معنی ضرب المثل ” دوستی خاله خرسه “

دوستی خاله خرسه به چه معناست؟

این ضرب‌المثل داستان جالبی پشتش دارد. می‌گویند روزی خرسه‌ای با مردی دوست شد. یک روز که این دو با هم راه می‌رفتند، مرد از خستگی به خواب عمیقی فرو رفت. در همین حال، پشه‌ای آمد و روی صورت مرد نشست. خرسه که می‌خواست از دوستش محافظت کند، با پنجه‌ی بزرگش سعی کرد پشه را از روی صورت مرد دور کند. اما این کار باعث شد که ضربه‌ی سختی به صورت مرد بخورد و او زخمی شود.

پس این مثل برای چه کسانی به کار می‌رود؟

هرگاه کسی با ناآگاهی و بی‌فکری کاری انجام دهد که نتیجه‌ی آن برعکس چیزی شود که قصد داشته، به او می‌گوییم “دوستی ات از نوع خاله خرسه است”. یعنی قصدت خوب بود، اما به خاطر نداشتن مهارت و دانش کافی، به جای فایده، ضرر و آسیب رساندی.

این مثل به ما یادآوری می‌کند که گاهی نیت خوب به تنهایی کافی نیست و برای کمک به دیگران باید عقل و دانایی نیز به کار بگیریم.

در این نوشته، می‌خواهیم مفهوم واقعی یکی از ضرب‌المثل‌های کهن و پرمعنی ایرانی را با هم مرور کنیم. در ادامه با آرین لوتوس همراه باشید.

معنی دوستی خاله خرسه یعنی چه ؟

1- یعنی فردی قصد دارد کاری برای دوستش انجام دهد تا به او سود برساند، اما به خاطر نادانی و بی‌تجربگی، نه تنها دوستش را از دست می‌دهد، بلکه بعداً خودش هم پشیمان می‌شود.

2- این ضرب‌المثل زمانی استفاده می‌شود که کسی گمان می‌کند با رفتارش به دیگران محبت می‌کند، اما در واقع باعث آزار و اذیت آن‌ها می‌شود. مانند محبت‌های نابجا، محبت بیش از اندازه، یا محبت از روی تملق و چاپلوسی.

3- مهربانی و دوستی‌ای که از روی نادانی و بی‌خردی انجام شود.

ریشه ضرب المثل

مردی با یک خرس دوست شده بود. آن‌ها با هم در جنگل قدم می‌زدند. پس از مدتی، مرد خسته شد و زیر سایه‌ی درختی خوابش برد. خرس هم کنارش ماند تا از او محافظت کند.

ناگهان مگسی آمد و روی صورت مرد نشست. خرس با دستش مگس را دور کرد. اما مگس دوباره برگشت و روی صورت دوستش نشست. خرس باز هم سعی کرد او را براند، چون نمی‌خواست خواب رفیقش به هم بخورد.

اما مگس دست بردار نبود و برای سومین بار با صدای وزوز روی صورت مرد نشست. این بار خرس عصبانی شد و تصمیم گرفت برای همیشه مگس را از بین ببرد. بعد از کمی فکر، به ذهنش رسید که با یک سنگ به مگس ضربه بزند.

پس سنگی بزرگ برداشت و آرام نزدیک شد تا مگس فرار نکند. وقتی در جای مناسب قرار گرفت، با تمام نیرو سنگ را بر صورت مرد کوبید. مگس در جا له شد.

خرس از این که مگس را کشته بود خوشحال بود، اما متوجه نشد که در همین حین دوستش را نیز از دست داده است. او با رفتار ناآگاهانه‌اش باعث مرگ دوستش شد و بعد از آن، بسیار پشیمان و غمگین گشت.

> دوستان نادان از دشمنان خطرناک‌ترند.