معنی کلمه Hustle به فارسی با چند مثال
What is definition, meaning and usage of word hustle
امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم!
ترجمه کلمه Hustle به فارسی با مثالهای کاربردی
«هَستِل» به این معنی است که با سرعت و انرژی زیاد کار کنی، تند و چابک باشی یا برای پول درآوردن تلاش کنی.
مربی به بازیکنان گفت که باید روی زمین با سرعت و تلاش بیشتری بازی کنند.
پیشخدمتهایی که با سرعت و دقت کار میکنند، انعام بیشتری از مشتریان دریافت میکنند.
اگر میخواهی موفق شوی، باید با پشتکار و سرعت کار کنی.
فروشندههایی که پرانرژی و پیگیر هستند، درآمد خیلی خوبی دارند.
تماشاگران مسابقهٔ فوتبال متوجه شدند که یکی از تیمها با انرژی بازی نمیکند و این نشان میداد که برای برد یا باخت بازی اهمیت قائل نیستند.
پلیس یک مرد جوان را که در خیابان مواد مخدر خرید و فروش میکرد، دستگیر کرد.
کلمهٔ «hustle» میتواند به عنوان اسم هم به کار رود:
زندگی پرجنبوجوش روزانه در نیویورک برای بعضی افراد طاقتفرساست.
شور و هیاهوی زندگی در شهر ممکن است برای جوانان جذاب باشد. (hustle and bustle = جنبوجوش و فعالیت)
کلمهٔ «hustler» برای توصیف یک فرد به کار میرود:
ادگار به عنوان آدم پرکاری شناخته میشود. هم سخت کار میکند و هم سریع.
اسکار سعی کرد با کارهای زودبازده امرار معاش کند، اما فهمید که بهتر است از یک شغل ثابت و honest درآمد داشته باشد. (گاهی کلمهٔ «hustler» به کسی گفته میشود که کارهای نیمهقانونی یا غیرقانونی انجام میدهد.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست کامل واژههایی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، میتوانید به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.














































