قطعه معروف شاره جان، اثر استاد بخشی

استاد سهراب محمدی، که به سهراب بخشی شناخته می‌شود، نوازنده چیره‌دست دوتار و آخرین بازمانده از بخشی‌های خودبند کرمانج در شمال خراسان بود. از این هنرمند بزرگ، قطعه‌های بسیاری به جا مانده که یکی از مشهورترین آن‌ها، آهنگ «شاره‌جان» است. این قطعه، داستان غم‌انگیز از دست دادن معشوقه‌ای به نام «شاره» را در روزهای سخت یورش قوم‌های مهاجم به شمال خراسان روایت می‌کند. در ادامه این نوشته از وبلاگ آرین لوتوس، بیشتر با این قطعه شنیدنی و اثر ماندگار استاد بخشی آشنا خواهید شد.

بیووگرافی سهراب بخشی خالق قطعه شاره جان

استاد محمدی که با نام استاد بخشی نیز شناخته می‌شد، از آخرین نوازندگان و خوانندگان سبک بخشی‌گری در میان کرمانج‌های شمال خراسان به شمار می‌رفت. او تنها کسی از میان این هنرمندان بود که توانست مدرک درجه یک هنری، هم‌تراز با دکترای نوازندگی و آواز، را دریافت کند.

بستگان سهراب محمدی تعریف کرده‌اند که او تا واپسین دقایق زندگی، دوتارش را زمین نگذاشت. سهراب محمدی، یک کرد کرمانج بود. پدر، پدربزرگ و نیاکان او در طول زندگیشان، از چهره‌های فعال در زمینه هنرهای دستی، سرایش شعر به زبان کردی کرمانجی و همچنین موسیقی و بخشی‌گری بودند.

همکاری با رادیو کرمانجی

سهراب محمدی از ده سالگی شروع به نواختن ساز دوتار و خواندن ترانه‌های محلی کرد. او از همان روزهای اول راه‌اندازی رادیو کرمانجی با صدا و سیمای خراسان همکاری داشت و این همکاری تا پایان عمرش ادامه پیدا کرد.

اولین بار فوزیه مجد، که به عنوان مادر موسیقی نواحی شناخته می‌شود، او را به دنیای هنر معرفی کرد. سهراب نخستین خواننده کرد کرمانج بود که با رادیو همکاری کرد و پس از انقلاب ۱۳۵۷ در برنامه‌های مختلف تلویزیونی، رادیویی و نیز جشنواره‌های متعددی در ایران حاضر شد. موسیقی او نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای آسیای میانه نیز شناخته شده است. از میان آثار معروف او می‌توان به شاره‌جان، آهنگ طوفان، شهید، لیاره و گُلا مِن اشاره کرد.

قطعه شاره جان

مراسم تجلیل و بزرگداشت سهراب محمدی

در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷، مراسمی برای پاسداشت و گرامیداشت سهراب محمدی در مجتمع فرهنگی و هنری مانه و سملقان برگزار گردید. در این برنامه، از تندیس و سردیس سهراب محمدی نیز پرده‌برداری شد.

متن قطعه شاره جان

غم امروز بر دلم سنگینی می‌کند، ای عزیز دلم، ای روشنی چشمم.

کاش نگاهم به چشمان و ابروانت بیفتد، ای نور زندگی‌ام، ای جان من.

از کدام راه خود را به تو برسانم، ای عشق من، ای مونس دلم؟

درد دلم را چاره کن.

همیشه در اینجا نخواهم بود، ای یار من، ای شادی دل من.

سخنانت را باور نمی‌کنم، ای عزیزم، ای نور چشمانم.

درد دلم را چاره کن.

امروز گفتند که یارم را به من بازمی‌گردانند.

اما تا خودم با چشمانم نبینم، این حرف را باور نمی‌کنم.

وفات

سهراب محمدی در بیست و دومین روز از مرداد ماه سال ۱۳۹۹، و در ۸۲ سالگی، به دلیل ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. روانش شاد و یادش برای همیشه در دل‌ها زنده بماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن