پنج دلیل دلزدگی نوازندگان از ساز و راهکارهای آن

نوازندگی هنری زیبا است که برای تسلط بر آن، به تلاش و پشتکار زیادی نیاز داریم. رسیدن به این مهارت، کاری نیست که یک شبه یا در مدت کوتاهی انجام شود. یک نوازنده در تمام دوران فعالیت هنری خود، در حال یادگیری، تمرین و بهتر شدن است. اما گاهی برخی افراد در میانۀ راه، اشتیاق خود را از دست می‌دهند و دیگر تمایلی به ادامه دادن تمرین و آموزش ندارند. در این نوشته از وبلاگ آرین لوتوس، قصد داریم پنج دلیل اصلی بی‌حوصلگی و بی‌میلی نوازندگان نسبت به ساز خود و همچنین راه‌های غلبه بر این وضعیت را با هم مرور کنیم.

دلزدگی نوازنده از ساز به پنج دلیل مهم

۱- ترس از شکست:

به نظر تو چه کسانی در نهایت به موفقیت می‌رسند؟ درست است، کسانی که از مشکلات و شکست‌ها نمی‌ترسند. آن‌ها بعد از هر زمین‌خوردن، دوباره بلند می‌شوند و با انرژی بیشتر راهشان را ادامه می‌دهند. معنی جملهٔ “شکست مقدمهٔ پیروزی است” را می‌فهمند و به جای ناامید شدن از شکست‌های پیاپی، از آن‌ها درس می‌گیرند.

اما کسی که به خودش و توانایی‌هایش ایمان نداشته باشد، در برابر رویدادهای سخت زندگی ضعف نشان می‌دهد. راه افزایش اعتماد به نفس، تقویت روحیهٔ جنگندگی است. باید بارها جسارت به خرج داد و با ترس‌ها و ضعف‌های درونی مبارزه کرد. آن وقت خواهی دید که توانایی تو بسیار بیشتر از این ترس‌ها و ناامیدی‌هاست و کم‌کم به قدرت بی‌پایان خودت ایمان می‌آوری.

 ۲-  حسادت:

حسادت باعث می‌شود آدم احساس ناامیدی و ضعف کند. کسی که حسادت می‌ورزد، در واقع دارد به خودش آسیب بزرگی می‌زند. در حالی که او از درون عذاب می‌کشد، طرف مقابلش حتی از این احساسات او باخبر نیست و با آرامش به زندگی خود ادامه می‌دهد.

برای از بین بردن حسادت، سه مرحله اصلی وجود دارد. مرحله اول این است که با خودت آشتی کنی. باید خودت و جایگاهت را به خوبی بشناسی و برای این موقعیت ارزش قائل شوی. مرحله دوم این است که حتی اگر به صورت مصنوعی باشد، برای موفقیت دیگران خوشحالی کنی. مرحله سوم هم این است که دست از مقایسه کردن خودت با دیگران برداری.

۳ – نداشتن هدف:

دلزدگی نوازنده از ساز به پنج دلیل مهم

یک نوازنده که با عشق و پشت‌کار فراوان، دشواری‌های یادگیری ساز را پشت سر گذاشته، ممکن است گاهی از خود بپرسد: دلیل این همه تلاش چیست؟ نتیجه نهایی چه خواهد شد؟ چرا باید این مسیر سخت را ادامه دهم؟

اگر انسان هدف مشخصی نداشته باشد، کم‌کم احساس پوچی به سراغش می‌آید. این حس پوچی، انگیزه و اشتیاق درونی را از بین می‌برد.

راه حل این مشکل، انتخاب هدف است؛ حتی اگر اهداف کوچک و کوتاه‌مدت باشند. یک نوازنده بهتر است فهرستی از دلایل خود برای نواختن تهیه کند و بنویسد که به چه خاطر موسیقی می‌سازد.

 ۴ – تنبلی:

تنبلی یکی از موانع بزرگ برای رسیدن به اهداف است. شاید به نظر برسد که تنبلی فقط روی جسم اثر می‌گذارد، اما در واقعیت، آثار روانی آن بسیار عمیق‌تر و جدی‌تر است. وقتی فردی کارهایش را به دلیل تنبلی مدام به آینده موکول می‌کند، به مرور احساس نگرانی و اضطراب در او شکل می‌گیرد، چون هیچ‌یک از آن کارها انجام نمی‌شوند.

به عنوان مثال، یک نوازنده که به دلیل تنبلی مدام تمرین‌هایش را به تأخیر می‌اندازد، کمکم این رفتار در او به یک عادت تبدیل می‌شود و در نتیجه هیچ پیشرفتی در نوازندگی خود نخواهد داشت.

راه حل رهایی از تنبلی بسیار ساده است: باید کارهای روزانه را یادداشت کرد و خود را متعهد به انجام آن‌ها نمود. پس از اتمام هر کار، می‌توان آن را تیک زد و این روند را برای چند ماه ادامه داد. با این روش، کم‌کم اضطراب ناشی از تنبلی از بین می‌رود و فرد با آرامش بیشتری به کارهای روزمره، از جمله نوازندگی، می‌پردازد.

۵- آرزوهای محال:

آرزوها مانند موتوری هستند که ما را به سمت خواسته‌هایمان پیش می‌برند و باعث می‌شوند برای رسیدن به آن‌ها تلاش کنیم. با این حال، فرق مهمی بین آرزو و هدف وجود دارد. هدف بر اساس چیزهای واقعی و امکان‌پذیر شکل می‌گیرد، در حالی که آرزوها علاوه بر واقعیت، به شانس، تصورات و گاهی چیزهای غیرمنطقی هم وابسته هستند. بهتر است در انتخاب آرزوها دقت کنیم و آرزوهایی نداشته باشیم که احتمال برآورده شدن آن‌ها بسیار کم یا تقریباً غیرممکن است.

اگر یک نوازنده آرزوهای غیرممکن داشته باشد، کم‌کم ناامید شده و احساس ضعف می‌کند. او خود را بسیار دور از تصویر ایده‌آلی می‌بیند که در ذهن ساخته است و در چنین شرایطی، واقعیت مانند چکشی بر آرزوهایش فرود می‌آید. راه نجات از گرفتار شدن در دام چنین آرزوهایی، واقع‌بینی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن