معنی ضرب المثل ” آنچه دلم خواست نه آن شد “

همه چیز درباره ضربالمثل «آنچه دلم خواست نه آن شد، آنچه خدا خواست همان شد»
این ضربالمثل ساده، یک حقیقت عمیق را بیان میکند. همه ما در زندگی برنامهریزی میکنیم و برای خودمان آرزوهایی داریم. گاهی اوقات با تمام وجود تلاش میکنیم تا به خواستههایمان برسیم، اما در نهایت نتیجه، چیزی متفاوت با آنچه ما میخواستیم، رقم میخورد.
این مثل به ما یادآوری میکند که یک اراده و خواست بزرگتر از خواست ما در جهان وجود دارد. این ضربالمثل به زبان ساده میگوید که نقشههای ما همیشه مطابق میل ما پیش نمیرود، اما آنچه اتفاق میافتد، به خواست خدا و برای مصلحت ماست، حتی اگر در آن لحظه دلیلش را نفهمیم.
ما مانند کسی هستیم که فقط بخش کوچکی از یک نقاشی بزرگ را میبیند و از دیدن چند خط و رنگ، کل تصویر را قضاوت میکند. اما خدایی که همه چیز را میداند و از آینده با خبر است، سرنوشت ما را به بهترین شکل ممکن مینویسد.
این حکایت به ما آموزش میدهد که در برابر ناکامیها ناامید نشویم و به جای غصه خوردن برای چیزی که از دست رفته، به خداوند اعتماد کنیم. شاید چیزی که ما میخواستیم به ضررمان بود و خداوند با محبت خود، چیزی بهتر را برایمان در نظر گرفته است.
این ضربالمثل زیبا، یک درس بزرگ برای زندگی است: تلاش کنیم، اما نتیجه را به خدا واگذار کنیم و مطمئن باشیم که او بهترین سرنوشت را برای بندگانش میخواهد.

در این نوشته، به بررسی معنای این ضربالمثل ایرانی میپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
معنی آنچه دلم خواست نه آن شد، آنچه خدا خواست همان شد چیست؟
۱- یعنی آنچه که خداوند به عنوان مصلحت و خیر انسان میداند، قطعاً رخ خواهد داد. زیرا گاهی اوقات آرزوها و خواستههای درونی ما نه تنها سودی برایمان ندارند، بلکه ممکن است به ما آسیب هم برسانند. اگر خداوند خیر و صلاح بندهاش را بخواهد، ممکن است در آن زمان خاص، یا خواسته او را برآورده نکند و به تأخیر بیندازد، یا راه دیگری را برایش باز کند که کمخطرتر و بهتر باشد.
۲- مردم در شرایط گوناگون این ضربالمثل را به کار میبرند و احساساتشان در این مواقع متفاوت است. برای مثال:
کسی که قصد سفر به کشور دیگری را داشته، اما به دلیل مشکلاتی نتوانسته است سفر کند، وقتی از او میپرسند چرا نرفتی، با ناراحتی این جمله را میگوید تا بگوید خدا نخواست که من بروم. ممکن است این فرد ناراحت یا حتی شاکی باشد.
اما فرد دیگری را تصور کنید که یک فرصت شغلی را از دست داده و ناراحت است. او نیز همین ضربالمثل را به زبان میآورد، اما نه از روی شکایت؛ بلکه با این فکر که خداوند خیر و صلاح مرا بهتر از خودم میداند و قطعاً دلیلی داشته که این شغل برایم پیش نیامد.
در بسیاری از موارد، پس از گذشت زمان، خداوند دلیل انجام نشدن آن کار را برای انسان روشن میکند. و مطمئناً انسان هم بعدها متوجه میشود که خیرش در انجام آن کار نبوده است. نکته مهم این است که در همان ابتدا، وقتی چیزی برایمان روشن نیست، صبر کنیم و از خدا بخواهیم راه درست را به ما نشان دهد.
۳- یعنی با اینکه من خواسته دیگری داشتم، خداوند صلاح ندید که آن خواسته برآورده شود.
پیشنهادی: ضربالمثل با خدا
اختصاصی-آرین لوتوس




























