |
| ۱۳۸۹ | من مادر هستم | فریدون جیرانی |
| ۱۳۸۹ | اسب حیوان نجیبی است | عبدالرضا کاهانی |
| ۱۳۸۸ | بدرود بغداد | مهدی نادری |
| ۱۳۸۸ | خوابهای دنباله دار | پوران درخشنده |
| ۱۳۸۸ | طهران:روزهای آشنایی | داریوش مهرجویی |
| ۱۳۸۸ | هیچ | عبدالرضا کاهانی |
| ۱۳۸۷ | پستچی سه بار در نمیزند | حسن فتحی |
| ۱۳۸۵ | اقلیما | محمدمهدی عسگرپور |
| ۱۳۸۵ | بچههای ابدی | پوران درخشنده |
| ۱۳۸۴ | چهارشنبهسوری | اصغر فرهادی |
| ۱۳۸۱ | غوغا | سعید سهیلی |
| ۱۳۸۱ | بانوی من | یدالله صمدی |
| ۱۳۸۱ | توکیو بدون توقف | سعید عالمزاده |
| ۱۳۷۸ | عینک دودی | محمدحسین لطیفی |
| ۱۳۷۵ | زشت و زیبا | احمدرضا معتمدی |
| ۱۳۶۸ | هامون | داریوش مهرجویی |
سریال و برنامه های تلویزیونی:
| نام اثر | کارگردان | سال ساخت | شبکه | نقش |
|---|---|---|---|---|
| آئینه سری سوم | غلامحسین لطفی | ۱۳۶۶ | ۱ | |
| خانواده حمزهعلی خان | محمدباقر خسروی | ۱۳۷۲ | ||
| مسافر | سیروس مقدم | ۱۳۷۹ | ۵ | منیژه |
| وکیل | سیروس مقدم | ۱۳۷۹ | ۵ | |
| پلیس جوان | سیروس مقدم | ۱۳۸۰ | ۳ | شیرین |
| راز سکوت | حسین حکمت جو | ۱۳۸۱ | ۲ | |
| جستجوگران | محمدعلی سجادی | ۱۳۸۸ | ||
| زیر هشت | سیروس مقدم | ۱۳۸۹ | ۱ | منیژه کارخانه |
| تعبیر وارونه یک رؤیا | فریدون جیرانی | ۱۳۹۴ | ۱ | ژاله |
| دلدادگان | منوچهر هادی | ۱۳۹۶ | ۳ | افسانه مشکات |
| خنداننده شو | رامبد جوان | ۱۳۹۷ | نسیم |
شبکه نمایش خانگی:
| سال پخش | نام سریال | کارگردان | نقش |
|---|---|---|---|
| ۱۳۹۵ | عاشقانه | منوچهر هادی | ریحانه رستاک |
| ۱۳۹۹ | ملکه گدایان | حسین سهیلیزاده | خورشید یکتا |
| ۱۴۰۱ | پوست شیر | جمشید محمودی | لیلا برزگر |
تئاتر:
| سال | نام اثر |
|---|---|
| ۱۳۶۹ | آتقی و شهر خیال |
| ۱۳۶۹ | مجلس عاشقانه سلیمان و بلقیس |
| ۱۳۷۰ | مرگ یزدگرد |
| ۷۵-۱۳۷۴ | شب بخیر مادر |
| ۶۶ -۱۳۷۶ | زمستان |
| ۱۳۷۷ | رقص کاغذ پاره |
| ۱۳۷۸ | پس تا فردا و دل سگ |
| ۱۳۷۹ | یک دقیقه تا سکوت |
| ۱۳۸۰ | افسون معبد سوخته |
| ۱۳۸۱ | همان همیشگی – زمزمه مردگان – رازها و دروغها |
| ۱۳۸۳ | خواب در فنجان خالی – شب هزار و یکم |
| ۱۳۸۳ | نمایشنامهخوانی آدمهای خیس |
| ۱۳۸۳ | شکلک مهر |
| ۱۳۸۳ | با دهان بند سکوت مهر |
| ۱۳۸۳ | زمزمهٔ مردگان آذر |
| ۱۳۸۳ | هی مرد گنده گریه نکن! دی |
| ۱۳۸۳ | منطقهٔ اشغال شده بهمن |
| ۱۳۸۹ | نورا تابستان |
| ۱۳۹۵ | افسون معبد سوخته مهر و آبان |
| ۱۳۹۶ | یک دقیقه و سیزده ثانیه مرداد |
| ۱۴۰۱ | اتاق محترم |
جایزهها و نامزدیها
این هنرمند برای بازی درخشانش در فیلمهای مختلف، نامزد و برندهی جوایز معتبر بسیاری شده است:
• نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر برای فیلم **چهارشنبهسوری**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر زن از جشن حافظ برای فیلم **چهارشنبهسوری**
• برنده تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشن خانه سینما برای فیلم **چهارشنبهسوری**
• برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر برای فیلم **بچههای ابدی**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر زن از جشن دنیای تصویر برای فیلم **بچههای ابدی**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشن خانه سینما برای فیلم **بچههای ابدی**
• نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشن منتقدان برای فیلم **صندلی خالی**
• نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشن منتقدان برای فیلم **هیچ**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر زن از جشن دنیای تصویر برای فیلم **هیچ**
• نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن در بخش نگاه نو از جشنواره فیلم فجر برای فیلم **میگرن**
• نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از جشن منتقدان برای فیلم **بیخود و بیجهت**
• نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن در بخش نگاه نو از جشنواره فیلم فجر برای فیلم **روز روشن**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر زن از جشن دنیای تصویر برای فیلم **روز روشن**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشن خانه سینما برای فیلم **من مادر هستم**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن از جشن خانه سینما برای فیلم **بیگانه**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر زن از جشن دنیای تصویر برای فیلم **بیگانه**
• نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشن منتقدان برای فیلم **بیگانه**
• نامزد تندیس بهترین بازیگر زن از جشن حافظ برای فیلم **شنای پروانه**
• نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن درام تلویزیونی از جشن حافظ برای سریال **پوست شیر**
حاشیه های زندگی پانته آ بهرام

نقض قانون حجاب در کشور:
در جریان ناآرامیهایی که با تحریک دشمنان برای ایجاد ناامنی در کشور صورت گرفت، برخی با شعارهایی حول محور «زن، زندگی، آزادی» تلاش کردند تا بنیان خانوادههای ایرانی را تضعیف کنند. در این فضا، پانتهآ بهرام در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، عکسی بدون حجاب منتشر کرد و در توضیح آن از هشتگهای مرتبط با همان شعارها استفاده نمود. همچنین در این پست به بازیگرانی اشاره شده بود که به دلیل رعایت نکردن قانون حجاب، بازداشت شده بودند.
با وجود تذکرهای قبلی مراجع قضایی، این بازیگر در مراسم اکران عمومی آخرین قسمت مجموعه «پوست شهر» نیز بدون حجاب حاضر شد. این رفتار خلاف قانون، بهعنوان عاملی برای ایجاد ناامنی و نقض حقوق اجتماعی مردم شناخته شد. در پی این اقدامات، پلیس تهران اعلام کرد که برای پانتهآ بهرام به اتهام کشف حجاب در مکانهای عمومی و انتشار تصاویر بدون حجاب در فضای مجازی، پرونده قضایی تشکیل شده است.
گفتنی است این بازیگر روز یکشنبه، سیویکم اردیبهشتماه ۱۴۰۲، در مراسم تشییع پیکر رضا حداد نیز بدون حجاب حاضر شد که این رفتار با واکنشهای گستردهای از سوی مردم روبهرو شد.
حکم و جریمه:
بر اساس پیامی که مهدی کوهیان، حقوقدان و عضو کمیته حمایت حقوقی و قضایی خانه سینما، در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده، پانته آ بهرام به دلیل اصرار بر رعایت نکردن قانون حجاب در کشور، پس از تشکیل پرونده و صدور یک حکم قطعی، به پرداخت جریمه نقدی محکوم شده است.
وی اشاره کرده که کل این فرآیند، از شروع پرونده تا صدور حکم نهایی، تنها در مدت ده روز به پایان رسیده است. این بازه زمانی کوتاه، یک رکورد برای این بازیگر در زمینه رسیدگی به پرونده و صدور حکم قطعی محسوب میشود.
پوشش عجیب در جشنواره فجر:
در بهمن ماه سال ۱۳۹۸، در دومین روز جشنواره بینالمللی فیلم فجر، پانتهآ بهرام در نشست خبری فیلم “شنای پروانه” حاضر شد. ظاهر او در این مراسم—با سر تراشیده و پوشیدن لباس و کلاه ترکمن—حواشی و بحثهای زیادی را به وجود آورد. در پاسخ به این واکنشها، او در صفحه اینستاگرامش متنی منتشر کرد و در این باره چنین نوشت:
“وقت خود را هدر ندهید، دوستان من. اگر به دنبال جنجال بودم، در سالی که فیلم «من مادر هستم» را ساختم، یا سالی که «بی خود و بی جهت» و «بلوک ۹» را کار کردم، یا حتی همین امسال که فیلم «آینده» از بخش مسابقه جشنواره کنار گذاشته شد، فرصت کافی برای اعتراض و جلب توجه داشتم. شاید این همه سکوت در طول بیش از بیست سال فعالیت در سینما هم درست نبود. اما لطفا فضای جامعه را شلوغ نکنید و مردم را به اشتباه نیندازید. مسائل مهمتری در جامعه وجود دارد که باید به آنها پرداخت. من سالهاست که مثل یک ارتش تکنفره عمل کردهام و به تنهایی از حق خود دفاع کردهام. ترس از زنان قدرتمند، زنانی که میخواهند خودِ واقعیشان باشند، یک مشکل جهانی است که در ایران بیشتر دیده میشود. با حاشیهسازی نمیتوانند مرا به حاشیه ببرند! در ضمن، این لباس و کلاه، قدیمی است—همانند خودم—و دستساز زنان ترکمن صحراست.”
مصاحبه
کسانی که در سالهای قبل فیلمهای پانتهآ بهرام را دیدهاند، میدانند که او به عنوان یک بازیگر، همیشه ریسکهای بزرگی کرده و از پذیرش نقشهای سخت و پیچیده هراسی ندارد، بلکه با علاقه آنها را میپذیرد. اما آن دسته از تماشاگرانی که در تئاتر شاهد اجراهای او بودهاند، تأیید میکنند که این بازیگر هنوز تمام تواناییهای خود را در سینما نشان نداده است.
به همین دلیل، پانتهآ بهرام در این گفتوگو از وضعیت کنونی سینما انتقاد کرد و ابراز دلتنگی نمود برای نقشهای غیرتکراری، فیلمهای تأثیرگذار و کارگردانانی که جسارت تجربههای تازه را دارند. این در حالی است که در همان سال، سه فیلم از او همزمان در سینماها اکران شده بود و در هر کدام، جنبهای متفاوت از تواناییهایش را به نمایش گذاشته بود. در فیلم “میگرن”، زنی ناامید و بیتاب بود، در “من مادر هستم” در نقش زنی سختدل ظاهر شد و در “بیخود و بیجهت” نیز لهجه اصفهانی شیرینش تأثیرگذار و بهیادماندنی بود.
شاید برای بسیاری از بازیگران، اکران همزمان سه فیلم یک آرزو باشد، اما برای پانتهآ بهرام این اتفاق با دلهره و نگرانی همراه بود. او در آن زمان مشغول بازی در فیلم “روز روشن” به کارگردانی حسین شهابی بود و همچنین متنی در حمایت از فریدون جیرانی و فیلمش نوشته بود. دغدغه اصلی او، وضعیت و آینده سینمای ایران بود. گفتوگوی ما با همین موضوع آغاز شد و سپس به انتظارات و امیدهایش از دنیای بازیگری پرداختیم.
بد نیست از نامه ای شروع کنیم که در اعتراض به حواشی اکران من مادر هستم نوشتید. چی شد که تصمیم گرفتید دست به قلم شوید و نسبت به اتفاقات پیش آمده برای این فیلم واکنش نشان بدهید؟
برخی معتقدند شالوده وجود انسان مشتمل از طوایف متنوع بوده و هر یک از عواطف و احساسات ما به منزله یک قوم و طایفه محسوب میشوند. قوم حسد و کینه، عشق و دوست داشتن، طمع، مهرورزی و … تا زمانی که هر یک از این قومیتها در سازش و تفاهم با یکدیگر زندگی کنند، در وجود و جسم ما توازن حاکم بوده و همگان به یک میزان به فرصت و موقعیتهای زندگی دست مییابند.
به همان نسبت که زیاده خواهی و حسادت لازمه وجود ما است، برخورداری از عشق نیز از احتیاجات ما میباشد. سپس میتوان این جریان را از وجود انسان به کل جامعه عمومیت بخشید. تصور من چنین است که تعادل و تناسب این طایفهها در کشورمان به شدت دچار ناهمگونی شده است.
برخی از افراد معتقدند مسئولیت عوامل تولید و هنرپیشگان در یک اثر، تا پیش از به نمایش درآمدن آن بوده و زمانی که یک فیلم اکران نمیشود، این مسئله مربوط به تهیه کننده میباشد. ولی من باور دارم تمام این زحمتها و مشقتها را همچون یک دانه در زمین کاشتهام تا در زمان برداشت و درو که به منزله تماشای بینندگان است.
زمانیکه فیلمنامه من مادر هستم را خواندید، به چنین واکنش ها و اعتراضاتی فکر نکردید؟
به هیچ وجه.
چرا؟
خاطرم هست در پشت صحنه فیلم من مادر هستم برخی از اوقات به آقای جیرانی اعتراض میکردیم که بسیار محتاطانه با این جریان رفتار میکند. بیان میکردیم یک گروه انسانهای بدکردار را به تصویر میکشید که همگی آنها به شیوههای مختلف به سزای کارهای خود میرسد، همین قدر هندی! برای نمونه نقشی که من عهدهدار بودم، به نظر میرسد سرانجام نسبت به اعمال و رفتار خود پشیمان و ناراحت است. ولی در حقیقت عوض کارهای خود را پس میدهد. این شخصیت به جهت همه ایامی که با ناکامی از عمرش رفته و تمام رفتارهای معصیتآمیزی که خودش و دیگران انجام دادهاند، شروع به گریه و زاری میکند. او انسان معصوم و بیگناهی نیست. در جایگاه یک شخص معصیتکار، یک فرد گناهکار دیگر را به قتل رسانده و در حقیقت اشک و گریه او نتیجه تمامی گریهها در این اثر است.
در خاتمه فیلم یک عده انسان معصیتکار و فاسد نتیجه رفتارهای زشت خود را در زندگی میبینند، نقطه و پایان. هم اکنون متوجه نمیشوم منتقدان به چه علت اشکالاتی را به این فیلم وارد میکنند! من با اطمینان این جمله را بیان میکنم، افرادی مشغول گفتگو در خصوص فیلم هستند که تاکنون به تماشای آن ننشستهاند.
یک نمونه بانمک برایتان مطرح کنم: در صحنهای که امروز ما در آنجا بازی میکردیم، دو مهندس در سن جوانی و کهنسالی مشغول به کار هستند. ما به آنها پیشنهاد دادیم در این اثر بازی کنند. نخستین روزی که من در آنجا حاضر شدم یکی از عوامل بیان کرد تا چه اندازه این پدر و پسر به یکدیگر شباهت دارند.اِه! اینها پدر و پسر هستند؟ پاسخ داد بله، توجه کن چهرههایشان بسیار به هم شبیه است. به مدت دو روز ما به بررسی و تحلیل این پدر و پسر نشستیم که تا چه اندازه به هم شباهت دارند.
پدر، پسر جوان مهندس را با عنوان مهندس خطاب میکرد. سپس ما با خودمان میگفتیم نگاه کن تا چه اندازه برای فرزندش ارزش و اعتبار میگذارد. برای دو روز پیاپی ما مطالب و داستانهای متعددی را در خصوص این پدر و پسر برای یکدیگر نقل کردیم. در هنگام خداحافظی من رو به پسر مهندس بیان کردم، در مقایسه با شما پدر قابلیت و استعداد بیشتری در هنرپیشگی دارد. گفت پدر؟ گفتم ایشان… در جواب گفت: ایشان پدر من نیستند. ما فقط همکار هستیم!
در یک لحظه من واقعاً در برابر خودم خجالت زده شدم. موضوعی که هم اکنون برای شما تعریف کردم، چندان جریان با اهمیتی نیست. ولی بیانگر سطح تحلیل و روانشناسی ما بوده و همگی ما باور داشتیم که این دو مهندس نسبت پدر و پسری با یکدیگر دارند. به طوری که ساعتهای زیادی را به بررسی رفتارهای آنها پرداختیم، در شرایطی که حتی یک نفر از دیگری سوال نکرد تو از کجا مطلع شدی که آنها با یکدیگر پدر و پسر هستند؟ به همین راحتی جریانات زندگی دچار اشکال و پیچیدگی میشوند. درباره فیلم من مادر هستم نیز چنین موضوعی رخ داده است. اینطور که حتی برخی افراد بدون اینکه به تماشای فیلم بنشینند، اعتراض و شکایاتی را نسبت به آن بیان میکنند.
زمانی که آقای فریدون جیرانی در فیلم خود به یک مصیبت و رویداد ناگوار میپردازد، هنگامی که تماشاگران با احساس اندوه و ناراحتی از سالن سینما خارج میشوند، وقتی که افراد بعد از به پایان رسیدن فیلم در شرایطی که هنوز اشک آنها تمام نشده با من تماس گرفته و از حال بدشان سخن میگویند، به این معناست که فیلم مذکور به منظور و هدفی که برای خود تعیین کرده بود دست یافته است. یعنی قتل، کشتار و تقاص گیری رفتار نامطلوب و بدی است.
فیلم های من مادر هستم و همین طور بی خود و بی جهت در کارنامه سینمایی شما چقدر برایتان عزیز است؟ از مسیری که از زشت و زیبا تا الان طی کرده اید راضی هستید؟
من بسیار به این دو فیلم علاقه اشته و از این موضوع که همزمان با یکدیگر بر روی پردههای سینما به نمایش درآمدند، خیلی شادمانم. زمانی که به تماشای این دو فیلم مینشینم، تصور میکنم اختلاف فاحشی میان آنها حاکم است. با وجودی که من در هر دوی این فیلمها ایفای نقش کردهام، ولی اختلافات عمیق و برجستهای میان آنها دیده میشود. در این حوزه شغلی راه فراری برای من نیست.
حتی در صورتی که به اندازه یک سر سوزن استعداد در من وجود داشته باشد، لازم است تا به اکنون مطالبی را فرا گرفته باشم. تصور میکنم سنجش و قیاس نقش آفرینی من در دو فیلم مذکور از نگاه منتقدان، یک موقعیت ایدهآل برایم محسوب میشود. چرا که در موقعیتی که هم اکنون هستم، پس از پشت سر گذاشتن ۲۰ سال فعالیت هنری به لحظات روشن و زلالی دست یافتم. در این دوران آزمونهای زیادی را پشت سر گذاشته و اشتباهاتی داشتهام، همچنین خطر تجربهگرایی و قرار گرفتن در راههای جدید را پذیرفته و تجاربی را کسب کردم. ولی باور دارم دو نقشی که در دو فیلم مذکور بازی کردم، به هیچ وجه نهایت و غایت هنرپیشگی من نخواهد بود. هرچند فاصله کمی با اوج دارد، ولی هنوز به اوج نرسیده است.
نقش هایتان در این دو فیلم دشوار هستند. مثل همیشه به سراغ نقش هایی رفته اید که چالش بزرگی برای بازیگر هستند.
به طور قطع همین طور است. هم اکنون دلم خواستار یک اثر مشکلتر و پرفراز و نشیبتر دارد. یک شخصیت متحیرانه و یک نقش آفرینی ویژهتر.
خب بروید تئاتر کار کنید.
من به اندازه دو برابر آثاری که در عرصه سینما انجام داده ام، در حوزه تئاتر و نمایش فعالیت کردم. در زمینه تئاتر نیز به انجام کارهای متحیرانه و عجیب نیز نیازمندم. ولی چطور میتوان توقع داشت که هنرپیشه یا کارگردان تئاتر قادر باشد آثار ویژهتری به نمایش گذاشته و همگام با تئاتر روز دنیا کار انجام دهد.
از نقطه اوج در بازیگری چه تصوری دارید؟ چه اتفاقی باید بیفتد که احساس کنید به نقطه اوج رسیده اید؟
اینجا، این روزها، هیچ!
کارگردان خاصی مدنظرتان هست؟
در دلم آرزو میکنم در فیلمی بازی کنم که کارگردانش از جنبه اجرایی مایل به انجام ریسکهای بزرگ و گسترده داشته باشد.
آخر شما که ته ریسک هستید! در یک فیلم عربی صحبت کرده اید. در یک فیلم لال بوده اید.
با خنده میگوید اجازه دهید اینطور شرح دهم. در دنیای پیشرفته فعلی، هر آنچه که از ذهن شما عبور کند، توانایی رسیدن به مرحله اجرا دارد. مطلبی که من هم اکنون بیان میکنم، ممکن است بسیار جاه طلبانه باشد. ولی دلم میخواهد به ناگاه یکی از راه رسیده و با روشها و تکنیکهای جدید تلاطم و شور زیادی را تزریق کند.
این کار را هم کرده اند! مثلاً در فیلم صندلی خالی سامان استرکی که خودتان هم بازی کرده اید یک سگ با شما حرف می زد…
می خندد آفرین! قصد داشتم در ادامه به همین موضوع اشاره کنم. بستن قرارداد با سامان استرکی نها قرارداد زندگی محسوب میشد که در ساعت شش غروب فیلمنامه برای من ارسال شده و من رأس ساعت هشت و سی دقیقه در دفتر آقای شجاع نوری تهیه کننده حضور داشتم! در ساعت هشت و نیم الی یازده یا دوازده شب چند نمونه از آثار سامان استرکی را به طور مداوم تماشا کرده و سرانجام در ساعت دوازده شب قرارداد میان ما بسته شد. با همه این مراتب، فیلم صندلی خالی نیز چندان نتوانست آرزوها و تمایلات من را محقق کند. چرا که در این اثر قسمت انیمیشن اجرایی نشد. لاکن ما به طور پیوسته در حال پس رفت هستیم.
همیشه وقتی اسم پانته آ بهرام را می شنویم نقش هایی معترض به ذهنمان می آیند که گاهی به لحاظ فیزیکی هم فعال هستند. داد می زنند، خشم دارند یا برای دیگر شخصیت ها دردسر درست می کنند. در چهارشنبه سوری تهدیدی برای زوج فرخ نژاد و تهرانی هستید و حضورتان در بی خود و بی جهت مانع برگزاری عروسی است. در من مادر هستم هم که زمینه ساز اعدام می شوید.
هرچند در فیلم بیخود و بیجهت من تنها مانعی برای دیگران محسوب نمیشوم. چرا که تمامی نقشها به منزله مشکل و مانعی برای یکدیگر هستند. در فیلمهای اقلیما و بچههای ابدی نیز به این شکل نبودم.
اما نقش هایی که ماندگار شده اند نقش های معترضی بوده اند. چقدر این انتخاب ها آگاهانه بوده و به آنها فکر کرده اید؟
تاکنون در این زمینه فکر نکرده ام. اجازه دهید هم اکنون به آن فکر میکنم. سرش را میان دستهایش می گیرد و تمرکز می کند.
یک جمله بگویم؟ شاید کمک کند.
نه؛ بگذارید فکر کنم. چنانچه درخواست کمک داشتم، بیان میکنم! … عامل ماندگار بودن نقشهای مذکور چنین است که ما همواره در عرصه سینما سعی در یافتن قهرمان کرده ایم. ادعا نمیکنم خواهیم بود، چرا که آینده را پیش بینی نمیکنم. از جمله ویژگیهایی که برای قهرمان بودن مطرح است، داشتن روحیه اعتراضی، عدم برخورداری از سکون و آرامش و حرکت نکردن بر روی یک مسیر مستقیم است.
به این ترتیب نقشهای مذکور، همواره به علت این ویژگیها قابلیت ماندگاری داشته و لزوماً ارتباطی با توان و انرژی هنرپیشه ندارد. موضوعی که من همواره برایم مهم بوده، چنین است که تا حد توان کارهای من شباهت کمتری به یکدیگر داشته باشند. این امر که تا چه اندازه این نقشها رویکرد اعتراضی دارند، برگرفته از جایگاه قهرمانی و یا ضد قهرمانی برای آنها است.
شاید بخشی از مسئله به این برمی گردد که خیلی برایتان اهمیت ندارد نقش اصلی بازی کنید یا نقش مکمل. شما با این کارنامه تان نشان داده اید که ستاره نقش های مکمل هستید و خیلی راحت می توانید نقش مکمل را به شخصیتی که بحران به وجود می آورد و نبض درام را در دست می گیرد تبدیل کنید. حتی برخلاف چیزی که در سینمای ما وجود دارد، نقش اول را تحت الشعاع قرار می دهید.
چنین مرزبندی در خصوص هنرپیشه نقش اول و دوم چندان برایم پذیرفتنی نیست و تصور میکنم در سایر کشورها نیز همچنان این موضوع مفهوم واضح و آشکاری ندارد. زمانی که به گفتگو درباره هنرپیشه نقش اول و دوم مینشینیم، به نظر میرسد هم به مخاطب و تماشاگر و هم به خود هنرپیشه که این نقش را برگزیده است، بیان میکنیم که تو در جایگاه پایینتری هستی. لذا این رویکرد نوعی سنجش نامناسب بوده و به منزله پایین آمدن مقام میباشد.
هر نقشی که تاثیر زیادی داشته و باعث شود در فیلم رخدادهای با اهمیتی ایجاد گردد، نقش اصلی محسوب میشود. نقش دوم به این معناست که یک شخص به فیلم وارد شده و پس از انجام یک کار از قصه بیرون میآید. با وجودی که او جریان و فضایی را در فیلم ایجاد میکند، ولی تاثیر زیادی در روند راه اصلی درام نمیگذارد. سایر شخصیتها همگی نقش اصلی میباشند.
ولی زمانی که قصد دادن جایزه به نقشها را داشته باشیم، ناچاریم آنها را در مراتب مختلف قرار دهیم.
خب چه کاری است! مناسبتر است که به هنرپیشهها بیان کنیم شما در این اثر برترین بازی را ارائه کردهاید، بدون در نظر گرفتن کمیت بازیشان در فیلم.
البته در چهارشنبه سوری هر سه زن خیلی خوب بودند.
خب به هر سه ما جایزه میدادند! اشکالی نداشت! به هیچ وجه تصور نکنید که ما تمایل نداشتیم جایزه را با یکدیگر تقسیم کنیم! از نظر من این موضوعات قوانین جزئی و پیش پا افتادهای هستند که به آسانی میتوان نادیده گرفت و آنها را تغییر داد.
یک مقدام هم درباره آقای کاهانی و فیلمش حرف بزنیم. او هم متخصص دادن نقش های عجیب و غریب به شماست. معروف است که آقای کاهانی سر صحنه خیلی با مشورت جلو می رود. شما این شکل را می پسندید یا دوست دارید یک نگاه مسلط پشت دوربین وجود داشته باشد؟
اکثر کارگردانهای مطلوب در کشور ایران و ممکن است در سایر نقاط دنیا که من در طول فعالیت حرفهای در دو یا سه اثر با کارگردانهای آلمانی و فرانسوی در زمینه تئاتر همکاری داشتم، متوجه شدم که آنها نیز گرایش زیادی به مشورت داشته و تبحر و مهارت خود را از تئاتر دریافت کردهاند. تمریناتی که پیش از تصویربرداری انجام میشود، متاثر از فضای تئاتر میباشد. در عین حال که کارگردان مطرح و خوبی همچون رضا کاهانی، فیلمنامههایش به قدری دارای نکتههای ریز و جزئی است که من تنها قادرم در خصوص شخصیت خودم مطالبی را بیان کنم، نه اینکه در همه فیلم کاهانی موثر واقع شوم. چرا که از قبل، مدت زیادی را در خصوص فیلم خود فکر و تمرکز کرده و تمام محدودیتها و اساس آن را آشکار کرده و گویی یک مرتبه این فیلم در فکر و ذهنش تولید شده است. لاکن متداول است که من در جایگاه هنرپیشه پیشنهادها و افکار خودم را نسبت به این جریان بازگو کرده و در این زمینه سخن بگویم.
خاطرم هست در فیلمنامه بیخود و بیجهت گفتگویی درباره صرفه جو بودن نقش مژگان انجام دادیم. سپس به جایی رسیدیم که ممکن است اهلیت و ریشه او مربوط به کدام منطقه باشد. به یاد آوردیم ساکنان اصفهان به این خصوصیت شهرت دارند. پس از آن متوجه شدیم شخصیت مژگان لازم است چه گویش و لهجهای را استفاده کند.
در آخر به این نتیجه رسیدیم که مژگان به مدت ۱۰ سال است که به تهران نقل مکان کرده و به این ترتیب گویش ناچیزی از لهجه اصفهانی در سخنان او آشکار میشد. به ویژه زمانی که احساس خشم کرده و این لهجه شدت بیشتری مییافت. نظرات و پیشنهادها و یا توافقاتی این چنینی، به منزله تشکل یا بنایی است که هنرپیشه با خودش به فیلم وارد میکند. برای نمونه در نخستین تجربه همکاری که در کنار کاهانی که در فیلم سینمایی هیچ انجام دادم، در تمرینهای انجام شده تا حدی نسبت به یکدیگر اطمینان و درک متقابل داشتیم که با کوچکترین ایما و اشاره منظور خود را به یکدیگر منتقل میکردیم.
و صد البته از اقبال مساعدم همواره هنرپیشگان با ذکاوت و متبحری در کنار من همکاری میکردند و واژه هنرپیشه مقابل را به هنرپیشه همراه تغییر دادند. از جمله آنها فرهاد اصلانی، باران کوثری، هنگامه قاضیانی، حبیب رضایی، رضا عطاران، نگار جواهریان و احمد مهران فر بوده اند.
فریدون جیرانی و اصغر فرهادی هم به همین روش کار می کردند؟
بله. به طور قطع پیش از شروع تصویربرداری، روزهای زیادی را ما در کنار هم تمرین کردیم. چه دورخوانی و چه داخل لوکیشن. برجستهترین موضوعی که از اصغر فرهادی همواره در ذهنم باقیست، دقت نظر و ریز بینی تعجب برانگیز اوست. حتی نسبت به بند انگشت هنرپیشه نیز دقت و توجه داشته و به یکباره بیان میکند، چنانچه انگشتت را به این حالت حرکت ندهی، مناسبتر است، سپس آدم متحیر میشود که او این حرکت جزئی و کوچک را چگونه و در کجا مشاهده کرد!
برای همین است که می گویند کار با آقای فرهادی برای بازیگر همیشه سخت است؟
دفعه نخست مشکل است. ولی به طور قطع در کارهای بعدی این کار به مراتب راحتتر میشود.
البته شما وقتی در درباره الی… بازی نکردید یک شانس را هم برای همکاری مجدد با فرهادی از دست دادید.
امان از اشتباه و هماهنگ نبودن برنامه ها!
باز هم از این اتفاق ها برایتان افتاده است؟
صادقانه اعتراف میکنم تنها اثری که به علت از دست رفتن این فرصت اظهار پشیمانی و ناراحتی کردم، فیلم درباره الی …. میباشد. هرچند به این ترتیب تجربهای برایم حاصل شد که دیگر اجازه ندهم موقعیت و شانس همکاری در کنار کارگردانهای مطلوب و خوب از من گرفته شود.
سطح بازی شما و سایر بازیگران هم یکی از نکات جالب فیلم های بی خود و بی جهت و من مادر هستم است. در فیلم آقای کاهانی با اینکه چهار کارکتر مختلف وجود دارد، سطح بازی ها یکی است. در فیلم آقای جیرانی هم انگار همه به یک اندازه اگزجره هستند. رضا عطاران در بی خود و بی جهت یک جنسی از سر به هوایی در بازی اش دارد که کنترل شده است. عصبیت نگار جواهریان هم بیرون نمی زند. حتی احمد مهران فر هم که خیلی دیالوگ ندارد، حضورش کاملاً حس می شود. این ویژگی را متاثر از توانایی بازیگران می دانید یا قدرت کارگردان؟
معتقدم هر دوی این عوامل در راستای هم چنین نتیجهای را ایجاد کردهاند. قسمتی از آن مربوط به تجربه و توانمندی هنرپیشه بوده و بخش دیگر بر اساس توان و انرژیهایی است که میان افراد حاکم و اندوخته میشود. موضوع انتخاب هنرپیشه بسیار با اهمیت است. در فیلم سینمایی من مادر هستم بخش انتخاب هنرپیشه به حالت هشتاد درصد و در فیلم بی خود و بیجهت به صورت صد در صد با آگاهی و هوشمندی صورت گرفت. فریدون جیرانی دست رو افرادی گذاشت که قادر باشند فضای مد نظر او را فراهم کنند. کاهانی نیز احتیاج به هنرپیشگانی دارد که آنها را در برابر دوربین آزادانه گذاشته و بیان کند تصویربرداری را بر مبنای کار شما انجام میدهم. ولی من انعطاف و سازگاری زیادی داشته و با هر دو شیوه منطبق هستم. با خنده
فوتبالی متعصب:
زمانی که بازی میان تیمهای ملی فوتبال ایران و استرالیا اجرا میشد، در حالتی همچون سکته بودم. حتی در اثر شور و هیجان زیاد به بیمارستان احتیاج پیدا کردم. ولی پس از این بازی دیگر خطر نکرده و به شکل سطحی رقابتهای تیم ملی را دنبال میکنم.
در میان تیمهای کشور نیز من از هواداران تیم فوتبال استقلال بوده و همواره امتیازات و نتایج این تیم را دنبال میکنم.
تجربه عاشقی:
بله من عاشق شده و عشق را تجربه کردم. اجرای تفیک در ماجرای عشق را ندارم. در حقیقت عشق جریانی است که در تمام زندگیها جاری بوده و در موضوعات مختلفی دیده میشود.
به این ترتیب تپش قلبی که برایم رخ میدهد، به منزله عشق است. نخستین بار زمانی که من در سن پنج سالگی بودم، این موضوع برایم احساس شد.
مشوق بازیگری:
در حوزه هنرپیشگی یکی از برترین و جدیترین حامیان و تشویق کنندگان من، انوشیروان ارجمند بود که به شیوه بازی من علاقه داشت. من هیچ باوری نسبت به مرگ شخص هنرمند نداشته و میدانم که ایشان همواره زنده است.
در فیلم هامون:
ایفای نقش من در فیلم سینمایی هامون به کارگردانی داریوش مهرجویی به صورت یک نقش جزئی، به منزله تکلیف کلاسی بود که از سوی استادم خانم گلاب آدینه به من پیشنهاد شده بود.
ممکن است عجیب به نظر برسد ولی برای ضبط و تصویربرداری این بازی جزئی که تنها لازم بود یک بار از برابر دوربین رد شوم، به مدت دوازده ساعت طول کشید.
علاقه به تئاتر:
هنگام فعالیت در عرصه تئاتر آسایش خاطر بیشتری دارم. چرا که ریشه و مرجع من صحنه تئاتر است. در هنگام کار در این عرصه، احساس راحتی و سهولت بیشتری دارم. در حقیقت من غیرت و تعصب زیادی نسبت به تئاتر احساس میکنم.
حوزه تئاتر موقعیت مناسبتری جهت مطرح کردن بسیاری از موضوعات بوده که از جمله آنها گفتن بداهه و سانسور نشدن کارهاست که این موارد برای داشتن تعصب شخصی من به تئاتر کفایت میکند.
خط قرمز من:
با فردی که نمیتوان او را به یک موضوعی سوگند داده و در عین حال به هیچ قاعده و چهارچوبی باور ندارد، شخص وحشتناکی بوده و هیچ گونه قرابت و ارتباط دوستانه با او برقرار نمیکنم. این موضوع یکی از حریمها و خط قرمزهای زندگی ام محسوب میشود.
بازی طبق خواسته کارگردان:
نقش پردازی من در آثار مختلف همچون فیلمها و سریالها ارتباط مستقیمی با دیدگاه آن اثر دارد. دوستان و اطرافیانم بیان میکنند تو همچون یک دستگاه مشتمل بر چندین دکمه هستی که میتوانی طبق تمایل و موضوع کارگردان در هر شخصیت و نقشی هنرنمایی کنی.











































