معنی ضرب المثل ” گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده “

همان‌طور که می‌دانید، ضرب‌المثل‌ها قصه‌های کوچکی هستند که درس‌های بزرگی به ما می‌دهند. یکی از این ضرب‌المثل‌های شیرین و پرمعنی، “گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده” است. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که این دو چه ربطی به هم دارند؟ داستان جالبی پشت این جمله نهفته است.

این مثل زمانی به کار می‌رود که یک فرد بدکاره و گناهکار، در مورد یک انسان پاک و بی‌گناه قضاوت کند یا از او بدگویی نماید. در واقع، این شخص با معیارهای نادرست خودش می‌خواهد دیگران را اندازه بگیرد، در حالی که خودش از هر خطایی آزاد نیست.

**داستان پشت این ضرب‌المثل چیست؟**

در داستان حضرت یوسف (ع)، برادران حسود او نقشه کشیدند تا وی را در چاه بیندازند. وقتی نزد پدرشان، حضرت یعقوب (ع) بازگشتند، با ناراحتی گفتند: “ای پدر، ما رفتیم که با هم مسابقه دهیم و یوسف را هم نزد وسایلمان گذاشتیم، اما گرگ او را خورد!”

آنها یک دروغ بزرگ گفتند و حتی برای باورپذیر کردن حرفشان، لباس یوسف را به خون یک گوسفند آلوده کردند تا وانمود کنند گرگ به او حمله کرده است. در اینجا، این گرگ نبود که یوسف را ندیده بود و دروغ می‌گفت، بلکه این برادران بودند که دهانشان با این دروغ بزرگ، “آلوده” شده بود و آنها بودند که “یوسف” پاک را ندیده گرفته و به او خیانت کرده بودند.

**نتیجه اخلاقی:**

این ضرب‌المثل به ما یادآوری می‌کند که:
* نباید اجازه دهیم افراد فاسد و دروغگو در مورد انسان‌های شریف و بی‌گناه قضاوت کنند.
* گناهکاران اغلب دیگران را با معیارهای نادرست خود می‌سنجند.
* پاکی و تقوا یک ارزش ذاتی است و با تهمت و بدگویی از بین نمی‌رود.

**شعر کامل در وصف این ضرب‌المثل:**

هر که آلوده بود، گوید همه آلوده‌اند
ور بود خورشید تابان، گویدش گردوده‌اند

گرگ آلوده‌دهنی کو به دروغ آشناست
در نظر یوسف صادق، چگونه بنمایست؟

پس قضاوت نکنید از کسی آلوده‌رو
که دهد بر پاکان، انگشت اتهام او

گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده

در این بخش به بررسی معنی و مفهوم این ضرب‌المثل ایرانی که از شعر سعدی گرفته شده است می‌پردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.

معنی ضرب المثل گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده چیست؟

۱. یعنی فردی که هیچ کار اشتباهی انجام نداده، باز هم مورد بازجویی و سرزنش قرار می‌گیرد.

۲. معمولاً این ضرب‌المثل زمانی استفاده می‌شود که به کسی تهمت نادرست بزنند، در حالی که او کاملاً بی‌گناه است.

۳. این مثل از نظر معنا شبیه به این ضرب‌المثل است: “آش نخورده و دهان سوخته”.

ریشه ضرب المثل

این ضرب‌المثل از داستان حضرت یوسف (ع) گرفته شده است. زمانی که برادرانش از روی حسادت، او را به صحرا بردند و درون چاه انداختند. وقتی به خانه برگشتند، با چشمانی گریان و به شکل دروغین، پیراهن پاره و خون‌آلود یوسف را به پدرشان، حضرت یعقوب، نشان دادند و گفتند: گرگ، برادرمان را خورد!

در حالی که هیچ گرگی به یوسف حمله نکرده بود. به همین دلیل، وقتی کسی به ناحق مقصر شناخته می‌شود و گناهی را به گردن می‌گیرد که انجام نداده، می‌گویند مانند گرگ داستان یوسف است؛ گرگی که بی‌گناه بود و برادران یوسف، گناه اصلی را مرتکب شدند.

شعر کامل از سعدی

ای دوستی که پیمان شکنی کردی و پیوند را گسستی،
این شد وفاداری تو؟ گویا هیچ عهدی را نشکستی؟
در محلهٔ تو همه مرا می‌شناسند، اما از دیدارت محرومم،
گرگ دهن‌آلوده هرگز یوسف را ندیده است.

من خودم چیزی ندیدم، ولی همهٔ شهر گفتند:
“افسانهٔ مجنون به لیلی نرسیده است.”
در خواب لب شیرین آن گل‌اندام را گزیدم،
اما وقتی بیدار شدم، جز انگشت گزیده چیزی ندیدم.

چه بسیار در جستجویت تلاش بیهوده کردم،
مثل کودکی که دنبال گنجشک پریده می‌دود.
مرغ دل خردمندان را تو صید نکردی،
مگر با کمان مژه و ابروی خمیده‌ات.

راه رفتنت را با چه مقایسه کنم؟ شبیه خرامیدن طاووس است،
و نگاه نازک تو مانند نگاه آهوی رمیده.
اگر بخواهم از شیراز بیرون بروم، راهی نیست،
چون تو دور من حلقه کشیده‌ای.

با دست بلورین تو نمی‌توان پنجه درانداخت،
رفتم در حالی که برایت دعا کردم و از تو دشنام شنیدم.
سعدی آرزو می‌کند که هیچ چشمی روی تو را نبیند،
اگر چشمی که تو را دیده باشد، به دیگری نظر کند.

اختصاصی-آرین لوتوس
ضرب‌المثل: آش نخورده و دهان سوخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن