معنی ضرب المثل ” قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را “

همچنین می‌گویند: «قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را؟»

**معنی ضرب‌المثل:**
این ضرب‌المثل زمانی به کار می‌رود که ما حرف کسی را باور نداریم و به او شک داریم. انگار که می‌گوییم: “حرف تو برای من قابل اعتماد نیست و مانند دیدن دم یک خروس است که خیلی زود می‌فهمی حقیقت چیست.” این مثل برای افرادی استفاده می‌شود که زیاد دروغ می‌گویند یا قول‌هایشان بی‌پایه و اساس است.

**داستان کوتاه:**

روزی روزگاری، مرد کشاورز زحمتکشی بود که یک خروس بسیار زیبا داشت. این خروس، دم بلند و رنگارنگ و چشمگیری داشت. همسایهٔ کشاورز، که آدم حسودی بود، هر روز این خروس را می‌دید و به فکر چاره افتاد تا آن را برای خودش کند.

یک روز که کشاورز در مزرعه مشغول کار بود، همسایه دزدکی به خانه او رفت و خروس را دزدید. وقتی کشاورز برگشت و خروسش را ندید، خیلی ناراحت شد و شروع به گشتن کرد. همسایه که خودش را به مرد رسانده بود، با بی‌تفاوتی گفت: «من که چیزی ندیدم!»

کشاورز با ناراحتی به خانه همسایه نگاه کرد. ناگهان چشمش به لای درب انباری افتاد. از آن شکاف، دم رنگارنگ و آشنا خروس خودش را دید که بیرون زده بود! در همان لحظه فهمید که همسایه دروغ گفته و خروس را دزدیده است.

از آن روز به بعد، هر وقت کسی دروغ واضحی می‌گفت یا خیانتش آشکار می‌شد، مردم می‌گفتند: «فلانی هم مثل آن همسایه است؛ قسمش را باید باور کرد یا دم خروس را؟» زیرا حقیقت همیشه، sooner or later، مانند آن دم خروس، خودش را نشان می‌دهد.

قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را

در این نوشته، می‌خواهیم ببینیم این ضرب‌المثل کهن ایرانی چه معنایی دارد و از کجا آمده است. در ادامه با ما همراه باشید.

قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را کنایه از چیست؟

۱- یعنی چیزی که کاملاً آشکار است را نمی‌توانی پنهان کنی!
۲- معمولاً این ضرب‌المثل را خطاب به کسی به کار می‌برند که می‌خواهد خود را بی‌گناه نشان دهد و واقعیتی را از دیگران پنهان کند، در حالی که نمی‌داند همه ماجرا را فهمیده‌اند و دیگر جایی برای مخفی‌کاری باقی نمانده است.

ریشه ضرب المثل دم خروس

یک دزد به روستای آرامی رفت، اما با وجود جستجوی زیاد، چیزی برای دزدیدن پیدا نکرد. خسته و ناامید، ناگهان صدای مرغ و خروس‌هایی را از خانه‌ای شنید. با خوشحالی از دیوار خانه بالا رفت و یک خروس را زیر لباسش قایم کرد و به سرعت فرار کرد.

همین‌که از دیوار به کوچه پرید، صاحب خانه او را دید و فریاد زد: «دزد! دزد!» همه همسایه‌ها به دنبال او دوختند تا در یک کوچه بن‌بست، او را گیر انداختند. دزد بیچاره شروع کرد به قسم خوردن: والله، به حضرت عباس قسم که من چیزی ندزدم! آنقدر گریه و زاری کرد تا شاید دل مردم نرم شود.

اما او نمی‌دانست که دم خروس از زیر لباسش بیرون زده است. مردم گفتند: قسم حضرت عباس را باور کنیم یا این دم خروس را؟!
یعنی باید قبول کنیم که تو بی‌گناهی و چیزی ندی، یا به این دم خروس که نشانه واضح دزدی است اعتماد کنیم؟

دزد وقتی دید دیگر چاره‌ای ندارد و آبرویش رفته، سریع خروس را از زیر لباسش درآورد و به صاحبش پس داد و به سرعت از آنجا دور شد.

♦ به همین دلیل، وقتی کسی دستش رو شده باشد اما باز هم بخواهد دیگران را نادان جلوه دهد و حقیقت را پنهان کند، از این ضرب‌المثل استفاده می‌کنند.
پیشنهادی: ضرب‌المثل با خروس
اختصاصی-آرین لوتوس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن