معنی کلمه Crumple به فارسی با چند مثال

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Crumple به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “crumple” یا “مچاله کردن” برای زمانی به کار می‌رود که چیزی را فشار دهیم و شکل اولیه آن از بین برود و خراب شود. این کلمه معمولاً برای چیزهایی مثل کاغذ یا لباس استفاده می‌شود. شما می‌توانید از این کلمه هم به عنوان یک فعل (کار) و هم به صورت صفت (چگونگی) استفاده کنید:

I crumpled a piece of paper and threw it into the wastepaper basket. (verb–past tense)
There are crumpled pieces of paper all around this computer. (adjective)
The little boy pulled a few crumpled dollar bills out of his pocket to pay for the ice cream. (adjective)
Franks’s suit was wrinkled and crumpled after being in his suitcase for a couple of days. (adjective)
Sarah took off her scarf and left it in a crumpled heap beside the bed. (adjective)
The back end of the car was crumpled in the accident. (verb)
A crumple zone in the front of a car absorbs energy in an accident and can save passengers from life-threatening injuries. (adjective)

یک تکه کاغذ را مچاله کردم و انداختم داخل سبد کاغذ باطله. (فعل – زمان گذشته)
در اطراف این کامپیوتر تکه های کاغذ مچاله شده وجود دارد. (صفت)
پسر کوچک چند اسکناس دلاری مچاله شده از جیبش بیرون آورد تا پول بستنی را بپردازد. (صفت)
کت و شلوار فرانک پس از چند روز حضور در چمدانش چروک و مچاله شده بود. (صفت)
سارا روسری خود را درآورد و آن را در پشته ای مچاله شده کنار تخت گذاشت. (صفت)
در این تصادف قسمت پشتی خودرو مچاله شده بود. (فعل)
یک ناحیه مچاله در جلوی خودرو انرژی را در تصادف جذب می کند و می تواند مسافران را از صدمات خطرناک نجات دهد. (صفت)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی آرین لوتوس، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی به‌همراه معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.