معنی کلمه Kook به فارسی با چند مثال
What is definition, meaning and usage of word kook
امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Kook به فارسی با مثالهای کاربردی
گاهی به کسی که کمی دیوانه یا عجیب به نظر میرسد، “کُوک” میگویند. این یک کلمه غیررسمی است، اما میتوانید در موقعیتهای مختلف از آن استفاده کنید.
آن پایین خیابان یک مرد زندگی میکند که کمی عجیب است. او خانهاش را صورتی و سبز رنگ کرده.
“شیلا” از کارش استعفا داد چون رئیسش آنقدر آدم عجیبی بود که دیگر نمیتوانست تحمل کند.
وقتی مردم از اعضای کنگره عصبانی میشوند، میگویند که مجلس توسط یک عده آدم عجیب و غریب اداره میشود.
“تام” قبول دارد که آدم عجیبی است. این موضوع در آثار هنری او دیده میشود.
اون مرد در مورد اسکیتبوردینگ واقعاً عجیب است. او همیشه مشغول این کار است.
حرف “y” را به انتهای این کلمه اضافه کنید تا صفت “kooky” ساخته شود.
“ویکتور” چندین ایده عجیب و غریب در مورد سفر فضایی و موجودات فضایی دارد.
“بلیندا” میگوید امروز احساس میکند کمی حال و هوایش عجیب است.
همه فکر میکردند فروش آهنربای یخچال، ایده عجیبی برای کسب و کار است، اما حالا بسیار موفق شده است.
مجری مراسم اهدای جوایز اسکار امسال به خاطر ترانههای عجیب و جوکهای توهینآمیزش مورد انتقاد قرار گرفت.
به تلفظ مضاعف “o” در این کلمه دقت کنید. این یک صدای مصوت بلند است. آن را با صدای مصوت در cook مقایسه کنید.
cook / kook / cookie / kooky
آیا تفاوت ها را می شنوید؟
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست کاملی از واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحه مربوط به **کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، میتوانید به صفحهای با عنوان **کلمات پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا** مراجعه کنید.














































