بیوگرافی و زندگینامه مهران رجبی

بیوگرافی مهران رجبی

مهران رجبی، بازیگر و مجری ایرانی، در روز دوازدهم دی‌ماه سال ۱۳۴۰ به دنیا آمد. او به خاطر بازی در فیلم «کودک و سرباز» در سال ۱۳۷۸، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شد.

این بازیگر در زمینه هنر بازیگری بسیار فعال بوده و در آثار زیادی حضور پیدا کرده است. از جمله کارهای تلویزیونی که او در آن‌ها بازی کرده می‌توان به سریال‌های «روزگار قریب»، «زیرزمین»، «سه در چهار»، «چاردیواری» و «دردسرهای عظیم» اشاره کرد.

منوی دسترسی سریع

خلاصه‌ای از زندگی
داستان زندگی
ازدواج و همسرگزینی
صفحات مجازی
فعالیت‌های هنری
آثار سینمایی
دستاوردها و تقدیرنامه‌ها
حواشی و رویدادها
گفت‌وگوها

خلاصه زندگینامه

نام: مهران
نام خانوادگی: رجبی
تاریخ تولد: ۱۲ دی ۱۳۴۰ (سن: ۶۳ سال)
شهر تولد: کرج، ایران
مدرک تحصیلی: فوق‌لیسانس رشته گرافیک
همسر: افسانه کیا
فرزندان: سه فرزند (دو دختر و یک پسر)
شغل: بازیگر
سال‌های فعالیت: از ۱۳۷۵ تا امروز
دانشگاه‌ها: دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس

زندگینامه

زندگی شخصی و خانواده:

مهران رجبی، بازیگر محبوب سینما و تلویزیون ایران که همیشه چهره‌ای خندان دارد، در دهم دی‌ماه سال ۱۳۴۰ در روستای واریان نزدیک کرج متولد شد. او مدرک کارشناسی گرافیک خود را از دانشگاه تهران گرفت و سپس توانست مدرک کارشناسی ارشد همین رشته را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کند.

پدر او سهراب رجبی نام داشت که به کار باغداری و کشاورزی مشغول بود. متأسفانه در سال ۱۳۶۵، او بر اثر سقوط از درخت درگذشت. مادرش خدیجه نام داشت که او نیز سال‌ها پیش فوت کرده است. مهران آخرین فرزند خانواده است و دو برادر بزرگ‌تر به نام‌های محراب و فرهاد دارد.

ظاهراً پدر و مادر مهران در ابتدا صاحب یک دختر به نام جمیله شده بودند. جمیله در دو سالگی از دنیا رفت و در گورستان روستای واریان به خاک سپرده شد. سال‌ها بعد، با ساخت سد کرج، بخشی از روستا و قبرستان آن زیر آب رفت و مردم روستا در نزدیکی کوه‌ها و باغ‌های اطراف، خانه‌های جدیدی ساختند و در آنجا ساکن شدند.

این بازیگر دوران راهنمایی را در مدرسه دکتر مرادیان در کرج گذراند. او علاوه بر درس، عضو تیم ملی نوجوانان زیر ۱۸ سال در رشته اسکی روی آب بود. همچنین در دوران مبارزات مردم برای پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، مهران رجبی در فعالیت‌های ضد رژیم پهلوی شرکت کرد. علاوه بر این، در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به‌صورت داوطلبانه به جبهه‌ها اعزام شد و به عنوان غواص خدمت کرد.

تدریس:

این هنرمند در ابتدا به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد و همزمان، در یک دانشکده در شهر کرج نیز به آموزش رشته گرافیک پرداخت.
او به مدت بیست سال بدون وقفه در مدارس کرج به تدریس مشغول بود و پس از ورود به عرصه بازیگری، با استفاده از قانون بازخرید، از شغل معلمی خارج شد.

اجرا در چند شبکه تلویزیون:

در جریان ناآرامی‌های سال ۱۴۰۰، برخی از بازیگران و افراد مشهور، تحت تأثیر رسانه‌های مخالف قرار گرفتند و فکر کردند می‌توانند به نظام جمهوری اسلامی ایران آسیب برسانند. به همین دلیل، همکاری خود با صدا و سیما را قطع کردند.
پس از این اتفاق، مهران رجبی که بازیگری محبوب، خوش‌برخورد و با سخنان طنزآمیز است، مجری‌گری یکی از برنامه‌های تلویزیون را بر عهده گرفت و در مسابقهٔ «خودمونی» از شبکه سوم سیما به اجرا پرداخت.
استقبال خوب مردم از او باعث شد تا پیشنهاد مجری‌گری برنامهٔ «پیرانه‌سر» از شبکه سلامت را نیز دریافت کند و در آن برنامه هم حاضر شد.

مظلوم نمایی بیکاری:

یا من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله…

چندی پیش، مهران رجبی در گفت‌وگویی درباره فعالیت‌های سینمایی‌اش، با چهره‌ای غمگین و به نوعی از خود شکوه کرد و گفت: «در چند ماه گذشته، هیچ پیشنهاد بازی برای حضور در سینما به من داده نشده است.» اما واقعیت ماجرا چیست؟

در مصاحبه‌ای با خبرگزاری صبا، مهران رجبی با بیان این جمله که در ماه‌های اخیر هیچ فیلمنامه‌ای برای بازی به او پیشنهاد نشده، شکایتی داشت. با این حال، این موضوع چندان عجیب نیست. چون سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان معمولاً به دنبال سود و بازگشت سرمایه خود هستند و طبیعی است که به دلیل انتقادها و حملات گسترده در فضای مجازی، کمتر کسی تمایل داشته باشد روی کسی که این‌قدر مورد حمله قرار گرفته، سرمایه‌گذاری کند.

پس از انتشار این گفت‌وگو در فضای مجازی، خبرگزاری تسنیم با عنوان «آیا سینما مهران رجبی را تحریم کرده؟» با او مصاحبه کرد. رجبی در این گفت‌وگو بیان کرد: «در هر صنفی ممکن است گروه‌بندی‌ها و باندبازی وجود داشته باشد، اما در سینما این مسئله بیشتر سر و صدا دارد.» او اضافه کرد: «روزی‌ده خدا است و نباید زیاد ذهنمان را درگیر این مشکلات کنیم.» رجبی همچنین از حضور خود در مجموعه تلویزیونی «سوجان» ساخته حسین تبریزی خبر داد که حدود ۳۰۰ قسمت دارد و گفت پس از آن نیز برنامه «خودمونی» را اجرا خواهد کرد.

در واقع، طبق گفته‌های خود مهران رجبی، او هم‌اکنون در حال بازی در مجموعه «سوجان» است و همچنین اجرای برنامه «خودمونی» را برای تلویزیون بر عهده دارد. ممکن است ناراحتی او به این دلیل باشد که مثل سال‌های قبل همزمان در چند شبکه فعال نیست، یا اینکه توقع دارد در چند فیلم سینمایی همزمان بازی کند.

جمله «هیچ پیشنهادی به من نشده» معمولاً از زبان هنرمندانی شنیده می‌شود که مدتی است فعالیتی نداشته‌اند و برای تأمین هزینه‌های زندگی با مشکل روبه‌رو هستند. چنین افرادی در دنیای هنر کم نیستند.

اگر نگاهی به کارهای اخیر مهران رجبی بیندازیم، درست همان‌طور که خودش قبلاً با طنز گفته بود: «مشهور است که هر کانال را که باز کنی، مهران رجبی را می‌بینی… او در همه کانال‌ها هست، حتی کانال کولر!»

ازدواج

در دوازدهمین روز از مهرماه سال ۱۳۶۹، مهران رجبی و افسانه کیا با یکدیگر ازدواج کردند و زندگی مشترک خود را شروع نمودند.

ماجرای آشنایی و خواستگاری:

در برنامه “وقتشه” شبکه نسیم که مجری‌گری آن را کامران تفتی بر عهده داشت، مهران رجبی به همراه همسرش مهمان برنامه شد. او در این گفت‌وگو درباره چگونگی آشنایی و ازدواجش این‌طور تعریف کرد:

از آنجا که من معلم بودم، در مدارس شهر کرج تدریس می‌کردم. در آن زمان همسرم نیز در اداره آموزش و پرورش کار می‌کرد. به دلیل شغلم، بارها به آن اداره مراجعه می‌کردم. در همین رفت‌وآمدها متوجه شدم که ایشان ویژگی‌هایی دارد که من برای ازدواج به دنبال آن بودم.

از آنجا که رئیس آموزش و پرورش کرج در آن زمان از دوستان نزدیک من بود و رابطه صمیمی با هم داشتیم، مراسم خواستگاری در خانه او برگزار شد. اول موضوع را با دوستم در میان گذاشتم و او با روی باز درخواست مرا پذیرفت و قول داد که شرایط را فراهم کند.

در مراسم خواستگاری متوجه شدیم که شباهت‌ها و تفاهم زیادی بین ما وجود دارد و او دقیقاً همان کسی بود که برای زندگی مشترک می‌خواستم.

خاطره ای از مراسم ازدواج:

بعد از اینکه همسرم به طور غیرمستقیم موافقتش را با این ازدواج اعلام کرد، مقدار مهریه را چهارده سکه بهار آزادی تعیین کردیم. بعد من موضوع این ازدواج را با مادرم در میان گذاشتم و پس از کارهای معمول، به همراه او و برادر بزرگم به صورت رسمی برای خواستگاری رفتیم.

بعد از تمام برنامه‌ریزی‌ها برای مراسم عروسی، قرار شد یک روز ساعت نه صبح بروم سراغ همسرم و خانواده‌اش تا با هم برای خرید وسایل عروسی به بازار برویم. آن روز، اول رفتم بانک تا چکی را که برای مخارج به من داده بودند، نقد کنم. اما متأسفانه چک برگشت خورد و من کاملاً گیج و نگران شدم که چطور بدون پول برای خرید بروم!

در حالی که در خیابان قدم می‌زدم، یکی از دوستانم را دیدم که هنوز هم با او در ارتباط هستم. وقتی او از مشکل من باخبر شد، مبلغ شصت هزار تومان به من قرض داد که در آن زمان پول زیادی بود. به این ترتیب، آن روز شرایط برایم فراهم شد و توانستم با خیال راحت همراه همسرم برای خرید وسایل عروسی بروم.

روز جشن عروسی ما، من به آرایشگاه نرفتم. حتی کراوات هم نبستم و ریش‌هایم را هم اصلاح نکردم! ماشین عروس ما یک پیکان بود.

فرزندان:

مهران رجبی و همسرش صاحب سه فرزند هستند که شامل دو دختر و یک پسر می‌شوند. نام فرزندان آنها زهرا، سارا و علیرضا است. در این خانواده، زهرا ازدواج کرده و زندگی مستقلی را با همسر خود آغاز نموده است.

مهران رجبی در شبکه های اجتماعی

اینستاگرام:

mehranrajabi.official@

زندگی هنری

ورود به دنیای بازیگری:

مهران رجبی کاملاً اتفاقی به دنیای بازیگری قدم گذاشت. در واقع استعدادش در این زمینه را اولین بار یکی از دوستان هم دانشگاهی‌اش به نام رضا میرکریمی کشف کرد و راه ورود او به تلویزیون و سینما از همین طریق هموار شد.

از اولین کارهای رضا میرکریمی، مجموعه تلویزیونی «بچه‌های مدرسه همت» که در سال ۱۳۷۵ ساخته شد و فیلم سینمایی «کودک و سرباز» محصول سال ۱۳۷۸ هستند. او در این آثار از دوست دوران دانشگاهش، مهران رجبی، استفاده کرد و نقش‌هایی را به او سپرد.

نقش مهم و شناخته‌شده‌ای که او در فیلم «کودک و سرباز» بازی کرد، باعث شد نامزد دریافت جایزه از جشنواره بین‌المللی فیلم فجر شود. این اتفاق برای یک بازیگر تازه‌کار، موفقیت بسیار بزرگی به حساب می‌آید. همچنین رضا میرکریمی در فیلم «زیر نور ماه» نقش یک مرد روحانی را که در موقعیت ریاست حوزه علمیه بود، به مهران رجبی داد. بازی او در این نقش مورد تحسین منتقدان و experts قرار گرفت. پس از آن، از او برای بازی در فیلم‌های «خانه‌ای روی آب» و «از کنار هم می‌گذریم» دعوت به عمل آمد.

مهران رجبی در ادامه فعالیت‌های هنری‌اش در مجموعه‌ها و فیلم‌های سینمایی زیادی حاضر شده که از میان آن‌ها می‌توان به «روزگار قریب»، «قرارگاه مسکونی»، «دردسرهای عظیم»، «اخراجی‌ها»، «زیرزمین»، «پارادیس» و … اشاره کرد.

مهم‌ترین ویژگی بازیگری مهران رجبی در فیلم‌ها این است که او در مقایسه با بسیاری از بازیگران دیگر سینما و تلویزیون، بازی بسیار طبیعی و روانی دارد و به اصطلاح، واقعی و بدون تکلف در نقشش ظاهر می‌شود.

اجرا در برنامه های تلویزیونی:

این بازیگر علاوه بر کار در سینما و تلویزیون، در زمینه اجرای برنامه هم فعالیت داشته و توانایی‌های زیادی نشان داده است. یکی از کارهای مهم او، مجری‌گری ویژه‌برنامه عید نوروز سال ۱۳۹۹ بود. بعد از آن نیز در سال ۱۴۰۱، در برنامه‌ای با عنوان “خودمونی” که از شبکه سه سیما پخش می‌شد، حاضر شد و مقابل دوربین رفت.

برنامه “خودمونی” درباره مسائل مربوط به خانواده و ازدواج بود و یک رقابت شاد و پرانرژی را به نمایش می‌گذاشت. تهیه‌کننده این برنامه حامد خانی اوشانی بود و شرکت‌کننده‌های آن در دو گروه اصلی قرار داشتند: یک گروه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و گروه دیگر فرزندان و نوه‌های آنان.

مروری بر نقش ها:

در این قسمت، می‌خواهیم نگاهی بیندازیم به چند فیلم و سریال معروفی که مهران رجبی در آن‌ها ایفای نقش کرده است.

سریال روزگار قریب:

مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» به کارگردانی کیانوش عیاری، در سال ۱۳۸۶ تولید شد و به مدت یک سال از شبکه سه سیما پخش می‌شد.

این سریال، داستان زندگی دکتر محمد قریب، پزشک برجسته ایرانی و بنیانگذار رشته تخصصی کودکان در ایران را روایت می‌کند.

در این مجموعه، مهران رجبی با ایفای نقش پدر دکتر قریب، یعنی میرزا علی اصغر قریب، بازی درخشان و به‌یادماندنی ارائه داده است.

از دیگر بازیگرانی که در این سریال به ایفای نقش پرداخته‌اند، می‌توان به مهدی هاشمی، ناصر هاشمی، آفرین عبیسی، رضا کیانیان، حسین پناهی، شهاب کسرایی و فرحناز منافی ظاهر اشاره کرد.

سریال دردسرهای عظیم:

مجموعه تلویزیونی “دردسرهای عظیم” توسط برزو نیک نژاد ساخته شده و تهیه‌کنندگی آن را مهران مهام بر عهده داشته است. این سریال برای اولین بار در سال ۱۳۹۴ از شبکه سه سیما پخش شد. پس از استقبال زیاد مردم از فصل اول، فصل دوم آن نیز ساخته و نمایش داده شد.

این سریال در سبک کمدی است و داستان آن حول محور پسری به نام لطیف می‌چرخد که با اتفاقات عجیب و غیرمنتظره‌ای روبرو می‌شود. در همسایگی آن‌ها، دختر جوانی به نام بهار به همراه مادر و تنها برادرش زندگی می‌کند. بهار خواستگاران زیادی دارد، اما خودش قصد ازدواج ندارد. برای خاتمه دادن به این موضوع، او تصمیم می‌گیرد تا تظاهر به نامزدی با یک خواستگار ساختگی کند و لطیف را برای این نقش انتخاب می‌کند.

از آنجا که لطیف شغل ثابت و مشخصی ندارد، مادر بهار با این ازدواج موافقت نمی‌کند و همین مسئله باعث به وجود آمدن ماجراهای تازه‌ای در زندگی آن‌ها می‌شود.

در میان بازیگرانی که در این سریال ایفای نقش کرده‌اند، می‌توان به جواد عزتی، الناز حبیبی، مریم سعادت، مهدی هاشمی، امیر غفارمنش، زهره فکور صبور، صفا آقاجانی، پرستو گلستانی و شهین تسلیمی اشاره کرد.

سریال سه در چهار:

مجموعه تلویزیونی «سه در چهار» به کارگردانی مجید صالحی، در سال ۱۳۸۷ از شبکه یک سیما پخش شد.
این سریال داستان زندگی دو باجناق و خانواده‌های آن‌ها را روایت می‌کند که برای کسب درآمد بیشتر، با هم همفکری می‌کنند و راه‌های مختلفی را امتحان می‌کنند. یکی از این راه‌ها، تأسیس یک شرکت خدماتی است که کارمندان آن، اعضای همین دو خانواده هستند. در طول داستان، این دو خانواده با موقعیت‌های خنده‌دار و جالبی روبه‌رو می‌شوند.

مهران رجبی در این سریال، نقش سیروس املشی (یکی از دو باجناق) را بازی می‌کند و محمد کاسبی نیز نقش باجناق دیگر را بر عهده دارد.
از دیگر بازیگران این مجموعه می‌توان به نادیا دلدار گلچین، علی صادقی، شهره لرستانی (مازیار)، مجید صالحی، سولماز آقمقانی، شهرا قائدی و آناهیتا افشار اشاره کرد.

سریال آزادی مشروط:

سریال «آزادی مشروط» در سال ۱۴۰۰ توسط مسعود ده‌نمکی ساخته شد و از شبکه یک سیما پخش گردید.
داستان این مجموعه درباره طرحی است که در زمان شیوع ویروس کرونا اجرا شد. برای کاهش جمعیت زندان‌ها، برخی از زندانیان با شرط آزادی مشروط از زندان بیرون آمدند.
در این میان، یکی از افراد خیّر و معتمد محله، دو نفر از این آزادشدگان را به مسجد می‌آورد تا در آنجا ساکن شوند و زندگی جدیدی را شروع کنند. آن دو در کنار اسکان، در کارهای جهادی و فعالیت‌های مسجد نیز همکاری می‌کنند.
این سریال با بازی مهران رجبی و هنرمندانی مانند سیدجواد هاشمی، پرویز فلاحی‌پور، بهنوش بختیاری، علیرضا استادی، رامین راستاد، شهاب عباسی، نیما شاهرخ‌شاهی، پوراندخت مهیمن و سروش جمشیدی همراه است.

فیلم آخر خلاف:

یکی از کارهای مهران رجبی در سینما، فیلمی به نام «آخر خلاف» است که کارگردانی آن را مجتبی چراغعلی بر عهده داشت. این فیلم در سال ۱۳۹۲ ساخته شد و در سبک طنز و اجتماعی قرار می‌گیرد.

داستان فیلم درباره پنج فرد خلافکار است که با هم گروهی تشکیل می‌دهند تا یک شجره‌نامه مومیایی را جعل کنند و سپس آن را به عنوان نسخه اصلی، با قیمت بسیار بالا بفروشند.

مهران رجبی در این فیلم، در نقش یک زن ظاهر شده و alongside بازیگرانی مانند مهدی فقیه، حمید لولایی، رضا داوودنژاد، حدیث فولادوند، بیژن بنفشه‌خواه و حسین محب‌اهری به ایفای نقش پرداخته است.

فیلم شناسی

با توجه به کارهای فراوانی که مهران رجبی در زمینه‌های گوناگون مانند سینما و تلویزیون انجام داده، در این قسمت جزئیات مربوط به این آثار را برای شما بیان می‌کنیم.

فیلم های سینمایی:

سریال های تلویزیونی:

شبکه نمایش خانگی:

برنامه های تلویزیونی:

جوایز و افتخارات

حاشیه های زندگی مهران رجبی

پس از ناآرامی‌هایی که در سال ۱۴۰۱ رخ داد و آرامش و امنیت مردم به خطر افتاد، پلیس جمهوری اسلامی با اقدامات مناسب و مداخله به موقع، آشوبگران را دستگیر کرد و وضعیت را تحت کنترل درآورد. در این فضا، مهران رجبی با انتشار ویدئویی در فضای مجازی، از اقدامات شجاعانه مأموران نیروی انتظامی قدردانی کرد و گفت:

“با سپاس از بچه‌های خوب نیروی انتظامی که با سعه‌صدر و دلاوری زایدالوصفی تونستند آتش رو خاموش کنند آتشی که به بهانه خانم مهسا امینی رحمه‌الله علیها ایجاد شده بود و بهانه‌ای بود برای شبکه‌های کثیف و معاند روبرو.”

این حرکت، واکنش‌های زیادی در بین مردم و کاربران فضای مجازی به دنبال داشت و بسیاری از هموطنان، با این دیدگاه همراهی کردند. اما برخی افراد که رفتارشان را از شبکه‌های ضدایرانی الگو می‌گرفتند، سعی کردند این همکاری مردم با پلیس را تضعیف کنند و این بازیگر را مورد تمسخر قرار دهند.

زمانی که مهران رجبی در مراسم بزرگداشت شهدای کربلای ۵ در ۲۹ آبان ۱۴۰۱ حاضر شد، برای اولین بار به این انتقادات پاسخ داد و گفت:

“ما خیلی توهین می‌شندیم که کدوم سوراخ موش قائم شدی کجا هستی چرا هیچی نمی‌گی با فحش البته، من میگم ۶۱ سالمه خیلی معدلم الف باشه ۱۹ سال دیگه زیر خاکیم تموم شد خب من باید جواب ماشالا لطفی که کنارم تو بستان شهید شد رو بدم، باید اون محمدحسین ناصری که از کرج اعزام شدیم شهید شد، خب جواب اینا رو کی می‌خواد بده، بعد میگن تو سوراخ موش قائم شدی و یه جایی که باید حرفی می‌زدی ترسیدی، بابا عزت رو خدا میده عزت رو فالوور و منوتو نمیده.”

مصاحبه

من بازی نمی‌کنم خودم هستم:

وقتی که نقش‌ای را بازی می‌کنم، در واقع خودم را پشت یک شخصیت پنهان نمی‌کنم، بلکه جنبه‌های مختلفی از وجودم را در آن نقش نشان می‌دهم. به نظر من این کار اشکالی ندارد. قطعاً زمانی که خودت باشی و بتوانی همان را در نقش‌ات نشان دهی، یک نقطه قوت و امتیاز بزرگ محسوب می‌شود.

سبک خاصی ندارم:

من در کارهای هنری خودم، روش ثابت و مشخصی ندارم. بعضی‌ها می‌گویند که من سبک خاص خودم را دارم و عده‌ای دیگر هم فکر می‌کنند که من همیشه یک جور نقش‌ها را بازی می‌کنم. اما به نظر من، اگر کاری خوب و پسندیده باشد، تکرارش اشکالی ندارد. مشکل وقتی است که چیزهای ناخوشایند و ناپسند دوباره تکرار شوند.

دلم برای معلمی تنگ شده است:

با لطف و مساعدتی که آموزش و پرورش کرج در حق من کرد، توانستم بازخرید شوم و تمام حواسم را روی کار بازیگری متمرکز کنم. اما در اینجا یک انتقاد از آنها دارم: آیا واقعاً کسی مثل من می‌تواند روی کمک و همراهی آن‌ها حساب کند؟

درآمد بازیگری لب مرز است:

وقتی یک کارگردان از بازیگر راضی باشد و به او علاقه داشته باشد، حال و وضعیت آن بازیگر بهتر می‌شود. اما اگر اینطور نباشد، بازیگر در کارش تکیه‌گاه محکمی ندارد. در نتیجه، درآمدی که از این راه به دست می‌آید، معمولاً کم و در حداقل ممکن است و به خاطر نبود امنیت شغلی، نمی‌توان روی این شغل حساب کرد.

افتخار نمیکنم به اینجا رسیدم:

رسیدن به این جایگاه برای من افتخار بزرگی محسوب نمی‌شود. زیرا من اهداف و خواسته‌های والاتری دارم و نگاهم به چیزهای فراتر از این‌هاست. آرزوهای اصلی من چیز دیگری است که به لطف خداوند، امیدوارم به آن‌ها هم دست پیدا کنم.

طبیعت را دوست دارم:

قصد دارم در یکی از روستاهای کنار جادهٔ چالوس کرج، خانه‌ای بسازم.
می‌خواهم گاهی از شلوغی شهر فاصله بگیرم و به آنجا بروم تا در آرامش و آسایش باشم.
من علاقهٔ زیادی به طبیعت دارم و دوست دارم از هدیه‌های زیبای آن نهایت استفاده را ببرم.

آرزوی پرواز دارم:

همیشه آرزوی پرواز در ذهنم بود. حالا یک پاراگلایدر خریده‌ام و در کلاس‌های آموزش آن شرکت کرده‌ام. انشاالله به امید خدا در آینده‌ای نزدیک می‌توانم پرواز کنم و به این شکل، رویای دوران بچگی‌ام را محقق کنم.

در زمان تولد فرزندم پول کافی نداشتم:

وقتی فرزندم در بیمارستان هدایت تهران به دنیا آمد، از نظر مالی در شرایط سختی قرار داشتم و پول کافی برای پرداخت هزینه‌ها نداشتم. اما در همان روزهای سخت، لطف خدا شامل حالم شد و در یک قرعه‌کشی برنده یک دوربین عکاسی شدم. پس از فروش دوربین، توانستم هزینه‌های بیمارستان را پرداخت کرده و همسر و فرزندم را به خانه بیاورم.

بینی ام برند است:

فرم بینی‌ام به شکل یک مار خاص شده و در واقع به نشانه‌ای از من تبدیل شده، طوری که بقیه از روی آن مرا می‌شناسند. برای همین هم فهمیدم که دیگر لازم نیست آن را عمل کنم.

یادم می‌آید مدتی بود قصد داشتم بینی‌ام را جراحی زیبایی کنم. اما پزشکان به خاطر گوشتی و بزرگ بودن بینی‌ام، هزینه خیلی زیادی برای عمل درخواست می‌کردند که از عهده‌ام خارج بود. همین موضوع باعث شد از این کار منصرف شوم.

اهل ورزش نیستم:

ورزش خیلی مورد علاقه‌ام نیست چون وقت کافی برایش ندارم. اما یک مدت اسکی روی آب و قایقرانی می‌کردم.

آشپزی:

در آشپزی مهارت خاصی ندارم و فقط می‌توانم لوبیا پلو یا املت درست کنم. معمولاً هم عادت ندارم به رستوران‌های مختلف سر بزنم. با این حال، غذاهایی مثل آلو اسفناج، کلم پلو و فسنجان را خیلی دوست دارم و از خوردنشان لذت زیادی می‌برم.

مسافرت تا کتاب:

دوست دارم به سفر بروم و از دیدن جاهای جدید لذت ببرم. همچنین، خواندن شعرهای فارسی و شعرهای نو را که درباره موضوعات فلسفی هستند، بسیار دوست دارم. اما متأسفانه وقت کافی ندارم تا برای تماشای فیلم یا تئاتر به سینما یا سالن‌های نمایش بروم.

اهل موسیقی:

من از شنیدن موسیقی ایرانی بسیار لذت می‌برم. هنوز هم سی‌دی‌های برنامه‌ی گل‌های رادیو ایران و مجموعه گل‌های رنگارنگ را دارم و به آهنگ‌های استاد خوانساری و زنده‌یاد بنان گوش می‌دهم. این نوع موسیقی با روحیات و حال و هوای درونی من، و همچنین با سن و سالم، سازگاری بیشتری دارد.

ما بچه حزب اللهی هستیم:

اکنون بیش از شصت سال دارم و اگر عمری باقی باشد، احتمالاً حدود نوزده سال دیگر زندگی خواهم کرد و پس از آن از دنیا خواهم رفت. در آن جهان، باید در برابر شهید قاسم سلیمانی پاسخگو باشم. همچنین باید جوابگوی شهید ماشاءالله لطفی، که در جبهه سوسنگرد همرزم من بود، باشم. این مسئولیت‌ها را هرگز فراموش نمی‌کنم.
حالا که به عنوان مهران رجبی شناخته شده‌ام، نمی‌توانم در شرایط حساس و سرنوشت‌ساز کشورم، خودم را پنهان کنم. به همین دلیل، وقتی لازم است حرفی زده شود، نمی‌توانم سکوت کنم.
ارزش و عزت من تنها از طرف خداست و با دنبال‌کنندگان اینستاگرام یا شبکه‌هایی مثل من و تو به دست نمی‌آید. اگر در زندگی نماز می‌خوانیم و قرآن تلاوت می‌کنیم، باید بدانیم که عزت واقعی تنها از سوی خداوند به ما می‌رسد.